روزنامه کیهان در اخبار ویژه خود آورده است: شیرینکاری ۲۰ دقیقهای و دلار ۴۶۵۰ تومانی نایب رئیس مجلس با تأکید بر موافقت دادستان تهران برای بازدید نمایندگان از زندان اوین، گفت: قاعدتاً این بازدید باید هفته آینده انجام شود. علی مطهری در حاشیه جلسه علنی دیروز در جمع خبرنگاران پارلمانی گفت: همین امروز صبح با آقای لاریجانی درباره بازدید نمایندگان از زندان اوین صحبت کردم. ایشان گفت: دادستان تهران موافق انجام این کار هستند و قرار شد رؤسای کمیسیونهای امنیت ملی و قضایی مجلس هیئت ۵، ۶ نفرهای را برای انجام این بازدید تعیین کنند. وی ادامه داد: با صحبتی که با رئیس کمیسیون قضایی داشتم همین امروز و فردا این هیئت باید تعیین شود. اعضای فراکسیون اصلاحطلبان طی یکی دو هفته اخیر تأکید ویژهای بر آزادی عناصر بازداشتی در اغتشاش اخیر داشتند و رسانهها و فعالان این طیف نیز در اوج آدمکشی و خرابکاری عناصر اغتشاشگر، اصرار داشتند عناصر قانونشکن و خرابکار را به عنوان «مردم» جا بزنند! نکته جالب اینکه طی هفتههای اخیر، با وجود تشدید برخی نابسامانیهای اقتصادی و طفره رفتن مسئولان دولتی از پاسخگویی، امثال علی مطهری
در قامت وکیلالدوله سکوت اختیار کردهاند و این در حالی است که مردم انتظار دارند مطالبات اقتصادی آنها، از طریق نمایندگان مجلس، از دولت پیگیری شود. در همین سکوت و انفعال نمایندگان طرفدار دولت و در پایان دومین سالگرد اجرای برجام، قیمت دلار از ۳۳۰۰ تومان در ۲ سال قبل، به رکورد بیسابقه ۴۶۵۰ (۴۰ درصد افزایش) رسیده است، اما امثال علی مطهری که مدعی بودند، ۲۰ دقیقه هم برای تصویب برجام زیاد است، اکنون درباره ثمرات وارونه و تلخ برجام کمترین موضعگیری و پرسشگری از دولت نمیکنند. فعالان اقتصادی: وعدههای برجامی عملی نشد فعالان اقتصادی در پایان دومین سال اجرای برجام میگویند تصویری که از برجام ساخته شده بود، واقعیت نداشت و انتظارات آن درباره تسهیل کسب و کار و رونق اقتصاد عملی نشد. حمیدرضا صالحی دبیر فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته در این زمینه به جامجم گفت: انتظارات بخش خصوصی از برجام محقق نشد. بخش خصوصی کشور انتظار داشت پس از برجام، روابط کارگزاری بانکها، باز شدن ال. سی و صدور ضمانتنامهها به حالت عادی بازگردد، اما عملا این اتفاق نیفتاد. از زمانی هم که ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا روی
کار آمد، کارشکنی در برجام بیشتر شد. صالحی با بیان این که هنوز بانکهای درجه یک اروپایی و آمریکایی با ایران همکاری ندارند، تصریح کرد: آمریکا به بانکهای درجه یک اروپایی تذکر داده در صورت همکاری با ایران همکاری خود را با این بانکها قطع میکند و به نوعی ریسک همکاری با ایران را بالا برده است. عباس آرگون، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران گفت: در ابتدای به نتیجه رسیدن توافق هستهای موضوعاتی مطرح شد که از این پس همه مشکلات اقتصادی حل خواهد شد در حالی که نباید انتظارات خود را از این توافق بینالمللی بالا میبردیم. برجام قرار بود زمینه فعالیت شرکتهای ایرانی را با شرکتهای بینالمللی فراهم کند، تصریح کرد: هنوز نتوانستیم به اهداف تعیین شدهای که از آن تبلیغ کردیم، برسیم و مشکلات بانکی همچنان پابرجاست. حمید انصاری دبیرکل انجمن صنایع لوازم خانگی نیز معتقد است: برجام تسهیلکننده اقتصاد کشور نبود. وی با اشاره به نوسانهای غیرمنطقی نرخ ارز در بازار ایران به جامجم گفت: آیا تاکنون کسی سؤال کرده است که چرا حجم سرمایههای جذب شده کم بوده و بیشتر معطوف به پروژههای دولتی بوده است؟ پاسخ این پرسش در نوسانهای غیرمنطقی
