سرویس سیاسی فردا؛ رسول بابایی*: «در طول سالیان گذشته اقلیتی اندک، با نابرابری حاصل از دور زدن قانون از برخی غفلتها و دعواهای غیرضروری و رابطههای خانودگی و حزبی، با دلالی و قاچاق، واردات غیرضروری، تبانی با بانکها و... سواستفاده کردند و یک شبه میلیاردر شدند. ما به این جماعت میگوییم چهاردرصدیها و اینها را مردم نمیدانیم. مردم آن ۹۶ درصدی هستند که بدون تبانی و رانت در تلاش معاش روزانه هستند» بخشهایی از سخنان محمد باقر قالیباف، در مراسم بزرگداشت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مسجد چهارمردان قم که به نوعی ادامه صحبتهایی است که وی در کوران رقابتهای انتخاباتی مطرح کرده بود و البته باعث ایجاد واکنشهای متفاوتی هم شد.
اینجا بخوانید: مرعشی: آیکیوی خانواده هاشمی و کارگزاران بالاست!
این سخنان ضمن آنکه به آسیب شناسی یک مشکل روندی غیرقابل انکار در جریان تحولات پس از انقلاب میپردازد در عین حال یک بنیان تحلیلی قدرتمند برای تحلیل وضعیت کنونی جامعه ایران بدست میدهد. اهمیت این بنیان تحلیلی آنجا بیشتر خود را نشان میدهد که نگاهی به ریشهها و در عین حال شعارهای ناآرامیهای خیابانی دی ماه امسال داشته باشیم و اهمیت فقر و فساد و تبعیض و مشکلاتی از این دست را در بالا رفتن نارضایتیهای عمومی ایرانیان دریابیم. واقعیت اینست که در دهههای گذشته با نهادینه شدن نوعی تبعیض ساختاری در جامعه ایران صورتبندی ۴ درصد و ۹۶ درصد مورد تاکید قالیباف شکل گرفته جایی که عدهای با ایجاد ساختارها، قوانین، آئین نامهها، شکلدهی روابط و تسلط بر معادلات سیاسی و رسانهای توانستهاند بر چهارچوبهای قدرت و ثروت در جامعه ایران مسلط شوند و در قالب یک گروه اقلیت و محدود، اما قدرتمند و تاثیرگذار ظاهر شوند.
این ۴ درصد رانت خوار که از انقلاب و مردم طلبکار هم هستند البته از وضع اقتصادی موجود کشور رضایت کامل دارند چرا که روندهای کنونی به سود تداوم انتفاع اقتصادی آنهاست و ایجاد تحول را باعث ضربه وضعیت کنونی خودشان میدانند. کافی است نگاهی به حوزههای گوناگون اقتصادی کشور از بخش کشاورزی و دامداری گرفته تا حوزه صنعت و خودرو داشته باشیم تا ترکتازی دلالان و ثروت اندوزی نجومی آنها به بهای فشار هر چه بیشتر بر تولیدکنندگان و صنعتگران واقعی را شاهد باشیم.
همین گروه به تبعیضات ساختاری در جامعه ایران دامن زدهاند و ریشه بسیاری از مشکلات و مسائل کشور از جمله بیعدالتیها و نابسامانیها هستند. از همین روست که فهم درست بحث ۴ درصدیها میتواند به آشکار شدن یکی از بزرگترین مشکلات موجود کنونی کشور و تبعات آن از جمله فساد و تبعیض و مشکلات ساختاری و روابطی و قوانین ناعادلانه کمک کرده و به عنوان یک چهارچوب مهم برای اصلاح این مشکلات و رفع آنها به نفع ۹۶ درصد مردم بکار آید. در حقیقت اکثریت جامعه یا همان ۹۶ درصد مردم که در سالیان گذشته از بسیاری از آمال و آرزوهای خود بازماندهاند شاهد قدرت گیری ۴ درصدیها و سودجویی و انتفاع بی حد و حصر آنها بوده اند میتوانند امیدوار باشند که آنها هم در یک چهارچوب عادلانه از مواهب این جامعه بهرهمند شوند. به واقع شاید مهمترین دوقطبی موجود در جامعه ایران همین دوقطبی ۴ درصد و ۹۶ درصد است که در سالهای اخیر نه تنها شکسته نشده که تقویت هم شده و ریشه نارضایتیها و اعتراضات مردم ایران را هم در تشدید این دوقطبی باید جستجو کرد. شکستن دو قطبی اقلیت-اکثریت در جامعه ایران شاید یکی از مهمترین اقدامات اصلاحی برای خروج از وضعیت نابسامان کنونی
باشد.
بیشتر بخوانید: دولتی که تاجر مسلکی باشد، مردم را درک نمیکند
صورتبندی ۴ درصد و ۹۶ درصد شاید آنگاه کارآمدی و اهمیت خود را بیشتر نشان خواهد داد که با برنامههای عملی برای چگونگی شکستن این دوقطبی همراه شود. دستورکارهای اجرایی که مردم را امیدوار سازد پس از سالها میتوانند از تبعیضات ساختاری و بی عدالتیهای ناشی از یکه تازی اقلیت قدرتمند رهایی یابند.
دیدگاه تان را بنویسید