نه اصلاح‌طلبان، قدرش را می‌دانند و نه اعتدالی‌ها

سرویس سیاسی فردا: حسین قدیانی در کانال تلگرامی خود نوشت: دیشب، ساعتی وب‌گردی کردم و از میان ده‌ها پیج و پنجره‌ای که برایم باز شد، دو متن، اما عجیب مرا درگیر خود کرد که یکی را فلان روزنامه‌نگار متعلق به دسته‌ی اصلاحات نوشته بود و دیگری را بهمان نویسنده‌ی نزدیک به رسته‌ی اعتدال و حرف نه چندان حساب هر ۲ هم در یک حال و هوا یعنی نقد صادق زیباکلام؛ «چرا این همه حرف می‌زنی، حضرت استاد؟» و «وقتی درباره‌ی همه چیز نظر می‌دهی، یعنی رونمایی از قلت سوادتان، حضرت استاد!» الغرض! من کاری به میزان سواد آکادمیک یا سواد عمومی صادق زیباکلام ندارم که کم است یا زیاد، لیکن قسم می‌خورم اگر در میان میان‌سالان و بل‌که پیرمرد‌های جریان اصولگرا، یک «کنش‌گر فعال اهل قلم» همچون «صادق زیباکلام» وجود می‌داشت که هیچ سنگری را خالی نگذارد و هیچ میدانی را رها نکند، هفته‌ای یک دل‌نوشت برایش می‌نوشتم! و از یاد نبریم که زیباکلام، چند ماه دیگر ۷۰ ساله می‌شود! و فراموش نکنیم که زیباکلام، چند ماه پیش، برای هفته‌ها قید خواب و خوراک و زن و بچه را زد تا شهر به شهر و بخش به بخش و روستا به روستا برای حسن روحانی رأی رودررو و چهره‌به‌چهره و مطمئن جمع کند! من به سبب کارم، هر روز تورق می‌کنم روزنامه‌ها را! و کم نشده ببینم که در یک روز، صادق زیباکلام به «شرق» سرمقاله داده، با «اعتماد» مصاحبه کرده، در «آفتاب یزد» نقد فیلم نوشته و در «ایران» نظرش را درباره‌ی تفاوت نسل‌ها و فصل‌ها، بدل به بخش مهمی از یک گزارش کرده! و شگفتا! در همان روز، یک‌جا رفته سخنرانی و یک‌جا هم مناظره! و باز شگفتا! شب همان روز که تلویزیون را روشن می‌کنی، صادق زیباکلام را در حال دفاع از برجام می‌بینی! من بسی عذرمی‌خواهم بابت این جسارت، اما متأسفانه آن‌قدر گستاخ و عاری از بصیرت هستم که بپرسم؛ «احمد توکلی این‌گونه است یا مرتضی نبوی؟! حسین فدایی یا اسدالله بادامچیان؟! سلیمی نمین یا حداد عادل؟!» آری! «شرکت در جلسه» و «غیبت از صحنه» پدر سیاسیون اصول‌گرا را درآورده است! کاش از توکلی گرفته تا حداد، همان اندازه‌ی صادق زیباکلام، حراف و بل‌که بی‌سواد- البته به قول طعنه‌زنندگانش! - بودند، اما یک‌دهم او فعال و انرژی‌بخش و روحیه‌ده و آماده برای شلیک! والله کشت ما را سواد و کلاس حضرات اصول‌گرا! و این‌که وقتی جایی ببینی‌شان، چنان سرد، سلام آدمی را علیک بگویند که حتی توی حسین قدیانی هم برداری در دلت بگویی؛ «مریض بودی بری جلو احمق؟!» صادق زیباکلام، اما برخلاف اغلب سیاست‌ورزان چپ و راست و اصلاحات‌چی و اعتدالی و بویژه اصول‌گرا، اگر چه با حرکتی ژانگولر در سیاق اسپایدرمن، تمام تلاش خود را می‌کند تا پا روی پرچم آمریکا یا رژیم غاصب قدس نگذارد، لیکن آنقدر خونگرم و بجوش و اهل بگوبخند حتی با جوانان حزب‌اللهی است که همیشه گزینه‌ی اول دعوت این دوستان باشد برای مناظرات! عنوان می‌شود؛ «زیباکلام برای یادداشت‌هایش در جراید زنجیره‌ای پول می‌گیرد»! بسم‌الله الرحمن الرحیم! نوش جانش! که اصلا و اساسا «حق‌التحریر» را برای امثال صادق زیباکلام گذاشته‌اند و الا روزنامه‌نگار درون روزنامه که حقوق ثابت دارد! عنوان می‌شود؛ «زیباکلام برای حضورش در دانشگاه‌ها پول می‌گیرد!» باز هم بسم‌الله الرحمن الرحیم! و باز هم نوش جانش! زیباکلام همان پولی را می‌گیرد که اغلب رجال جریان اصول‌گرا هم هر یک به نحوی می‌گیرند تا خیر سرشان در «جنگ نرم» فعال باشند، اما جلسه مگر می‌گذارد؟! کم «بولتن کاغذی» داریم؛ این همه شهوت جلسه‌ی مدیران اصول‌گرا هم نقش «بولتن زبانی» را بازی می‌کند! که هر که خبر جدیدی دارد، رو کند! که ببینیم کی به چه کسی رو زده! و چه کسی را دور زده! أین عمار؟! در راه جلسه! أین مقداد؟! داخل جلسه! أین ذوالشهادتین؟! در مسیر برگشت از جلسه! و