روزنامه جوان؛ عباس حاجینجاری: با بررسی اجمالی تاریخ گذشته انقلاب فرازهای بسیاری را میتوان یافت که به رغم عزم دشمنان در تشدید فشارها و تهدیدها و از خودباختگی برخی از فعالان داخلی این انسجام و وحدت ملی در امتداد تصمیمات و تدابیر هوشمندانه بود که آن فشارها و تهدیدات را به فرصتی برای تحکیم اقتدار و تقویت وحدت و انسجام ملی تبدیل کرده است. ماجرای این روزهای شاخ و شانه کشیدن ترامپ علیه ملت ایران و پیامدهای آن را باید یکی از این فرازها دانست. هفته گذشته و قبل از اعلام مواضع اخیر مسئولان امریکایی علیه مردم ایران، ترامپ بعد از نشست با فرماندهان نظامی امریکا در مورد نحوه تعامل با ایران، در پاسخ به سؤال خبرنگاران درباره فرجام برجام میگوید: به زودی خبرهایی درباره ایران خواهید شنید. وی در پاسخ به سؤالی دیگر از آرامش قبل از توفان سخن به میان آورد و گفت: میدانید این جمع نماینده چه چیزی است؛ آرامش قبل از توفان. ترامپ که قبل از آن نشست مشابه همان مواضع جمعه شب را علیه مردم ایران گرفته بود، در پاسخ به خبرنگاران که پرسیدند چه توفانی، میگوید که ما نظامیان بزرگ دنیا را در این سالن داریم به شما خواهند گفت. بعد از
این نشست بود که رسانههای امریکایی از تصمیم ترامپ برای اعلام سپاه به عنوان یک گروه تروریستی سخن به میان آوردند. این مواضع تهدید گونه کافی بود که برخی را در داخل با خود همراه کند و بترساند و بلرزاند و در روزنامه خود بنویسند که در شب سخنرانی ترامپ هیچ شهروند مطلعی را نمیشود پیدا کرد که بگوید استرس ندارد. خسته نیست و احساس ناامنی را دوباره تجربه نمیکند و .... اما برخلاف نظر این سرمقالهنویس که روحیهاش بیانگر اثرپذیری از عملیات روانی ترامپ برای اثرگذاری بر دستگاه محاسباتی نخبگان و مسئولان است، در طول هفته گذشته مواضع صریح فرمانده کل سپاه خطاب به امریکاییها مبنی بر قلمداد شدن ارتش امریکا همسنگ داعش در صورت قلمداد کردن سپاه به عنوان گروه تروریستی و یا ضرورت انتقال پایگاههایشان به فاصله ۲ هزار کیلومتری از مرزهای ایران و پس از آن مواضع قاطعانه رئیسجمهور در حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نوع خود کمنظیر بود، سبب شد که ترامپ در یک عقبنشینی آشکار ادعای پیشین خود را انکار و البته تلاش کند از طریق وزارت خزانهداری، بخشهایی از سپاه را تحریم کند که البته این خود مغایر برجام است. مروری بر مهملگویی
ترامپ در سخنان جمعه شب خود علیه مردم ایران بیانگر این حقیقت تلخ برای امریکاییهاست که آنچه که سبب اصلی عصبانیت امریکاییهاست نه تنها توان هستهای یا موشکی ایران، بلکه شکست و ذلت امریکا در برابر گسترش حوزه نفوذ ایران و سردرگمی این به ظاهر ابرقدرت جهانی در اتخاذ یک استراتژی روشن در مواجهه با تحولات منطقه است. سخنان ترامپ نشان داد که او و تیم هدایتکنندهاش هیچ شناختی از روند تحولات منطقه نداشته و در دام سناریوهای مثلث صهیونیسم، ارتجاع عرب و منافقین گرفتار شدهاند. برخورد متکبرانه ترامپ با مردم فهیم ایران و تروریست قلمداد کردن آنها و در عین حال به کارگیری واژه مجعول برای خلیج فارس، نشانگر این است که او نه تاریخ را مطالعه کرده و نه جغرافیا را میشناسد. اما درعین حال تلاش دارد با فرافکنی و انحراف توجه مردم امریکا از ضعفها و مشکلات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، عملاً ناکارآمدی هیئت حاکمه امریکا را پنهان سازد. هدف اصلی ترامپ و تیم تصمیمساز پشت سر او، در این عملیات روانی و سیاسی و اقتصادی، ایجاد تقابل و دوقطبی در داخل و رودررو قرار دادن مردم با سپاه و القای اینکه این سپاه است که عامل این شرایط و مشکلات و سختیهای
