خبرگزاری فارس: رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران گفت: بعد از جنگ نظامی که در تحمیل آن به ملت ما، آمریکا نقش اساسی داشت در حال حاضر مواجه با یک جنگ اقتصادی هستیم. «علاء الدین بروجردی» رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران با شبکه المنار لبنان گفتوگوی تفصیلی درباره تحولات داخلی ایران و منطقه انجام داده که در ذیل آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم. در آغاز عرض سلام و ادب دارم خدمت همه بینندگان محترم و تشکر میکنم از دعوتی که توسط شبکه المنار صورت گرفت. واقعیت این است که انقلاب اسلامی که با هدایتهای الهی و بنیان گذاری حضرت امام خمینی (ره) متولد شد از آغاز با توجه به اینکه یک انقلاب اساسی، فکری و اسلامی بود یک تغییر بنیادین در کشور ایجاد کرد. ۶۰ هزار مستشار آمریکایی قبل از پیروزی انقلاب بر همه مقدرات کشور ما حاکم بودند، رژیم صهیونیستی سفارت داشت وعملا ما به ظاهر مستقل بودیم، ولی تحت حاکمیت مستشاران آمریکایی قرار داشتیم که هر آنچه را که در کشور میخواستند انجام بدهند رژیم شاه برای آنها انجام میداد؛ بنابراین خیلی طبیعی بود این انقلابی که معادله را تغییر و آمریکا
را شکست داد مواجه با توطئههای متعدد آمریکا شود؛ از کودتایی که در آغاز انقلاب در چندین نوبت طراحی شد که معروفترین آنها کودتای نوژه بود و جنگی که ۸ سال بر ما تحمیل کردند تا تحریمهای متعدد اقتصادی، سیاسی و بین المللی و طبیعتا در این بین هم پیمانان آمریکا نیز با آنها همیاری میکردند. در داخل هم تحریکهای آمریکا خیلی نقش داشت؛ ما در دهه اول انقلاب در خیلی از نقاط کشورمان دچار بحرانهای جدی بودیم. از کردستان گرفته تا ترکمن صحرا؛ خیلی از مناطق را آمریکاییها با توجه به اینکه عوامل متعدد داشتند تحریک و سرمایه گذاری میکردند تا انقلاب پا نگیرد و امنیت پایدار در این کشور ایجاد نشود. منتهی یک درس مهمی را حضرت امام از روز اول به همه دادند و آن وحدت کلمه بود. اتحاد ملت ما در زیر سایه ولایت فقیه محور اساسی هم پیروزی انقلاب بود و هم تداوم انقلاب اسلامی و موفقیت آن در طول ۴۰ سال گذشته. بنابراین، با توجه به این محوریت ما عملا در داخل با رهنمودهای، ولی فقیه سعی کردیم که آن انسجام به وجود بیاید و توطئههای تحریک آمیز از خارج خنثی شود و همیشه هم حملات خارجی چه جنگ و چه حملات سیاسی موجب اتحاد ما شده است و ما واقعا نگران
چالشهای تحمیل شده از خارج نیستیم. من فکر میکنم که دشمن سعی میکند از نقاط ضعف در جامعه ما استفاده و یا در واقع سو استفاده کند. ما در زنجیره طولانی از اقتدار ملیمان که توان مندی نظامی، توانمندی راهبردی، توانمندی منطقهای و جهانی در آن هست، در بخش اقتصادی آن یه حلقه ضعیفی داریم که آن هم متاثر از عوامل مختلف است. ما عملا به جرات میتوانیم بگوییم که بعد از جنگ نظامی که در تحمیل آن به ملت ما، آمریکا نقش اساسی داشت در حال حاضر مواجه با یک جنگ اقتصادی هستیم. آمریکاییها از تمام توانمندیهای خودشون برای اینکه اقتصاد ایران شکوفا نشود و شکل نگیرد استفاده میکنند، ولی ملاحظه کردید در بحث هستهای چگونه با هوشمندی نظام توانست هم قطعنامههای شورای امنیت را کان لم یکن کند و هم به مقابله برخیزد و امروز نیز وضعیت کاملا متفاوت هست؛ بنابراین مردم هم به مجرد اینکه احساس کردند که مورد سو استفاده دارند قرار میگیرند و از خارج پیامهایی میآید به سرعت صف خودشان را از عناصری که سرسپرده خارج بودند جدا کردند و به همین دلیل هم ملاحظه کردید در عرض یک هفته ما با حمایت خود مردم راهپیماییهای متعدد خودجوش در استانهای مختلف داشتیم که در
