سرویس سیاسی فردا: در روزهای گذشته بودجه سال ۱۳۹۷ شورای نگهبان مورد توجه برخی منتقدان گردیده است. اگرچه توجه و موشکافی دقیق میتواند مانع بسیاری از ریخت و پاشهای نادرست در کشور همچون حقوقهای نجومی گردد، اما به همان میزان بررسی ژورنالیستی و غیرعلمی موضوعات مهم میتواند به ساختار حقوقی کشور آسیب زننده باشد و سطح مطالبات اجتماعی و رسانهای را کم عمق کرده و به باعث نشنیده شدن مطالبات درست و منطقی نیز گردد. از این رو منتقدان مسئولیتی مهم در تعمیق مطالبات اجتماعی و رسانهای و اصلاح امور به دست مردم دارند.
یکی از موضوعاتی که در طی روزهای اخیر توسط برخی منتقدان مطرح شده بود مقایسه بودجه سال ۶۷ شورای نگهبان با بودجه سال ۹۷ این نهاد بود.
این منتقد اینگونه عنوان میکند: «در سال ۶۷ بودجه شورای نگهبان ۶ میلیون تومان بود. وظیفه شورای نگهبان از سال ۶۷ تا الآن که اضافه نشده است. غیر از بودجه انتخابات، بودجه شورای نگهبان ۲۰ هزار برابر شده است.».
اما آیا مقایسه بودجه سال ۶۷ با سال ۹۷ منطقی و درست است؟ در این خصوص باید موارد زیر را مورد توجه قرار داد:
۱- میزان بودجه سال ۶۷ شورای نگهبان: بر خلاف ادعای مطرح شده، شورای نگهبان تا دوره مجلس ششم از نظر سازمانی نیز مستقل نبود و وابسته به مجلس شورای اسلامی به شمار میآمد و تا این دوران از نظر بودجهای زیر مجموعه مجلس شورای اسلامی بوده است. بخشی از بودجه این نهاد مربوط به قانونگذاری و انتخابات در بودجه کل قوه مقننه لحاظ و مابقی در سرفصلهای مجزا ذیل بودجه مجلس شورای اسلامی درج میشده است. در همین دوران به تدریج ساختار شورای نگهبان شکل میگیرد و با جابجایی مجلس از محل ساختمان قدیم به بهارستان نیز شورای نگهبان استقلال سازمانی و مالی بیشتری پیدا میکند.
۲- مقایسه ارزش پول سال ۶۷ با سال ۹۷: ارزش پول ملی دو معنی دارد. یکی از منظر مسائل داخلی و ارزش داراییهای بانک مرکزی است (پشتوانه پولهای چاپ شده) و دیگری از جهت نرخ برابری با پولهای خارجی (ارز). طی سالهای مختلف ارزش پول ملی ایران به دلایل مختلف از جمله نوسانات بازارهای جهانی، جنگ نظامی ۸ ساله علیه ایران، تحریمهای اقتصادی بین المللی، اقدامات بانک مرکزی و ... دارای نوساناتی بوده است که باعث کاهش قدرت پول ملی نیز شده است و از این رو تومان سال ۶۷ به لحاظ ارزش با تومان سال ۹۷ برابر نیست. بنابر آمارهای رسمی در سال ۶۷ هر دلار حدود ۶ تومان ایران بوده است در حالیکه امروز هر دلار ۴۵۵۰ تومان مبادله میشود. این مسئله به این معنی است که ارزش دلار آمریکا و تومان ایران به نسبت یکدیگر حدود ۷۵۸ برابر شده است.
۳- مقایسه بودجه سال ۶۷ و ۹۷ کل کشور: سومین دلیلی که نشان میدهد مقایسه بودجه سال ۶۷ با ۹۷ شورای نگهبان درست و منطقی نیست مقایسه بودجه کل کشور در سال ۶۷ با ۹۷ است.
بررسیها نشان میدهد، بودجه سال ۱۳۶۷ کل کشور نیز با بودجه سال ۱۳۹۷ کل کشور قابل قیاس نیست و در واقع اینطور نبوده که بودجه شورای نگهبان افزایش پیدا کند و بودجه کل کشور ثابت بماند و در نتیجه شورای نگهبان نسبت به سال ۶۷ از میزان بیشتری از بودجه بهرهمند گردد.
بنابر آمارهای رسمی و متن قوانین بودجه سنواتی کل کشور، میزان درآمدها و هزینههای دولت از سال ۶۷ تا کنون (سال ۱۳۹۶) ۱۲۸۰ برابر و نسبت به بودجه سال ۹۷، ۱۳۲۴ برابر بیشتر شده است. بودجه سال ۶۷، نه هزار و هشت میلیارد و دویست و نود و نه میلیون و سیصد و چهل و هفت هزار ریال (۹۰۰۸۲۹۹۳۴۷۰۰۰) و بودجه سال ۹۶ یازده میلیون و پانصد و بیست و چهار هزار و پانصد و شصت و پنج میلیارد و نهصد و شصت و نه میلیون ریال (۰۰۰ /۰۰۰ /۹۶۹ /۵۶۵ /۵۲۴ /۱۱) بوده است و بودجه سال ۹۷، (۱۱.۹۴۹.۳۵۴.۶۷۴.۰۰۰.۰۰۰) ریال میباشد.
