خبرگزاری تسنیم: متن یادداشت محمد کاظم انبارلویی تحلیلگر مسائل سیاسی با عنوان "به کجا چنین شتابان؟! " درباره لایحه بودجه سال ۱۳۹۷ به شرح ذیل میباشد: اگر به فکر بودجه دفاعی کشور برای تأمین امنیت مردم نباشیم، دشمن حمله کند دهها برابر آنچه که امروز برای امنیت هزینه میکنیم باید هزینه کنیم. اگر به فکر خشکسالی و خشک شدن تالابها و دریاچهها نباشیم و برای رفع تهدیدات زیست محیطی هزینه نکنیم، فردا برای آوارگی و هجوم مردم به حاشیه شهرها و مشکلات اقتصادی ناشی از آن باید میلیاردها تومان هزینه کنیم تا تهدیدات این پدیده را رفع کنیم. اگر به فکر مقاوم سازی سازهها و ساختمانها در مسیر زلزله و گسلهای شناخته شده نباشیم، با یک زلزله باید هزاران میلیارد تومان هزینه کنیم و همه چیز را از نو بسازیم. اگر به فکر فرهنگ جامعه نباشیم و مردم را در برابر تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی تنها بگذاریم، مشکلات ناشی از این هجوم بی امان، آثار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و امنیتی خود را بدون شک بروز میدهد و باید صدها میلیارد تومان هزینه کنیم تا آفات و صدمات این تهاجم را دفع کنیم. شأن دولت، پیش بینی، پیشگیری و آینده نگری برای زیستی معقول
برای شهروندان است. دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه اجتماعی چه کرده و چه میکند؟ «تدبیر» در این حوزه کجاست؟ «کلید» حل مشکلات و بحرانهای اجتماعی در دست کیست؟ اصلاً آیا قفلهای مشکلات اجتماعی در دولت شناسایی شده است که به فکر «کلید» آن باشند؟ بر اساس آخرین آمار ۳ میلیون نفر معتاد روی دست خانوادهها مانده است. بر اساس همین آمارها سالی ۲۷۰۰ درگیری با قاچاقچیان داریم، دهها نفر در این درگیریها شهید و صدها نفر مجروح و جانباز میشوند. در این درگیریها فقط سالانه ۸۰۰ تن مواد مخدر کشف و ضبط میشود. اما علی رغم بگیر و ببند و اعدامها و رفتارهای سختگیرانه، همچنان تجارت مواد مخدر پرسود است و میلیونها نفر از جوانان این مملکت را به خاک سیاه نشانده است. ۶۰۰ نوع مواد مخدر صنعتی در کشور تولید میشود. با آنکه دو هزار کارگاه تولید مخدر صنعتی منهدم شده است، هیچ آسیبی به زیرساختهای تولید و توزیع مواد مخدر در کشور وارد نشده است. قاچاقچیان، تجارت پرسود خود را دارند. مصرف کنندگان هم به راحتی به مواد مخدر دسترسی دارند. با وجود ۲ هزار مورد درگیری با قاچاقچیان، هیچ معتادی لنگ دسترسی به مواد مخدر نیست! وزیر کشور میگوید؛ «سالی
۱۵۰ هزار میلیارد تومان هزینه مبارزه با مواد مخدر میشود.» نیم یا ثلثی از این پول اگر درست هزینه میشد، آسیبهای کشنده قاچاق مواد مخدر و معتادان در جامعه به اندازه کنونی نبود! آمار و ارقام آسیبهای اجتماعی فوق العاده هشدار دهنده و خطرناک است. ما با این شتاب، کجا میرویم؟! متأسفانه برخی از آمارها حکایت از شیوع اعتیاد در میان دانشجویان و دانش آموزان دارد. به نظر میرسد روند مبارزه با مواد مخدر، موفقیت آمیز نیست. ستاد مبارزه با مواد مخدر پس از ۳۷ سال کارنامه قابل قبولی از خود باقی نگذاشته است. آیا رئیس جمهور نمیخواهد در مورد مدیریت این ستاد، بازنگری نموده و در مورد برنامههای مبارزه با مواد مخدر و کارایی آنها بازخوانی جدیدی صورت دهد؟ امروز آسیبهای اجتماعی زیر پوست شهرها، چشمها را آزار میدهد. این آسیبها بزرگترین خطری است که خانوادهها را تهدید میکند. اعتیاد در صدر آسیبهای اجتماعی است. وزیر کشور در همایش صیانت و گفتمان سازی، اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر میگوید؛ «سالی ۱۵۰ هزار میلیارد تومان هزینه مبارزه با مواد مخدر میشود»! البته این آمار در برخی دادههای آماری تا ۱۷۳ هزار میلیارد تومان هم گفته
شده است. وقتی نگاه دولت به فرهنگ و آسیبهای فرهنگی و تهاجم فرهنگی بر سبیل وادادگی است، به فضای مجازی حساس نیست، به نقش مخرب برنامههای ماهوارهای در انهدام خانوادهها بی اعتناست، وقتی بودجه مؤسسات خودجوش فرهنگی را قطع میکند، وقتی بودجه وزارت ارشاد کمی بیشتر از یک هزار میلیارد تومان است، طبیعی است باید سالی ۱۵۰ هزار میلیارد تومان فقط صرف مبارزه با مواد مخدر شود. آیا به این رویکرد میگویند عقلانی اداره کردن کشور، آن هم توسط برخی که در جامعه سیاسی ما معروف به گروه عقلا بودند و اکنون هم هستند؟! وقتی بودجه نهادهای قرآنی، کم یا حذف میشود، جوان را از سر جلسه قرآن، مسجد و منبر بلند میکنیم و میبریم پای منقل و وافور! هزینه هنگفتی برای مبارزه با مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی صرف میکنیم، اما برای منبر، محراب و مسجد که میتوانند از این مفاسد جلوگیری کنند، بودجهای اختصاص نمیدهیم. این نهادهای سنتی و فرهنگی میتوانند در پیشگیری از جرائم سازمان یافته و مبارزه با اعتیاد و دعوت جوانان به اخلاق و معنویت نقش مهمی ایفا کنند. جدول شماره ۱۷ بودجه را که اختصاص به برخی نهادهای فرهنگی دارد حذف میکنیم، در حالی که جمع جبری
هزینهای که برای مبارزه با مواد مخدر میکنیم بیش از ۷۰۰ برابر مصارف جدول شماره ۱۷ مؤسسات فرهنگی است! آیا نگاه دولت به مسئله فرهنگ و آسیبهای فرهنگی، عقلانی است؟ کجا داریم میرویم؟ با چه سرعتی! و این گونه شتابان؟!
دیدگاه تان را بنویسید