آن از نظام اعلام حمایت کردند و واقعیت این هست که آمریکاییها هر اندازه هم طراحی کنند نمیتوانند این وحدت و انسجام را از بین ببرند و نمیتوانند آن سو استفاده مورد نظر خودشان را از برخی از مشکلات داخلی مانند مشکلات اقتصادی ببرند. البته یک نکته ویژهای که در عصبانیت مردم وجود داشت این بود که میلیونها نفر در موسسات مالی سپرده گذاری کرده بودند و این موسسات دچار مشکل ورشکستی شدند و مردم نگران پولشان بودند و ما به آنها حق میدهیم و این حق مردم بود که اعتراض کنند و دولت هم خیلی سریع با تدابیری درحال حل نهایی این مشکل است. در واقع دشمن اعم از آمریکا و خارج نشینها فکر میکردند یک اتفاق خاصی در داخل ایران افتاده است؛ یک اشتباه محاسبه عجیبی در آمریکا و دشمنان ما وجود دارد که بعد از حدود ۴۰ سال هنوز یک درک دقیقی از انقلاب اسلامی و استحکام این نظام ندارند. این خیلی روشن است. وقتی که میلیونها نفر در داخل کشور در موسسات متعدد مالی سرمایه خود را قرار میدهند، بسیاری از آنها قشر ضعیف جامعه هستند که هدفشان این بود که با یک سود قابل توجهی بتوانند امرار معاش خودشان را انجام دهند. خب موسسات دچار مشکل میشود و این اعتراض مردم
که جلوی مجلس تجمع میکردند جلوی بانک مرکزی و یا قوه قضاییه تجمع میکردند، بالاخره یک اعتراض بسیار به حقی بود و من به عنوان نماینده مردم به ملتمان این حق را میدهم که این اعتراض را مردم داشته باشند. چه کسی باید پاسخگو باشد؟ چه کسی باید شنوای این فریادها باشد؟ طبیعی هست که مسولیت با دولت و بانک مرکزی است بنابراین آن چیزی که آقای رئیس جمهور هم اشاره کردند این بود که وقتی که یک معضلی با نام معضل مالی در کشور ایجاد میشود مسولین ذیربط نمیتوانند شانه خالی کنند باید مسولیت پذیر باشند و به مردم پاسخ عملی بدهند و مشکل آنها را حل کنند. ما اصولا اقتصادمان با یک چالش دائم مواجه است؛ مثلا در حال حاضر خیلی از کشورهای اروپایی ورود پیدا کرده و با ایران همکاری میکنند؛ شرکتهای اروپایی شرکتهای چینی شرکتهای روس دارند کار میکنند، اما آمریکاییها به بهانههای مختلف آنها را تحریم کرده و فشار وارد میکنند و در واقع در یک کار مستمر خلل ایجاد میکنند. منتهی میدانید که دشمن در هر زمانی از یک مسئله استفاده میکند. مثلا ۸ سال قبل که دیگر بحث موسسات مالی مطرح نبود؛ بحث انتخابات بود؛ یک اشتباهی را یکی از کاندیداها انجام داد و عنوان