۴- نسبت ۶ میلیون تومان با مسئولیتهای ناشی از قانون اساسی: منتقد محترمی که خواستار اختصاص همان ۶ میلیون تومان بودجه سال ۶۷ به شورای نگهبان در سال ۹۷ شده است، خود زمانی در سازمان برنامه و بودجه کشور مسئولیتی گران داشته است و میداند که ۶ میلیون تومان سال ۶۷ حقوق حداکثر تنها ۵ کارمند شورای نگهبان و وظایف خطیر این نهاد در حراست و صیانت از عالیترین سند میثاق ملی کشور یعنی قانون اساسی است. با این حساب چند حالت بیشتر متصور نیست: ۱- یا صیانت از قانون اساسی باید تعطیل گردد و وظایف شورای نگهبان بر زمین بماند. ۲- یا به تمامی مصوبات مجلس شورای اسلامی، استعلامات دیوان عدالت اداری، اساسنامههای سازمانها و شرکتهای دولتی، تفسیر قانون اساسی، صلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی، صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، صلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری، نظارت بر فرآیند انتخاباتها و تأمین سلامت انتخاباتهای ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری همین ۵ نفر رسیدگی کنند. ۳- بودجه موارد فوق از غیر دولت نظیر حق الوکالههای دریافتی همان وکیل منتقد تأمین گردد.
۵- نقض شرافت و سوگند وکالت: این منتقد که به حرفه وکالت نیز اشتغال دارد، در سوگندنامه وکالت خویش قسم یاد کرده بود: «در این موقع که میخواهم به شغل شریف وکالت نائل شوم، به خداوند قادر متعال قسم یاد میکنم که همیشه قوانین و نظامات را محترم شمرده، و جز عدالت و احقاق حق منظوری نداشته، و بر خلاف شرافت قضاوت و وکالت اقدام و اظهاری ننمایم؛ و نسبت به اشخاص و مقامات قضائی و اداری و همکاران و اصحاب دعوی و سایر اشخاص، رعایت احترام را نموده، و از اعمال نظریات سیاسی و خصوصی و کینه توزی و انتقام جوئی احتراز نموده و در امور شخصی و کارهایی که از طرف اشخاص انجام میدهم راستی و درستی را رویه خود قرار داده و مدافع از حق باشم و شرافت من وثیقه این قسم است که یاد کرده و ذیل قسم نامه را امضاء مینمایم.» این بررسی ابتدایی نشان داد اون به عدالت صخن نگفته و بر خلاف شرافت قضاوت کرده است. او چندی پیش نیز در پاسخ به خبرنگاری در خصوص این سئوال که: «در دادگاهی بهعنوان شاهد شرکت کردید و به نفع «فائزه هاشمی» شهادت دادید که این شهادت منجر به زندانی شدن شما شد، از آن دادگاه بگویید» گفته بود: «در سال ۷۶ فائزه هاشمی با من تماس گرفت و گفت:
من خبر حضور سردار نقدی در درگیری نمازجمعه را در روزنامه زن نوشتم و وی به همین دلیل از من شکایت کرده، من هم شما را بهعنوان شاهد معرفی کردم و میخواهم به دادگاه بیایید. اما من گفتم که هرچه دیده بودم را در شورای عالی امنیت ملی گفتم و دیگر در هیچ دادگاهی حاضر نمیشوم. بعد از آن محسن هاشمی با من تماس گرفت و گفت که حاج آقا میخواهد شما را ببیند و من به منزل مرحوم رفسنجانی رفتم و قضیه را کامل توضیح دادم و بعد از آن مرحوم رفسنجانی شخصا از من خواستند که در دادگاه به نفع فائزه شرکت کنم و من هم به خاطر آیتا... مجبور شدم که قبول کنم و به دادگاه بروم. درنهایت فائزه هاشمی تبرئه شد، اما من به جرم شهادت کذب به چهار ماه حبس محکوم شدم.»
او شرافت خویش را وثیقه راستی و درستی و دفاع خویش از حق قرارداده بود و آن را ضمانت سوگند خویش اعلام کرده بود. اکنون که وی خلاف سوگند وکالت خویش عمل کرده است و شرافت خود را بر باد داده، آیا از حرفه شریف وکالت نباید استعفا دهد و یا پروانه وکالت او باطل شود؟
۶-، اما سئوال پایانی آنکه آن وکیل منتقد هم در سال ۹۶ حاضر به دریافت حق الوکاله خود به نرخ سال ۶۷ است؟
دیدگاه تان را بنویسید