نرخ ارز در بازار است، چون اصلیترین نیاز سرمایهگذاران خارجی دستیابی به ارزیابیهای مشخص درباره آینده بازار است که با این نوسانها امکان نداشته چنین اتفاقی صورت پذیرد. رضا رضایی، رئیس هیئتمدیره انجمن صنایع همگن قطعهسازی درباره تغییر شرایط بخش خصوصی طی دو سالی که از اجرای برجام میگذرد، گفت: واقعیت امر این است که انتظارهایی که از برجام داشتیم محقق نشد. رضایی افزود: امضای این توافق درواقع روحی تازه به بخش خصوصی و تولیدکنندگان ایرانی دمید، ولی رفته رفته این اشتیاق و علاقه کمرنگ شد و خبری از آن هیجان نیست. محمدحسین برخوردار، عضو اتاق بازرگانی درباره تاثیر برجام بر اقتصاد کشورمان به جامجم گفت: از همان روزهای ابتدایی که اخبار مربوط به توافق میان ایران و کشورهای ۱+۵ منتشر شد به مسئولان هشدار دادیم که نباید از برجام تصویری غیرواقعی بسازیم، چون این توافق نمیتواند یکباره در اقتصاد کشورمان معجزه کند و باید واقعیت برجام را قبول داشته باشیم. این عضو اتاق بازرگانی تاکید کرد: ترسیم رویای غیرواقعی از برجام عاملی بود که انتظارات مردم از آن افزایش یابد در حالی که واقعیت امر این نبود و همه میدانستیم آن تصویر تقریبا
غیرواقعی است و درنهایت میتواند تاثیر منفی در افکار عمومی و اقتصاد کشورمان داشته باشد. علی فاضلی، رئیس اتاق اصناف ایران تاکید کرد: برجام نقطه قوتی برای اقتصاد ما نیست و نمیتواند ناجی اقتصاد ایران باشد. اگر مسئولان به مزیتها و ظرفیتهای داخلی توجه کنند همه مشکلات رفع خواهد شد، اما متاسفانه مشکلات را به بیرون از کشور گره زدند. فاضلی با بیان این که هنوز به خودباوری و خوداتکایی در کشور نرسیدهایم، تصریح کرد: آنقدری که برای برجام در دو سال اخیر تبلیغ شد برای اقتصاد مقاومتی در چهار سال گذشته تبلیغ نشد و همین موضوع ضعف به باور نداشتن ظرفیتهای داخلی را نشان میدهد. ایران: دولت از رویکرد افزایش قیمتها کوتاه نیاید (؟!) روزنامه ایران ادعا کرد ریشه اعتراضات مردم اقتصادی نیست و بنابراین دولت نباید به خاطر اتفاقات هفته گذشته، از رویکرد افزایش قیمتها عقبنشینی کند! ارگان رسمی دولت مینویسد: مهمترین نگرانی درخصوص آثار اعتراضهای اخیر در برخی از شهرهای کشور این است که دولت را وادار به اتخاذ سیاستهایی در حوزه اقتصاد کند که به هیچ وجه به صلاح اقتصاد ملی نیست. دولت نباید در این دام بیفتد که ریشه
اصلی اعتراضات، سیاستهای اقتصادی اوست. در واقع یکی از هزاران علت اعتراضهای اخیر مسائل اقتصادی است. این درحالی است که برخی سعی دارند تا ریشه اتفاقات روزهای اخیر را به سیاستهای اقتصادی دولت مرتبط کنند و برای مثال خواستار تغییر بودجه سال آینده شدهاند. حال در صورتی که دولت به این دام بیفتد که سیاستهای اقتصادی او باعث شکلگیری این اعتراضات است ممکن است به سمت سیاستهایی مانند دستکاری در قیمتهای بازار سوق داده شود که به نفع اقتصاد ملی نیست و شاکلههای اقتصاد را برهم بزند. دولت روحانی بهخصوص دولت نخست او (دولت یازدهم) از نظر شاخصهای کلان اقتصادی جزو دولتهای موفق بوده است و سال ۱۳۹۵ نیز یکی از سالهای خوب اقتصاد ایران بوده است که در آن در کنار مهار نرخ تورم، رکود اقتصادی به معنای دقیق نیز تا حدود زیادی از بین رفته است. البته سیمای واقعی رکود اقتصادی در سالهای اخیر از سوی برخی از جریانها تغییر داده شده است و عدهای سعی دارند تا بخشی از اقدامات دولتهای قبل را به پای دولت روحانی بنویسند.