کرد که تقلب شده است و این شد بهانهای برای آغاز نا آرامیها و به سرعت آمریکاییها و هم پیمانانشون، موج سواری و سو استفاده کردند. اینکه بگوییم در آینده اتفاقی مشابه با آن رخ دهد، نه، ممکن است ما در آینده چالشهای مشابهی را داشته باشیم، اما آن چیزی که بسیار مهم هست این است که ما طراحی دشمن را برای ایجاد ناآرامی در داخل کشور رصد کنیم. من مثال دیگری را خدمتتان مطرح کنم؛ در طول چندین ماه گذشته ما دهها گروه تروریستی اعزامی اعم از داعش و یا گروههای دیگری که توسط آمریکاییها پشتیبانی میشدند و از برخی از کشورهای منطقه حمایت مالی - تسلیحاتی میشدند و آموزش میدیدند را داشتیم که به داخل ایران برای ایجاد نا آرامیها اعزام میشدند که البته اکثریت قریب به اتفاق آنها دستگیر شدند و حالا یک موردی هم مثل حملهای که به مجلس کردند استثنایی بر قاعده بود؛ بنابراین به عنوان یک تصمیم اتخاذ شده توسط آمریکاییها و رژیم صهیونیستی، آنها از هر زمان، مکان و موضوعی استفاده میکنند برای اینکه این امنیت پایدار را در داخل کشور ما خدشه دار کنند. ما نمیخواهیم آغاز کننده نقض تعهد امضا شده توسط جمهوری اسلامی ایران و ۶ کشور دیگر بعد از
سالها مذاکرات باشیم؛ اوفوا بالعقود یک دستور اسلامی است و ما تعهدمان را هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ سیاسی و هم از لحاظ بین المللی بر خودمان لازم میدانیم که انجام دهیم. اگر قرار است این قرارداد بهم بخورد اجازه دهید که صورت حساب چنین رویداد احتمالی به پای آمریکاییها نوشته شود. آمریکا در واقع میخواهد یک تیر را به دو نشان بزند؛ هم این توافق را برهم زند و هم صورت حساب آن را به نام ایران بنویسد و ما این را کاملا درک میکنیم و طبیعی هست که در دام آمریکاییها قرار نخواهیم گرفت. در حال حاضر نیز یک جبهه قابل توجهی در مقابل آمریکاییها اعم از کشورهای اروپایی، چین و روسیه عملا وجود دارد که اینها مخالف اقدامات آقای ترامپ در ارتباط با توافق هستهای هستند و در نهایت باید ببینیم که چه اتفاقی در عمل خواهد افتاد. اگر آنها فکر میکنند که با یک چنین کاری عملا ایران را از هر دو مزیت اقتصادی و توانمندی هستهای محروم کردند قطعا اشتباه میکنند، زیرا ما اگر بخواهیم مانند سابق فعالیتهای هستهای صلح آمیزمان را مجدد آغاز کنیم به مراتب سرعت و توانمان بیش از گذشته خواهد بود و این به نفع خود آمریکاییها هم نیست و آنها یک محاسبات
کاملا اشتباهی را دارند انجام میدهند. اما ما به صورت اساسی بر تعهدی که کردیم پا برجا خواهیم بود مگر آنکه دیگران بخواهند بازی را بهم بزنند. به هر حال دو حالت بیشتر وجود ندارد؛ یا عدم این تغییر و ادامه تعهد آمریکا که این وضعیت فعلی را حفظ میکند و یا خروج آمریکا از توافق؛ اگر آمریکاییها بخواهند از توافق خارج شوند این با توجه به فشاری که بر روی کمپانیهای اروپایی وخصوصا بانکها ایجاد میکنند طبیعتا استمرار وضعیت فعلی دیگر معنا ندارد و ما هم وقتی بازی را طرف مقابل برهم زند قطعا دست بسته نخواهیم نشست. ما براساس منافع خودمان تصمیم گیری خواهیم کرد و در واقع شرایطی ایجاد خواهد شد که قطعا به نفع آمریکا نیست، زیرا آمریکا مطمئن باشد که شرایط دوران قبل از توافق هستهای در عرصه بین المللی وجود نخواهد داشت. دیگر روسیه، روسیه آن زمان نیست؛ و حتی چین و دیگر اعضای اروپایی؛ بنابراین هم راستاییای را که آمریکاییها قبلا ایجاد کرده بودند بدانند که دیگر نمیتوانند ایجاد کنند و ما در یک رابطه منطقی با این کشورها براساس منافع متقابل کار خومان را با جدیت ادامه خواهیم داد. من فکر میکنم که آمریکاییها نمیتوانند که آن تحریمهای بین
