سرویس سیاسی فردا: شرق در بخشی از گزارش خود درباره فوت معین فرد لبخند هاشمی در هنگام دعوایی در مجلس را این گونه از زبان خود هاشمی روایت می کند: در فرهنگ و ادبیات ایران، نوعی بیان مطلب به نام طنز داریم که یک ماجرای تلخ و غمانگیز را با زبان ملیح و طنز بیان میکنند. همین الان وقتی در فیلمها، پارلمانها را میبینم که اعضا دارند با هم دعوا میکنند، خندهام میگیرد. در آن تصویر هم منظرهای بود که شخصیتهای مهم مملکت پشت تریبون آمدند و با هم درگیر شدند و میخواستند همدیگر را از آنجا بیرون کنند.
منظره، یک طنز تاریخی بود. هرکس هم بود، لبخند تلخی میزد که چرا اینها با هم اینگونه رفتار میکنند؟ در همان صحنه من خیلی زود آنها را از هم جدا کردم. وقتی جلسه متشنج شد، یک ربع تنفس دادم تا همه بیرون بروند و فضا تلطیف شود. در مجلس احترام همه گروهها را نگه میداشتم. تندروی در آن مجلس هم بود. علتش هم این بود که وقتی اولین انتخابات مجلس شد، کسانی که جوان بودند و در شهرشان مبارزه کرده و در شهرشان خوب شناختهشده و همیشه در صف مقدم بودند، رأی آوردند و وارد مجلس شدند. اکثریت مجلس از آن افراد روحانی و غیرروحانی بود. عده کمی از تیپ آقای مهندس بازرگان بودند که معمولا از تهران و شهرهای بزرگ انتخاب شده بودند.
اینها دو نفر بودند و بقیه از آن تیپ بودند که روحیات تند انقلابی داشتند. بههمیندلیل همیشه با ملیگراها مشکل داشتند، ولی من مراعات میکردم. حتی یک بار پاسدارهای دم در مجلس موقع آمدن و رفتن، با آنها خوشرفتاری نکردند که تنبیهشان کردیم.
دیدگاه تان را بنویسید