مردم است، اما به رغم آنها مواضع ترامپ و نوع مواجهه آنها با برجام، به تجربه ارزشمندی برای مردم ایران تبدیل شد تا به این حقیقت برسند که دولت امریکا فاقد یک نظام تصمیمساز و تصمیمگیر قابل اتکاست که هرگونه اعتماد به وعدهها و قرارهای آن سرابی بیش نیست. روشن شدن ماهیت امریکا پس از سخنان ترامپ در عین ایجاد یک اجماع ملی در مواجهه با فزونخواهیهای نظام سلطه انسجام ملی در حمایت از سپاه و دیگر نیروهای انقلاب را به دنبال خود داشت که در این میان سخنان آقای روحانی و ظریف و دیگر مسئولان دولتی، عملاً خنثی کننده سناریوی طراحی شده دشمنان است. آنچه که به عبور قدرتمندانه از این شرایط کمک میکند توجه به چند نکته اساسی است: ۱ ـ. حفظ وحدت و انسجام ملی و پرهیز از تقابل و رودررویی نیروهای داخلی مهمترین اصل در مواجهه با این شرایط است. مقام معظم رهبری در ۲۲ خرداد ماه امسال، بر این نکته در مواجهه با امریکا تأکید میفرمایند که اگر همه تلاش کردیم میتوانیم بایستیم و میتوانیم استقامت کنیم، میتوانیم دشمنان را به زانو در بیاوریم، اگر همه با هم باشیم. ۲ ـ. دشمن تلاش دارد برجام را به ابزاری برای به گرو کشیدن مردم ایران تبدیل
کند، بهانهجویی نسبت به عدم پایبندی ایران به برجام، تبدیل آن به بستری برای تحریم نیروها و نهادهای اثرگذار در کشور یا تلاش برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره در عرصههای دیگر و تضعیف توان موشکی و یا حمایت ایران از نیروهای مقاومت، نشان از کارکرد معکوس برجام برای مردم ایران دارد. مواضع صریح آقای روحانی و ظریف در مورد ترک برجام در صورت تداوم بدعهدیها میتواند گامی آغازین در توجه به ظرفیت و کارکرد واقعی این توافق داشته و انتظار از آن متناسب با ظرفیتش باشد، نه فتحالفتوح و یا ... ۳ ـ. نقطه ثقل و تمرکز دشمن بر تشدید تحریمها، وجود این باور در آنان است که با تشدید تحریمها قادر به ایجاد نارضایتی اجتماعی و به صحنه کشاندن مردم در مقابله با نظام هستند. این امر اگر چه بطلاتش در ماهها و سالهای اخیر ثابت شده است، اما توجه و تمرکز بر اقتصاد مقاومتی عملاً میتواند امید دشمن به اثرگذاری از این طریق را ناامید کند. دشمن باید به عینه ببیند که کشور معطل و وابسته تصمیمات او در برجام و غیر برجام نیست. ۴ ـ. امریکاییها باید با همه وجود احساس کنند که مسئولان کشور در واکنش و اقدام متقابل در جایی که پای منافع و حقوق ملت در
میان باشد محکم ایستادهاند. مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند: اگر ما در مقابل دشمنی دشمنان با شجاعت و اقتدار نایستیم، ما را خواهند خورد. خواهند بلعید ... ما مسئول کشوریم، مسئول ملتیم، مسئول تاریخیم، نباید اجازه بدهیم.»
دیدگاه تان را بنویسید