المللی مد نظر خودشان را علیه ایران یکبار دیگر شکل دهند. آن اتفاقی که قبلا وجود داشت در شرایط سیاسی خاص خودش بود؛ بنابراین اگر آمریکا بخواهد خارج شود من فکر نمیکنم دیگر چیزی به نام توافق هستهای باقی بماند و به همین دلیل هم خود کشورهای اروپایی و چینیها و روسها نسبت به اقدامات آمریکا به اندازه ما حساس هستند و دارند عکس و العمل نشان میدهند. زیرا میدانند که آمریکا اگر بخواهد خارج شود طبیعتا استمرار وضعیت موجود نه عملی است و نه میتواند ادامه داشته باشد. زیرا آمریکا وارد فضایی خواهد شد که عملا توافق را نقض میکند؛ وقتی توافق نقض شود و تحریمها مجددا برقرار شد دیگر چیزی به نام توافق هستهای جز یک توافق روی کاغذ هیچ وجود نخواهد داشت. بنابراین، قطعا این اقدام آمریکا میتواند به ضرر تمام کشورهای امضا کننده این توافق تمام شود. من فکر میکنم استدلال ما هم بسیار روشن و هم بسیار منطقی است. ما پذیرفتیم که در شرایطی که در منطقه ما برخی از کشورها دارای بمب اتمی هستند بمب اتمی نداشته باشیم؛ در حالیکه این توانمندی بالقوه برای کشوری که یک چنین دانشی را دارد میتواند وجود داشته باشد، ولی ما متعهد هستیم بر تعهد خودمان و تنها
کشوری هستیم که اضافه بر تعهد در عهدنامه ان پی تی، از یک پشتوانه مهمی به نام فتوای مقام معظم رهبری برخوردار هستیم. پذیرفتیم بمب شیمیایی و میکروبی و سلاحهای کشتار جمعی نداشته باشیم و در طول تاریخ چند دهه از انقلابمان به ما جنگ تحمیل شده و مورد تهدید از طرف رژیم صهیونیستی و دشمنان انقلاب اسلامی قرار داریم؛ بنابراین ما با چه وسیلهای از خودمان دفاع کنیم؟ تنها وسیله ممکن موشک است و این توانمندی را ما در دوران جنگ نداشتیم این از افتخارات ملت ما است که توانستیم این توانمندی را به میزانی به دست بیاوریم. من خیلی تعجب میکنم از این بحث یمن؛ یمنی که ما نه رابطه، نه سفارت، نه حضور و نه راه ارتباطی داریم حتی زمانی که ما میخواستیم کمک انسانی و دارو ببریم برای مردم مظلوم یمن جنگندههای عربستان بلند شدند و هواپیمای کمک رسانی ایران را تا فرودگاه صنعا اسکورت کردند و فرودگاه را بمب باران کردند تا ما نتوانیم کمک انسانی ببریم؛ حالا چگونه ممکن است ما موشک ببریم؟ این خیلی مضحک است که وقتی عربستان در یک محاسبه غلط در یمن شکست میخورد و فکر میکرد که ۲-۳ ماهه میتواند مسئله یمن را به پایان برساند و این ۲-۳ ماه شد ۲-۳ سال و هنوز هم
به نتیجه نرسیده، بیاید برای انحراف افکار عمومی هم ملت عربستان و هم منطقه و هم دنیا یک مسئله واهی و غیر واقعی را به نام اینکه ایران دارد به یمن موشک صادر میکند را عنوان کند. این حتما غلط است و ما موشک هایمان متعرض هیچ کشوری نیست صرفا دفاعی و بازدارنده است و این یک ضرورت منطقی و مشروعی است که به هیچ وجه نه قابل مذاکره است و نه قابل گنجاندن در یک توافق بین المللی و یا هر شکل دیگری. ما این توامندی را حق مسلم خودمان میدانیم و به هیچ وجه مذاکره نخواهیم کرد. البته آن چیزی را که برای خنثی کردن تبلیغات دروغین آمریکاییها و هم پیمانانشان باید بگوییم توضیح میدهیم و از منافع ملیمان دفاع میکنیم. من بارها اعلام کردم و امشب تکرار میکنم که حضور ما در سوریه و در عراق بنا بر دعوت رسمی دولتهای این دو کشور صورت گرفته است. ما برای مقابله با پدیده شوم تروریسم که اگر نبود این کمکهای جمهوری اسلامی که از پشتوانه بسیار مهم دوران جنگ ما برخوردار هست، حتما وضع منطقه اینگونه نبود؛ این را هم مقامات عراق و هم مقامات سوریه میدانند؛ بنابراین این دخالت نیست و خیلی طبیعی و منطقی است و در چهارچوب روابط دوجانبه است. ما اتاق عملیات مشترک
