روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت: محمد خاتمی به بهانه حادثه کشتی سانچی و لزوم پیگیری قصور و تقصیرهای احتمالی نوشت: چنین انتظاری درمورد حوادثی که پیش از این رخ داد وجود دارد. در چندین شهر کشور تظاهراتی صورت گرفت، در فضایی که کمبودها و نارساییها در عرصه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و طبیعی فراوان است و انتظارهایی که نوعاً به حق است، ولی برآوردن آنها بخشی بیرون از قدرت مسئولان و بخش دیگر ناشی از ضعفهای ساختاری و رفتاری و سیاستها و رویکردهایی است که همه دستگاهها باید سهم خود را در قصور و تقصیر بپذیرند و بخصوص باید فضایی فراهم آید که مردم بتوانند خواستها و مطالبات خود را با امنیت و حتی بدون لکنت بر زبان آورند و دستگاههای مسئول را ملزم به پاسخگویی و اصلاح بینشها و روشها و نیز برنامهریزی سنجیده برای حل مشکلات کنند و نهادها و دستگاههای مسئول نیز بهجای تحقیر مردم و نمک پاشیدن بر زخمهای آنان با هدف سیر به سوی همبستگی اجتماعی و ملی به شناخت مشکلات و دردهای مردم و نیز اطلاعرسانی درست بپردازند. وی میافزاید: در این شرایط فاجعه است که اگر گروههای اجتماعی و کسانی که درد و مطالبهای دارند و حتی
معترضاند به درستی دیده نشوند و حتی گاه آشوبگر و اغتشاشگر بهحساب آیند. رهبر انقلاب به صراحت میگویند که مطالبات مردم (و احیاناً) نارضایتی آنان را باید بهحساب آورد و در عرصه بروز حوادث، میان آنان که تحت تأثیر احساسات، رفتاری نادرست داشته یا شعار تندی دادهاند، با آنان که از مردم و مطالبات آنان سوءاستفاده کرده، بر طبل خشونت و تخریب و حرکت بر اساس برنامههای مخرب خواستاران فروپاشی و از هم پاشیدگی اجتماعی کوبیدهاند تفاوت و تمییز قائل شد. حکومت باید بیش از هر بخش دیگری از جامعه ایفای مسئولیت و نقش کند. باید از تنگناها و بحرانها با تدبیر گذر و مسیر حل و فصل بنیادین مسائل جامعه را هموار کرد. خاتمی کمترین اشارهای به مسئولیت دولت و قصور و تقصیرهای آن در انکار مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم نکرد و این درحالی است که مسئولیت اجرایی برعهده دولت است، اما برخی دولتمردان، با انکار مشکلاتی مانند بیکاری و گرانی و رکود، نمک بر زخم مردم میپاشند بدون اینکه در طول ۴ سال گذشته حتی یک بار هم ازسوی امثال خاتمی مورد نقد و انتقاد قرار گیرند. درحقیقت طیف اصلاحطلبان که دستاندرکاران آن بارها دولت را «رحم اجارهای» خود
معرفی کردهاند، به عنوان خطدهندگان و تامینکنندگان فکری و مدیریتی دولت، مسئولیت اصلی را در انحراف گفتمانی دولت به سمت خوشگمانی محض به غرب و بیاعتنایی به مشکلات زندگی مردم داشتهاند، اما اکنون خاتمی به جای آوردن عذر تقصیر و اذعان به اینکه آدرس داده شده درباره اعتماد به آمریکا و اروپا غلط بوده و عقیم از کار درآمده سعی میکند حاکمیت را متهم ناکارآمدیها نشان دهد؛ که این نیز نشان از بیصداقتی و دورویی خاتمی دارد. در همین حال طیف نمایندگان منسوب به اصلاحطلبان نیز ترجیح میدهند در قبال عملکرد ضعیف دولت سکوت کنند که موجب نارضایتی مضاعف مردم میشود.
دیدگاه تان را بنویسید