روزنامه صبح نو: در لابلای حوادث هفته گذشته، اتفاق نامنتظره یا حداقل جالب توجهی رخ داد: گروههای سیاسی نزدیک به دولت و فعال در بحران سیاسی ۸۸، همگی به انحای مختلف درصدد مخالفت با آشوبهای خیابانی درآمدند و با لسانی مانند انقلابیون، اغتشاشگران را ضدانقلابیهای خودفروخته و وابسته به اجانب دانستند؛ این بصیرت و شناخت که زمان طولانیای هم برای ظهور و بروز پیدا نکرد، قطعاً براساس مشاهده تحولات، نوع سازماندهی جریان و حمایتهای خارجی بود. در واقع این جناح سیاسی، اولاً میدانست که خودش نه میخواهد و نه مایل است که کشور در ورطه لیبی زاسیون بیفتد (و مطمئن بود که عناصر اصلیاش در شکل گیری مشکل مداخلهای ندارند) از سوی دیگر میخواست صف خود و هوادارانش را از معدود شورشیهایی که به خیابان هاآمده بودند، جدا کند و به کسانی که شاهدان این صحنه بودند، پیغام بدهد که این دعوا، دیگر از جنس مخالفتها و رقابتهای رایج نیست و امری فراملی و ضدملی است. این اتفاق را باید به فال نیک گرفت و از صداهای محدودی از این جریان که تلاش داشت تا وضع به وجود آمده را به رقبای خویش احاله دهد، انتقاد کرد و یک نکته درس آموز را یادآور شد که در هیاهوی
بازار مسگرها، صدا به صدا نمیرسد و مردمانی سرشان بی کلاه میماند که از آشوب و ناامنی ضربه میبینند، چه ۹۶، چه ۸۸ و چه ۷۸.
دیدگاه تان را بنویسید