ناگفتههای جنجالی محمد هاشمی از درگذشت برادرش
محمد هاشمی در گفتوگویی با ایسنا از حالوهوای خانواده هاشمی گفته است. در ادامه بخشی از این گفتگو را می خوانید.
سرویس سیاسی فردا: محمد هاشمی در گفتوگویی با ایسنا از حالوهوای خانواده هاشمی گفته است. در ادامه بخشی از این گفتگو را می خوانید:
یک سال از درگذشت آیتالله هاشمی میگذرد. فضای این یک سال بر خانواده چگونه گذشت؟
برای ما که اعضای خانواده هستیم از لحاظ عاطفی بسیار سخت گذشت. تقریباً وابستگی تمامی اعضای خانواده به ایشان زیاد و رفتنشان هم بسیار غیرمترقبه و دور از انتظار بود. از جهات دیگر رفتارهایی که با خانواده میشد و شد هم دور از انتظار نبود. چراکه در زمان حیات آقای هاشمی هم نسبت به خانواده و شخص ایشان حرکتهایی ایذایی صورت و خانواده مشمول مهرورزی برخی قرار میگرفت، بنابراین بزرگترین مشکل خانواده در این یکسال از لحاظ عاطفی بوده است.
در بعد کشوری و برای مردم هم انتخابات را داشتیم که با توجه به نظراتی که ایشان بیان کرده بودند مردم به طور جدی دنبال پیگیری خواستههای ایشان بودند و تاثیرشان در انتخابات کمتر از زمان حیاتشان نبود. مردم برای سپاسگزاری و قدردانی با میزان بالایی در انتخابات حضور یافتند و حتی تا ساعت ۱۲ شب هم که وقت انتخابات تمدید شد، مردم در حوزه های انتخابیه بودند که در نوع خود اتفاقی استثنایی بود، تاحدی که در این دوره مسئولان موفق نشدند از همه کسانی که علاقهمند بودند که رای دهند، رایگیری به عمل آورند و شاید این فضا بیشتر تحت تاثیر و مدیون نظر آیتالله هاشمی بود که میگفتند مردم راه خود را پیدا کردهاند و من دیگر نگرانی ندارم.
در بین مسئولان و مسائل رسمی کشور اما بحث جداگانهای است. میبینیم که صداوسیما بعد از گذشت یک هفته از وفات آیتالله هاشمی به روال گذشته باز گشته و برخی نشریات و تریبونها بعد از رحلت ایشان هم دست از تخریب بر نمیدارند. اینگونه به نظر میرسد که آنان در تلاشند نام هاشمی در اذهان مردم به فراموشی سپرده شود اما با وجود میل آنان این اتفاق نمیافتد و در بین مردم بعد از رحلت ایشان، نام هاشمی بیش از حیاتش به نیکی یاد میشود.
اگر آیتالله هاشمی این روزها زنده بود واکنشش نسبت به مسائل امروز کشور از دیدگاه شما چگونه بود؟
آقای هاشمی در ماههای آخر عمرشان چند باری دربارهی وضعیت کشور صحبت کردند و تاکیدشان این بود که مردم راهشان را پیدا کردهاند و سفارششان هم به ادامه حرکت اعتدالی بود و در برابر مردم، گروههای افراطی را در اقلیت میدیدند. براساس گفتههای ایشان و آیندهنگریای که داشتند این اقلیت افراطی نمیتوانند کاری کنند هرچند که به حضورشان ادامه میدهند. اما در عین حال اینکه بخواهیم از آینده پیشبینی دقیقی داشته باشیم برای ما مشکل است.
اخیراً فائزه هاشمی موضوعی را از قول شورای عالی امنیت ملی مطرح کرده است که در بدن پدرش ۱۰ برابر حد مجاز رادیو اکتیو وجود داشته و در بدن مادرش و نیز خواهرش فاطمه هم این میزان سه برابر حد مجاز بوده است. شما از این موضوع و گزارش شورای عالی امنیت ملی در این باره خبر دارید؟
بعد از ارتحال آیتالله هاشمی کمیتهای در شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد که بررسی کنند و ببینند علت فوت ایشان چه بوده است. پزشکان اعلام کردند علت ایست قلبی است اما همانطور که قبلا هم صحبت کرده بودم ایست قلبی علل و عواملی دارد که هیچکس آن را اعلام نکرد و کمیتهای که در شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد برای بررسی همین موضوع بود. بعد از انجام بررسیها آن طور که فائزه میگفت خانواده را دعوت کردند تا گزارش نهایی را بدهند و در آن گزارش گفتند که در بدن ایشان اشعه رادیواکتیو ۱۰ برابر حد مجاز بوده است. اما اینکه چگونه این میزان از حد مجاز فراتر رفته را کسی نمیداند و من هم در آن جلسه حضور نداشتم.
آیا شب درگذشت آقای هاشمی شما شاهد انتقال پیکر ایشان برای کالبد شکافی یا بررسیهای بیشتر بودید؟
نه. تا جایی که من میدانم ایشان به جایی منتقل نشدند و کالبدشکافی هم انجام نشد و معاینه بیشتری هم از سوی کسی بعد از فوت ایشان ندیدم. در واقع من وقتی بالای سر ایشان رسیدم دیدم که پزشکان مشغول تنفسرسانی و ایجاد شوک در بدنش هستند تا جایی که حتی استخوانهای سینه ایشان در اثر فشار پزشکان خون مرده شده بود و وقتی من این صحنه را دیدم برایم شوک بزرگی بود و حالت بهتزدگی به من دست داد. مدام چشمم را به مانیتور میانداختم تا علائم حیات در بدن ایشان را ببینم که وقتی با علائم موقتی روبهرو شدم و از پزشک پرسیدم، گفت که این علائم صرفا برای وارد کردن شوک است و حتی از ایشان پرسیدم زمانی که آیتالله هاشمی به بیمارستان رسید علائم حیات داشت یا نه که پاسخش منفی بود.
در نهایت هم آقایان قاضیزاده هاشمی، روحانی و جهانگیری آمدند و تیم احیا بررسیهای لازم را انجام دادند و گفتند امیدی به بازگشت ایشان نیست و همانجا پیکر را از بیمارستان به جماران منتقل کردند و دو روز بعد هم مراسم خاکسپاری انجام شد. اما به هر حال از آنجا که علت ایست قلبی اعلام شده و دلیلی برای آن ذکر نشده است جای شبهه وجود دارد و منشا برخی گمانهزنیها میشود.
فاطمه هاشمی هم اخیراً گفته بود وصیتنامهای از پدرش وجود دارد که کسی آن را پیدا نمیکند، شما از این موضوع اطلاع بیشتری دارید؟
فاطمه خانم از مادرش نقل میکرد که سه سال قبل روزی آقای هاشمی در منزل هم وصیتنامه خود و هم همسرشان را نوشتهاند و این جدا از آن وصیت نامهای است که سال ۷۹ در یک برگ کاغذ برای آنژیوگرافی نوشتهاند. اما من هم این وصیتنامه جدید را ندیدهام و هیچ اطلاعی از آن ندارم.
دیدگاه تان را بنویسید