از برنامه سوم توسعه تاکنون بهجز جهش قیمتی حاملهای انرژی در دولت احمدینژاد، قیمتها در اقتصاد ایران حبس شده و اجازه افزایش به آنها داده نشده است و هرگاه قیمتها افزایش یابد مردم احساس گرانی میکنند. اما درصورتی که قیمتها بهنگام و در زمان درست افزایش مییافت نه تنها فشاری به مردم وارد نمیشد بلکه با تزریق درآمدها به بخش تولید و اشتغال رفاه جامعه نیز ارتقا پیدا میکرد. هماکنون بنیادهای اقتصادی کشور به خوبی کار میکند و جهتگیریهای آن نیز به درستی تعیین شده است. بودجه سال ۹۷ نیز با دو رویکرد اساسی افزایش اشتغالزایی و فقرزدایی توسط دولت تدوین شده است که در شرایط کنونی اقتصاد ایران نسخه مؤثری خواهد بود. زمانی که نرخ رشد اقتصادی افزایش یابد به اشتغالزایی و رشد درآمد خانوارها که همان فقرزدایی است، منجر خواهد شد؛ بنابراین دولت نباید به انتقادهای غیرکارشناسی نسبت به لایحه بودجه تدوینی خود شک کند و متناسب با واقعیتهای موجود، منافع ملی، ظرفیت مردم و کشش اقتصاد مسیر را ادامه دهد. کارنگی: ابرقدرت رو به افول آمریکا ناتوان از مهار نفوذ ایران است یک اندیشکده آمریکایی تصریح کرد: آمریکا ابرقدرت
در حال افول است که برای محدود کردن نفوذ منطقهای ایران، فاقد راهبرد موثر است. اندیشکده کارنگی در گزارشی نوشت: آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در حال افول، در وضعیت فقدان بازنگری در راهبرد خویش، در محدود کردن نفوذ منطقهای ایران ناتوان خواهد بود. در اینجا با یک پارادوکس روبرو هستیم چراکه ایالات متحده و سیاستهای منطقهای آن، بارها راه گسترش و تعمیق نفوذ ایران در منطقه را هموار کرده است. در نبود یک بازنگری در راهبرد آمریکا - ایران، نفوذ منطقهای خود را گسترش خواهد داد. همچنین سیاستهای آمریکا، به تهران این فرصت را داده است تا در پرتو توجه به تهدیدهای بیپایان نظامی دولتهای مختلف آمریکا و نیز (رژیم) اسرائیل، عمق راهبردی و توان دفاعی خود را تثبیت کند. سیل فروش تسلیحات آمریکایی و کشورهای اروپایی به ریاض و ابوظبی، این روند را شفافتر کرده تا تهران متقاعد شود که باید دشمنان منطقهای خود را زمینگیر کند تا نتوانند جبهه متحدی را شکل داده و ایران را منزوی نمایند. «اسکندر صادقی بروجردی» عضو پژوهشی تاریخ معاصر ایران در دانشکده «سنت کراس» دانشگاه آکسفورد معتقد است: دو نمونه برجسته از اینکه چگونه ایالات متحده به ابزاری