متشکل از عراق و سوریه و روسیه و ایران داشتیم؛ این توافقی ۴ جانبه هم در دمشق و هم در بغداد بود؛ بنابراین کار ما به هیچ وجه دخالت نیست و یک حضور مشروع بود و در عین حال نه فقط ما مبارزه کردیم با تروریستها و حمایت کردیم از امنیت همسایگانمان، طبیعتا از امنیت خودمان نیز دفاع کردیم و این به هیچ وجه نمیتواند مورد اعتراض قرار بگیرید. کسانی که بدون اجازه ورود پیدا میکنند، لشگرکشی میکنند، به کشور ضعیفی مثل بحرین نیرو برای سرکوب مردم میفرستند، آنها باید به افکار عمومی دنیا پاسخگو باشند نه ما که اقداممان کاملا مشروع و منطقی و مورد درخواست این کشورها بوده است. اصلا ما از این تعابیر بیشتر خنده مان میگیرد تا اینکه بخواهیم آنها را جدی تلقی کنیم. ما در دوران جهاد افغانستان با اشغال خاک افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی ما بیشترین کمکها را به مجاهدین کردیم؛ بیشترین میزبانی از پناهندگان را در ایران داشتیم؛ اکثریت آنها برادران اهل سنت ما بودن. اصلا این تفکری که ایران فقط به دنبال شیعه هست در دنیا کاملا غلط است. ما با مهمترین گروههای برادران اهل سنتمان ارتباط تنگاتنگی در دوران جهاد داشتیم و امروز هم افتخار میکنیم که در
عرصه فلسطین برادران ما چه در جهاد اسلامی و چه در حماس خب اهل سنت هستند، و ما به آنها برای مقابله با رژیم صهیونیستی سخاوتمندانه کمک میکنیم؛ بنابراین این تبلیغات هلال شیعی و مطالب اینگونه یک حرکت سیاسی - تبلیغاتی انحرافی است که در به وجود آوردن آن آمریکا و رژیم صیونیستی برای انحراف از افکار عمومی برای مبارزه با رژیم صهیونیستی نقش اساسی دارند. ما همیشه این را اعلام کردیم و وزیر خارجه ما به عنوان مسول سیاست خارجی این را اعلام کرده است، که مشکلی در عادی سازی روابط با عربستان نداریم. ملاحظه کردید که حج سال گذشته را که عربستان موافقت کرد ما هیئتی فرستادیم و مذاکره و توافقاتی کردیم و ۸۶ هزار زائر فرستادیم و همین حالا نیز برای حج سال آینده در حال مذاکره هستیم. منتهی وقتی عربستان میگوید که حج قبول است، اما روابط دیگری قبول نیست خب این متوجه عربستان است و ما واقعا نمیدونیم مشکل عربستان چه چیزی است. عربستان اگر در یمن اشتباه کرده است به نفع اوست که از این باتلاق خودش را نجات دهد و بیخود صورت حساب اشتباهات خود را به نام جمهوری اسلامی ننویسید این کاملا مشخص است. همین اشتباه را عربستان در عراق و سوریه هم کرد؛ در کمک