همه‌ی این زمان‌ها، اما صادق زیباکلام یا در دانشگاه است یا قهرمان دکه‌ی مطبوعات! و عجبا که قلم‌بدستانی از خود زنجیره‌ای‌ها، او را به همین جرم حضور شبانه‌روز در صحنه «وراج و کم‌سواد» می‌خوانند! گفت: «خوبی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند!» نه جانم! پرحرفی و درباره‌ی هر مسئله‌ی روزی سخن گفتن، هرگز این‌گونه نیست که بلااستثنا برای همه، نشانه‌ی قلت سواد و مصداق وراجی باشد! اتفاقا حسن بزرگ زیباکلام در این است که درباره‌ی همه‌ی مسائل روز، سخن می‌گوید! وانگهی! برای نقد آخرین فیلم فرهادی یا ۲ خط سخن درباره‌ی محیط زیست یا ۴ خط یادداشت در حمایت از ظریف، مگر حتما باید کارگردان یا کارشناس مسائل زیست‌محیطی یا دیپلمات ارشد بود؟! دقت شود! من نمی‌خواهم ادعا کنم زیباکلام، انسان فاضلی است؛ نه! بحثم سر این است که او مشغول ادای خمس و زکات همان چند خطی که خوانده، برای قوم و خویش سیاسی خویش است! شاذترین مواضع را می‌گیرد و حتی از رابطه با صهیونیست‌های حرام‌زاده سخن می‌گوید لیکن هیچ کجا از هیچ مخالفی کتک نمی‌خورد، چرا که اگر چه در صحنه است، اما رو بازی می‌کند! و این‌گونه است که جریان انقلابی، برخلاف مثلا علی مطهری، هرگز کینه از زیباکلام به دل نمی‌گیرد! فی‌الحال خوب است بررسی کنیم و ببینیم صادق زیباکلام اصول‌گرایان کیست؟! اجازه دارم بگویم؛ «مشترک مورد نظر در دسترس نیست»؟! بعله! استاد گران‌قدرم «حسین شریعتمداری» در صحنه است و الحمدلله که سایه‌ی‌شان بر سر من و ما هست؛ ولی ایشان، داخل روزنامه است و من، اما دارم از فردی سخن می‌گویم که اولا از بیرون روزنامه، مشغول روزنامه‌نگاری است و ثانیا فقط روزنامه‌نگار نیست! شاید مخاطب این یادداشت نداند، اما فاش می‌گویم که بداند؛ شماری از عناصر اصول‌گرا، گله دارند که «چرا روزنامه‌های زنجیره‌ای، این‌همه پر و پیمان هستند به حیث تعداد صفحه، اما «وطن امروز» و «کیهان» نه»؟! حضرات محترم! سروران معزز! علت آن است که شما در جلسه هستید و قهرمان زبان هستید و حال قلم دست گرفتن ندارید و خیال می‌کنید اگر در موضوع ۷ آبان، یک متن درست و درمان به روزنامه‌های انقلابی بدهید و تبیین حقیقت کنید، کلاس فاخرتان مخدوش می‌شود! آن‌طرف، اما صادق زیباکلام، از «مرتضی پاشایی» گرفته تا «مسعود بارزانی» می‌نویسد و حجاریان و تاج‌زاده و محسن آرمین و عباس عبدی و کی و کی هم برای روزنامه‌های مطبوع‌شان می‌نویسند! والله مدیرمسئول کیهان، بیشتر از ۱۰ انگشت در دستان خود ندارد! و والله سردبیر وطن امروز، بیشتر از یک نیروی ثابت در گروه سیاسی خود ندارد که همان «دبیر گروه سیاسی» باشد! آری! حسن روحانی را «صادق زیباکلامِ همه جا حاضر در صحنه» رئیس‌جمهور کرد! از بس که به جای جلسه، نوشت! و از بس که به جای جلسه، رفت داخل مردم! زیباکلام ۷۰ ساله‌ی ما، اما کجاست؟! واحیرتا! مرد همیشه در صحنه‌ی ما، می‌شود آیت‌الله علم‌الهدی! سخنان ایشان درباره‌ی حجاب، کجا و چگونه و با چه لحن و سخنان رهبر انقلاب درباره‌ی حجاب، کجا و چگونه و با چه لحن؟! واقعا خوب کرد خداوند که مرا در مشهد، دختر نیافرید و الا معلوم نبود از لج امام‌جمعه‌ی محترم، چه بلایی می‌خواستم سر روسری خود درآورم! گفتم که! حدی برای بی‌بصیرتی خودم قائل نیستم، اما هراسان از حرف حق هم نیستم! لذا کاش به جای این‌همه دکتر و مهندس و آیت‌الله و فاضل و اندیشمند، فقط یک «صادق زیباکلام» داشتیم! نه! زیباکلام، نه حراف است و نه بیسواد؛ بل‌که در صحنه حاضر است! و برای جناح خودش، درست در صحنه حاضر است! آن‌جا که گوش حسن روحانی را می‌گیرد که «پس چه شد وعده‌هایت به ما اصلاح‌طلبان؟!»، ولی ما مصداق کفر می‌دانیم اگر خطاب به آیت‌الله جنتی بنویسیم؛ «نامزدی که خودش هم خودش را صوری می‌داند، چطور شورای نگهبان، صلاحیتش را تأیید کرد؟!» نه! ما صادق زیباکلام نداریم...