برای هموار شدن راه پیشرفت عمق راهبردی ایران تبدیل شد، تهاجم به عراق، نابودی دولت و انحلال ارتش در این کشور؛ همچنین در یک گستره کوچکتر حمایت حساب نشده از جنگ تحت رهبری سعودی در یمن بود، جایی که به طور سنتی ایران در آن یا نفوذی نداشت یا نفوذش چشمگیر نبود. اکنون هم همچنان تمایلی در کار نیست که نگرانیهای امنیتی ایران یا احساس خطر از یک سلسله منازعات مدام منطقه در پرتو تهدیدهای مکرر به اقدام نظامی، درک و پذیرفته شود. در این زمینه، «مایکل یانگ» تحلیلگر کارنگی معتقد است: «این شرایط، مشوق اندکی را برای جمهوری اسلامی فراهم میآورد تا حمایت از متحدانش یا طرفهای ناراضی در منطقه را متوقف کند؛ روشی کارساز و کمهزینه که دشمنان ایران را در داخل کشمکش نگه میدارد و آنها را وادار میکند که پیش از رویارویی مستقیم با ایران، دوباره فکر کنند.» «گری سیک» عضو پیشین شورای امنیت ملی آمریکا معتقد است: بازدارندگی موفق ایران - مانند بازدارندگی اتحاد شوروی درگذشته - به چیزی بیش از مجموعهای از کنشهای منفی نیاز دارد. کارنامه گذشته این ماجرا بسیار پیچیده است. غرب به رهبری آمریکا، رژیمهای طالبان و صدام حسین را سرنگون و با
دولتهای همراه ایران جایگزین کرد. این امتیاز به نفوذ منطقهای ایران، هرچقدر هم که ناخواسته انجام گرفت، به آسانی جبران نمیشود.
در آغاز قرن بیستویکم، بزرگترین تهدید برای منافع غرب، برنامه رو به پیشرفت هستهای ایران بود که سه سال مذاکره فشرده، ایران را متقاعد کرد که به طور رسمی هرگونه پیگیری تسلیحات هستهای [؟!]را تقبیح کرده و این کشور را تحت شدیدترین نظارت هستهای در میان کشورهای جهان قرار دهد. در این چارچوب، چهار قاعده برای بازدارندگی ایران موردنیاز است؛ منافع و اولویتهای خودتان را درست بشناسید؛ هرجا که با ایران منافع مشترک دارید، همکاری کنید؛ هرجا اختلاف دارید، هوشمندانه تعامل کنید؛ و هرجا مناسب بود، فشار بیاورید. گزارش در پایان مینویسد: تلاشهای چندجانبه، بر کنشهای یکجانبه برتری دارد. به ویژه تلاش کنید از سیاستهایی که ایالات متحده را منزوی میکند یا فرصتهای آسانی برای بهرهبرداری به ایران میدهد، پرهیز کنید؛ همانند آنچه در یمن، قطر، لبنان یا درباره بیتالمقدس انجام شد. تا به اینجا، کارنامه خوبی در کار نبوده است. خودتان را گول نزنید اروپا با آمریکاست دولت و وزارت خارجه باید به خودفریبی درباره برجام و فشارهای آمریکا و احتمال حمایت اروپا از ما پایان دهند. وطن امروز در یادداشتی نوشت: از همان ساعتی که
ترامپ در کاخ سفید بر تخت نشست، دیپلماتهای ما مکرر گفتهاند اروپا باید به مقابله عملی با اقدامات ترامپ بپردازد. هنوز هم از تکرار این گزاره خسته نشدهایم. گاه جناب بعیدینژاد همین حرف را از لندن توئیت میکند و گاه عراقچی در معدود بروزهای رسانهایاش آن را تکرار میکند. دیگران نیز - و از جمله نویسنده- مکرر همین درخواست را مطرح کردهاند. همه اینها، اما چه پیامدی در پی داشته است؟ روی کاغذ «تقریباً» و روی زمین، «قطعاً» هیچ! برجام در حوزه اقتصادی برای ما چه کرد؟ مرور وضعیت قراردادهای پسابرجام، روشنترین پاسخ به این پرسش است. از توتال تا بوئینگ، همه فعلاً دست نگه داشتهاند و این حتماً معقول است. آنها ریسک نمیکنند.