سخاوتمندانه به گروههای تروریستی این اشتباهات آنهاست؛ بنابراین ما در واقع مشکلی در اینکه با کشورهای منطقه در یک تفاهم باشیم اصلا نداریم و حتما استقبال میکنیم و با خیلی از آنها قراردادهای امنیتی هم داریم؛ بنابراین من فکر میکنم پاسخ این سوالات را باید در دیگر نقاط غیر از تهران جست و جو کرد. فعلا که در دایره حج این روابط، مذاکرات، تصمیمات و تعامل وجود دارد. در بقیه عرصهها هنوز از طرف مقابل ما پاسخ اولیه مثبتی را نشنیده ایم که وارد مرحله چگونگی کار، کیفیت و شرایط آن شویم؛ بنابراین اولین گام این است که عربستان آمادگی خودش را برای چنین کاری اعلام کند. مگر در امر حج چه کسی واسطه است؟ هیئت ایرانی در یک سطح بالایی عزیمت میکنند به عربستان و مستقیم با مقامات عربستان مذاکره انجام میدهند، توافق میکنند و قرارداد امضا میکنند و کار جلو میرود. وقتی یک چنین فضایی بین دو کشور وجود دارد من فکر نمیکنم نیاز به طرف ثالثی وجود داشته باشد. آن چیزی که در عربستان برای خود آنها و کل منطقه مهم است این است که عربستان باید یه تجدید نظر نسبت به سیاستهای منطقهای خودش انجام دهد؛ یعنی با این کشتار مردم مظلوم یک کشور اسلامی و عربی
که ۱۰ هزار انسانهای بیگناه که هزاران تن از آنها زن و کودک هستند، عربستان چه جوابی برای تاریخ و برای امت اسلامی میخواهد بدهد؟ اینکه ۸۰۰ هزار انسان بیگناه دچار بیماری خطرناک وبا هستند و اجازه کمک رسانی انسانی به آنها داده نمیشود. مشکل عربستان در یمن و خیلی دیگر از کشورهای منطقه اینها است. یعنی سیاستهای اشتباهی که در واقع بیشتر از اینکه علیه ایران باشد علیه جهان عرب است؛ یمن یک کشور عربی و اسلامی است آن که دیگر ایران نیست. قطر چه کشوری است؟ کشور عربی و اسلامی و عضو خانواده شورای همکاری خلیج فارس؛ ببینید چه تعاملی با قطر شد. چگونه شما یک کشوری را که جزو خانواده شماست، دهها سال در کنار یک میز نشستید، به بدترین شکل آنها را تحریم میکنید؛ هوایی زمینی دریایی کشورهای دیگر را به کار میگیرید و این فشارها را وارد میکنید. خب ما یک چنین روشی در منطقه را اصلا نمیپسندیم و مخالف چنین سیاستهایی هستیم و به همین دلیل به برادران قطری بلافاصله اعلام کردیم که فضای ما، دریای ما، سفره ما در اختیار شماست و هیچ نگران تحریم نباشید و واقعا هم عمل کردیم. این روشی است که هم اسلام به ما آموخته است و هم همسایگی که یک اصل مهم
اسلامی است حکم میکند که ما از این اشتباهات نکنیم. از این خبرها و تحلیلها زیاد اعلام میکنند، ولی اگر هم عربستان چنین اشتباهاتی را نمیکرد، سیاست ما با کشوری مانند قطر به عنوان یک کشور اسلامی و همسایه ما همین سیاست بود به دلیل اینکه به هیچ وجه چنین چیزی را دوست نداریم. ما خودمان دچار حمله صدام شدیم در ۸ سال؛ بلافاصله صدام در یک محاسبه غلط فکر میکرد ما حمایت میکنیم از صدام در حمله به کویت؛ زیرا کویت در زمان جنگ به صدام کمک کرده بود؛ اما ما به برادران کویتی بلافاصله اعلام کردیم که مخالف تجاوز هستیم چه علیه ما باشید چه علیه همسایه ما. این سیاست دائمی ماست. حالا تحلیل میکنند که این مورد به سود ایران تمام شده است؛ که حالا تحلیل دیگران است و باید شنید دیگر. مستحضر هستید که آمریکاییها یک سیاست گذاری دائمی در منطقه و جهان اسلام دارند؛ ایجاد اختلاف بین کشورهای اسلامی، استفاده از ابزار نظامی، حمایت و به وجود آوردن گروهکهای تروریستی و در نهایت تجزیه کشورهای اسلامی. آن چیزی که در عراق آمریکاییها طراحی کرده بودند و با حمایت علنی رژیم صهیونیستی داشت شکل میگرفت تجزیه عراق از طریق استقلال اقلیم بود. خب این با فضل
