سرویس سیاسی فردا؛ رسول بابایی*: حیات سیاسی اصلاح طلبان با نفی رقیب و ایجاد فضای هراس و نگرانی نسبت به اصول گرایان گره خورده است. بر همین اساس رویکردهای سیاسی و رسانهای جریان اصلاح طلب در برهههای سیاسی مختلف در چهارچوب همین خط راهبردی تنظیم و تعیین میشود. در زمانه انتخابات تخریب و هراس افکنی نسبت به رقیب در یک قالب دنبال میشود و در زمانه پساانتخابات و هنگام ارائه کارنامه در خصوص میزان عمل به وعدهها این راهبرد در قالب دیگری سمت دهی میشود. آنچه در هفتههای اخیر و در قالب حمله هماهنگ و همه جانبه کلیه ارکان اصلاح طلب بر علیه محمدباقر قالیباف شهردار تهران دنبال شده و اعتبارزدایی از کارنامه ۱۲ ساله او در مدیریت شهر تهران در دستور کار سیاسیون اصلاح طلب قرار گرفته هم در همین چهارچوب تحلیل میشود. از صادق زیباکلام گرفته تا مصطفی تاجزاده با یکدیگر هم داستان میشوند تا بگویند قالیباف یک مدیر شکست خورده است، تهران به یک شهر سوخته بدل شده و نجفی و دوستان اصلاح طلبش جنگلی از بتون آرمه بدون نظم و مملو از فساد تحویل گرفته اند.
این در حالیست که شهردار شدن محمدباقر قالیباف در شورای شهر سوم مرهون اصرار و پافشاری اصلاح طلبان بر شهردار شدن او بود. حبیب کاشانی عضو سابق شورای شهر تهران اخیرا گفته محمدعلی نجفی بیش از ۱۵ بار به شهردار شدن قالیباف رای داد! در کنار نجفی، مسجدجامعی، ابتکار و ساعی هم در قالب دستورکار تشکیلاتی اصلاح طلبان از قالیباف حمایت کردند و با این چهار رای، قالیباف با هشت رای شهردار تهران شد. این چهرههای اصلاح طلب در جریان شش سال حضور خود در شورای شهر از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۳۹۲ با قالیباف همراهی کامل نشان دادند. کافی است جستجویی در سایتها و روزنامههای آن زمان انجام دهیم تا ببینیم این عده نه تنها زاویه چندانی با قالیباف نداشتند که بارها و بارها از مدیریت قالیباف در شهر در حوزههای مختلف ابراز رضایت کردند. از جمله در روزهای برفی تهران که مردم شکایت از انفعال و ضعف شهردار کنونی تهران دارند باید به یاد آورد سرمای بی سابقه زمستان سال ۱۳۸۶ و کیفیت مدیریت بحران توسط قالیباف و یارانش که اتفاقا با تشکر و قدردانی محمدعلی نجفی شهردار کنونی تهران و دیگر اعضای شورا همراه شد. در آن هنگام البته محمدباقر قالیباف با دولت محمود
احمدی نژاد زاویه داشت و از عدم همراهی دولت با شهرداری در عدم پرداختها در حوزه حمل و نقل عمومی، مدیریت یکپارچه شهری، کارشکنیهای دولتیها و ... گلایه میکرد. اصلاح طلبان و رسانه هایشان هم در تمام این دوران از این موضع قالیباف حمایت داشتند و از شهرداری او حمایت میکردند.
اما ورود قالیباف به انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ باعث شد موضع اصلاح طلبان در قبال او کاملا متفاوت شود. شهردار موفق، مدیر اجرایی کارآمد و مرد پر تلاشی که تا آن زمان مورد حمایت اصلاح طلبان قرار داشت این بار در برابر آنها قرار گرفته بود و از همین رو ورق کاملا برگشت. به ویژه آنکه با پیروزی نسبی اصلاح طلبان در شورای شهر تهران فضایی هم فراهم شد تا اصلاح طلبان شهردار خود را داشته باشند و محسن هاشمی جایگزین قالیباف در راس شهرداری تهران شود. اصلاح طلبان میدیدند که قالیباف نگاه جناحی و سیاسی در مدیریت شهر تهران ندارد و باید فردی شهردار تهران شود که منافع حزبی اصلاح طلبان را تامین کند. از همین رو در آن برهه اولین هجمهها و تخریبها بر علیه قالیباف کلید خورد چیزی شبیه به سیاه نماییهای این روزها در صفحات رسانههای اصلاح طلب آن زمان نقش بست.
طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ هم اگر چه اصلاح طلبان شورا که نزدیک به نیمی از اعضا را شکل میدادند نسبت به بسیاری از رویکردهای قالیباف انتقاد داشتند و این مخالفتهای خود را هم ابراز میکردند با این حال در نهایت با برنامههای شهرداری همراه بودند و با حمایت خود از مدیریت شهری به اداره شهر کمک میکردند. اما باز هم با رسیدن موسم انتخابات و شکل گیری رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری و شورایهای شهر فضا متفاوت شد و هجمههای همه جانبه از هر لحاظ متوجه محمدباقر قالیباف شد. اعضای اصلاح طلب شورای چهارم به ناگهان موضع شدیدی بر علیه قالیباف اتخاذ کردند و البته در توجیه این موضع گیریهای تند اعلام میداشتند که برای حضور در لیست اصلاح طلبان چارهای جز این ندارند و ناگزیرند از جریان حاکم بر شهرداری فاصله بگیرند! فضاسازی سیاسی بر علیه قالیباف و طرح اتهامات مختلف علیه او و همراهانش به ویژه مسئله فساد با هدف تباه ساختن کارنامه او در دستور کار قرار گرفت. در آن برهه زمانی و در آذرماه ۱۳۹۵ محمد باقر قالیباف در مراسم ۱۶ آذر ۱۳۹۵ در دانشگاه شهید بهشتی ابراز تعجبش از تشدید حملات به مدیریت خود را با دانشجویان در میان گذاشت و به چند
نکته مهم اشاره کرد: «بنده ۱۱ سال است در شهرداری هستم. اما در ۳ - ۴ ماه گذشته شما در شبکههای اجتماعی ازجمله تلگرام حداقل یک خبری در حوزه فساد در شهرداری، شهردار و حتی خانواده من دیده اید. اگر آنها را برای دیگران ارسال نکرده باشید حداقل یک بار در شبکههای اجتماعی آنها را دیده اید. من که ۱۱ سال است در شهرداری تهران هستم، اما سوال من این است که چطور شهرداری که ۴ سال متوالی توسط ۵ دستگاه نظارتی شامل سازمان بازرسی، دیوان محاسبات، دیوان عدالت اداری و دستگاههای امنیتی به عنوان دستگاه نمونه مبارزه با فساد معرفی شده و لوح تقدیر دریافت کرده است، اما حالا حرف از این است در ۳ - ۴ ماه اخیر در همان شهرداری فساد وجود دارد» وی همچنین خبر از آن داد که «نفر میفرستند پیش من میگویند فلانی تو بیا بگو در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدا شرکت نمیکنم، در این شرایط از تو حمایت هم میکنیم، این بحثها هم جمع میشود و اینقدر هم فشار نمیآورند..»
در نهایت چندان جای تعجب نداشت پس از آنکه اصلاح طلبان موفق به پیروزی در انتخابات شورای شهر شدند محمد علی نجفی که در جریان حضور خود در شورای شهر برای ۶ سال خود را به عنوان حامی عملکرد قالیباف مطرح کرده بود با قرار گیری در مسند شهردار تهران موضعی متفاوت در پیش گیرد. او گزارشی در شورای شهر مطرح کرد با اعداد و ارقام عجیب و غریب، نسبتهای تند و بی حساب و کتاب به مدیران قبلی و افشاگریهای ژورنالیستی و اثبات نشده که برای تهیه آن حتی تلاش نشده بود تا یک نمونه از عملکرد مثبت دوران قبلی هم دیده شود. حتی برای اینکه گزارش قدری منصفانه به نظر برسد نظر مدیران قبلی هم خواسته نشد و در یک فضای یکسویه اتهاماتی مطرح شد که پاسخ اکثر آنها پیشتر داده شده بود و هنگامیکه با واکنشها مواجه شدند، معاون برنامه ریزی شهردار جدید در یک عقب نشینی آشکار بسیاری از موارد قبلی را پس گرفت و آنها را در حد حدسها و احتمالات مطرح کرد!
تمام این موارد نشان میدهد فضای شکل گرفته کنونی بر علیه محمدباقر قالیباف در راستای همان راهبرد کلان اصلاح طلبان در ابتدای بحث قابل تحلیل است. نخست اینکه اصلاح طلبان و نجفی میدانند که عملکرد آنها در شهرداری تهران همواره در حال مقایسه با شهردار پیشین خواهد بود و از هم اکنون هم میتوان پیش بینی کرد که دستهای آنها در برابر کارنامه پربار قالیباف خالی خواهد بود. پس با تخریب و حمله به او و سیاه نمایی در مورد عملکردش میکوشند فضای افکار عمومی را در مقایسه یاد شده مدیریت کنند. از دیگر سو اصلاح طلبان در برابر وعدههای بسیاری که در جریان انتخابات مطرح کرده اند نه توان و نه اراده کافی برای تحقق آنها ندارند و در برابر مطالبات موجود در جامعه بهتر میبینند که با طرح مباحث موهوم و کذایی از جمله فساد در شهرداری سابق و یا استخدامهای نجومی و. افکار عمومی را سرگرم بازیهای ژورنالیستی کنند.
*-کارشناس و پژوهشگر مسائل سیاسی
دیدگاه تان را بنویسید