دیروز روزنامهای اسم و رسمدار از روی نادانی مینویسد: «امضای کری تضمین است.» و حالا در فهم چارچوب پیچیده رفتار اروپا با خود مجدداً مینویسیم موگرینی گفته: «هر چه تهران بگوید!» واقعیت، اما پیچیدهتر از اینهاست. بگذارید سوال سادهای را مطرح کنیم: چه کسی حاضر است هزینه بیشتری برای حفظ برجام بپردازد؟ اوباما یا اروپا؟ اوباما طبیعتاً اکنون در جایگاه چک کشیدن برای پرداخت هیچ هزینهای نیست. همیشه، اما چنین نبوده است! یادمان بیاید که وزیر محترم امور خارجه، آذر ماه ۹۵ با حضور در صحن علنی مجلس، پیرامون تمدید قانون تحریمهای ۱۰ ساله ایران موسوم به ISA اظهار داشت: «ما به دولت آمریکا تذکر دادیم که باید برجام رعایت شود و تمدید قانون ISA مغایر با برجام است.» اوباما، اما برای حفظ شناسنامه سیاسی خود در عرصه روابط خارجی (برجام) چه کرد؟ هیچ! او در اقدامی مضحک و البته توهینآمیز، نه ISA را امضا و نه آن را وتو کرد! نتیجه روشن بود، چرا که لوایح تصویب شده توسط کنگره و سنا، در صورت امضا نشدن توسط رئیسجمهور، پس از مدت زمانی مشخص، بدل به قانون رسمی و لازمالاجرا میشود! رسم شده ما در ایران تمام اقدامات ضدبرجامی را به دلیل اکثریت
جمهوریخواه کنگره، به آن منتسب کنیم. تمدید رسمی قانون ISA با جاخالی دادن اوباما البته تناقض عجیبی با همین پندار عمومی شده نیز داشت، چرا که ISA در مجلس سنای آمریکا با ۹۹ رأی مثبت و بدون هیچ رأی مخالف به تصویب رسیده بود، در حالی که تصویب ISA در مجلس نمایندگان، با رای ۱۰۰ درصدی همراه نبود! سادهلوحترین عنصر سیاسی نیز در تحلیل چنین پدیدهای میفهمد تمدید ISA حاصل هماهنگی دولت اوباما و همحزبیهای او در مجلس سنا بوده است. فهم چنین موضوع سادهای البته چندان بیاهمیت نیست. معنای روشن چنین دریافتی از رفتار اوباما، این خواهد بود که آمریکا (و نه رژیم ترامپ!) از همان ابتدا قصد داشته برجام را نه وسیلهای برای «صبح بدون تحریم» و «فروپاشی تحریمها» که زیرساختی برای کنترل رفتار ایران در موضوع هستهای و تحمیل فشارهای فزاینده بر آن در دیگر حوزهها قرار دهد. منافع اروپا اگر در مقابله با آمریکا بود، تاکنون به اصرارهای مکرر ما مبنی بر مقابله عملی با ایالات متحده پاسخ میداد. اروپا اتفاقاً چنانکه بارها اعلام کرده از محدودیت برنامه موشکی ایران به سختی حمایت میکند. مادامالعمر شدن محدودیتهای برنامه هستهای ایران نیز
طبعاً در شمار آرزوهای آنهاست. پس آنها چرا باید به مقابله با ترامپ برخیزند؟!
دیدگاه تان را بنویسید