الهی و همکاری کشورهای منطقه خنثی شد، ولی طراحی آمریکاییها بود. امروز همان ماجرا و سناریو را دارند در سوریه تکرار میکنند؛ اینکه ۳۰ هزار تسلیح میشوند و مستشاران آمریکایی میآیند و آموزش میدهند و در واقع یک ارتشی را به وجود میاورند برای چه کاری است؟ برای اینکه دنبال تجزیه سوریه هستند. آمریکا سیاستش این طور است این را نباید فراموش کنیم. این را اگر برخی از دولتها در منطقه یا نمیدانند و یا به دلیل نوع رابطه با آمریکا تجاهل میکنند همه ملتها میدانند که آمریکا در واقع دشمن جهان اسلام است و طبیعی است که ما سیاست هایمان مقابله با یک چنین سیاستگذاری و طراحی آمریکاییها در منطقه باشد و حتما تلاش خواهیم کرد که این طرحها شکل نگیرد. عملا در همه این حوادث آمریکا شکست خورده است؛ ازعراق شکست خورده است، ۱۴۰ - ۱۵۰ هزار نیروی مسلح وارد عراق کردند و ماهیانه ۱۲ میلیارد دلار هزینه کردند؛ در نهایت چه اتفاقی افتاد؟ آمریکاییها به جرئت میتوانیم بگوییم که در عراق شکست خوردند، اما در سوریه به دلیل شکست در عراق جنگ را نیابتی کردند و دهها هزار نفر را از دهها کشور با استفاده از هم پیمانان منطقهای خودشان گسیل داشتند داخل سوریه با
هدف تغییر ساختار سیاسی حاکم بر سوریه و ۵-۶ سال طول کشید. ما الان در سال ۷ بحران سوریه هستیم. چه اتفاقی افتاد؟ آقای بشار اسد با قدرت در حاکمیت حضور دارد و آمریکا و هم پیمانانشان واقعا در سوریه شکست خوردند و واقعیت را پذیرفتند؛ بنابراین اینکه من گفتم جبهه مقاومت پیروز در منطقه است و آمریکا شکست خورده است دلایل آن خیلی روشن و آشکار است. شیطنتهای آمریکا در منطقه بدون تردید ادامه خواهد یافت. اینکه ما فکر کنیم آمریکاییها بعد از این عدم موفقیت و شکست کنار بکشند حتما این طور نیست آمریکاییها سعی میکنند در عراق هم حضور نظامی داشته باشند در افغانستان علیرغم همه تبلیغات دوران انتخابات ترامپ حضور نظامی دارند و سعی میکنند بیشتر داشته باشند در سوریه هم به همین صورت است؛ بنابراین ما با یک آمریکایی مواجه هستیم که در واقع به هیچ کدام از موازین بین المللی پایبند نیست. آمریکاییها سیاستشون این است و به همین دلیل هم میبینید که کار سوریه به راحتی جلو نمیرود. ما، دوستان ترک و روس ما در جلسات متعدد در آستانه در سوچی تلاشی که به لحاظ بین المللی در ژنو صورت گرفته تلاشهای زیادی انجام میدهند، اما به دلیل کارشکنیهای آمریکا کار
با مشکل پیش میرود، ولی به دلیل اینکه در بحران سوریه حرف آخر را میدان میزند و به همین دلیل هم آمریکاییها در آنجا شکست خوردند من فکر میکنم موفقیتهای ارتش سوریه و نیروهای مردمی سوریه و در نهایت حرف آخر را خواهند زد و در پایان کار آمریکا بازنده این بازی خواهد بود. طبیعتا نیازهای هر مقطعی میطلبد که اتفاقاتی متناسب با آن نیازها واقع شود. مثلا در زمانی که ما در سوریه به لحاظ دعوت دولتهای عراق و سوریه حضور داشتیم من عرض کردم اتاق عملیات مشترک ایران، سوریه، عراق و روسیه وجود داشت. خب این همکاری به شکل جدی و نظامی بود؛ جنگندههای روسیه از فضای ایران عبور میکردند؛ خب این یک ضرورتی بود که در آن مقطع وجود داشت. در عرصه صلح بعد از جنگ، ما این همکاریها را علی رغم اینکه ممکن است اختلاف نظر هم بین این ۳ کشور در اون مقطع وجود داشت و یا سیاستها متفاوت بود، ولی من فکر میکنم ترکیه هم احساس کرد آمریکا نسبت به خود ترکیه هم در واقع سیاستهای خصمانهای را دنبال میکند و این جور نیست که، چون ترکیه عضو ناتو هست آمریکاییها خیلی رعایت حال ترکیه را کنند. امروز ترکها گلهمند هستند از سیاستهای آمریکا و به همین دلیل هم ملاحظه
میکنید که ما وقتی تصمیم گرفتیم به عنوان ۳ کشوری که نقش آفرینی کنیم در روند صلح در سوریه این مذاکرات شکل گرفت و به نظر من تاثیر گذار هم بود. ما با ترکیه هم مرز مشترک طولانی داریم، هم همسایه هستیم و هم روابط خوبی داریم؛ چه به لحاظ سیاسی چه به لحاظ اقتصادی و همه جانبه. منتهی در سوریه به نظر من کاری که آمریکاییها انجام دادند و آن ۳۰ هزار نفر از کردها را مسلح کردند و دارند آموزش میدهند و مستشار آمریکایی را فرستادند، یک حرکت بود در جهت تجزیه کشور سوریه و تغییر شرایط ژئوپولیتیک منطقه و طبیعی هست که کشورهای منطقه حساس هستند و به خصوص در رابطه با مسئله کردی، ترکهای حساسیت فوق العادهای دارند. حالا به غیر از اینکه طبیعتا ترکیه باید بداند که حتما میداند، که سوریه کشور مستقلی است و حتما ترکها هم سیاستشان این نیست که در آنجا بمانند و آمده اند تا یک حرکت تقابلی را انجام دهند و ما امیدواریم که با توجه به اعتراضی هم که دولت سوریه انجام داده است این عملیات بتواند هرچه سریعتر به نقطهای برسد که از وضعیت موجود که مورد اعتراض کشور سوریه است به دلیل حضور نیروی نظامی ترک در داخل خاک سوریه به پایان برسد. اما من فکر میکنم
اقدام ترکها عکس العمل در مقابل اقدام آمریکایی هاست. در کل این نا آرامیها که به منطقه تحمیل شد اعم از سوریه و عراق و حتی لبنان، رژیم صهیونیستی نقش داشت. این نقش هم خیلی نقش پنهانی نبوده؛ منطقه فراموش نکرده که بیمارستانهای رژیم صهیونیستی پذیرای مجروحین داعش و تروریستهای منطقه بود. آنها حمایت علنی کردند و بنابراین رژیم صهیونیستی اگر نگوییم نقش مستقیم و جدی دارد آتش افروز معرکه است؛ به نظرم هم پای آمریکاییها رژیم صهیونیستی در ایجاد نا آمنی در منطقه نقش آفرینی کرده است، ولی آنها باید بدانند که خروجی چنین وضعیتی قطعا برای آنها نخواهد بود و روز به روز جبهه مقاومت با تجارب عظیمی که به دست آورده است قویتر خواهد شد و در واقع چراغ موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی هرچه کم فروغتر خواهد گردید. رژیم صهیونیستی بعد از شکست در سال ۲۰۰۶ و تکرار این شکستها در جنگهای بعدی فهمیدن که وضعیت از سال ۲۰۰۰ که برای اولین بار سرزمینهای اشغالی جنوب لبنان آزاد شد تغییر کرده است و ما میتوانیم تقسیم کنیم قبل از ۲۰۰۰ و بعد از ۲۰۰۰. در واقع رژیم صهیونیستی جرات نمیکند که امروز بخواهد جنگی را مجددا به منطقه به صورت مستقیم تحمیل
کند و به همین دلیل هم همانند آمریکاییها سیاست آنها جنگ نیابتی است و کمک همه جانبه به گروههای تروریستی میکنند که آنها از طرف این رژیم کشورهای منطقه را دچار چالش کنند و امنیت آنها را برهم بریزند.
دیدگاه تان را بنویسید