‌امام خمینی:می‌گویند دکتریزدی آمریکایی است، دروغ است!/ وزیرخارجه‌ای که علیه خرید هواپیما از آمریکا نطق می‌کرد/ یزدی:انتخاب موسوی برای کشور فاجعه بود!

کد خبر: 717119

من به یدالله (خلیلی) گفتم این‌ها را کله پا کند که بروند و هیچ خبری هم از فروش نیست. آقای یزدی هم خودش رو فلان بکند این کار (فروش تامکت‌ها) انجام نخواهد شد.

‌امام خمینی:می‌گویند دکتریزدی آمریکایی است، دروغ است!/ وزیرخارجه‌ای که علیه خرید هواپیما از آمریکا نطق می‌کرد/ یزدی:انتخاب موسوی برای کشور فاجعه بود!
سرویس سیاسی فردا؛ مسعود شایگان: ابراهیم یزدی سیاستمدار ۸۶ ساله ایران که البته در این سال‌های اخیر، بیش از سیاست ورزی، به رفت و آمد به کشورهای خارجی برای معالجه مشغول بود پس از تایید و تکذیب‌های چندباره، در غربت جان باخت تا از نسل اولیه‌ انقلابی‌های نهضت آزادی یک تن دیگر به کام مرگ فروکشیده شود.
۱ - یزدی پیش از انقلاب جزو گروه حامیان مصدق بود و در سال ۱۳۴۰ در کنار بازرگان. چند تن دیگر نهضت آزادی ایران را تاسیس کردند. ابراهیم یزدی در کنار بنی صدر، قطب زاده و بهشتی، همان ها بودند که امام در ماه های اولیه انقلاب در مورد آن ها گفته بود:«ما اولی که آمدیم در اینجا، و اینها خیال کردند که ما این اشخاص را، بعض این اشخاص را، نمی‌شناسیم، شروع کردند راجع به چند نفری که بیست سال من با آنها آشنا مثل آقای دکتر یزدی، آقای بنی صدر آقای قطب زاده ، اینهایی که من بیست سال با آنها آشنا بودم و اینها بیست سال در خارج خدمت کردند به ضد اینها، به ضد رژیم، عمل کردند، به مجردی که اینها آمدند، فوراً هی کاغذ می‌آمد که اینها امریکایی هستند! اینها اصلاً مگر فارسی هم بلدند! نسبت به آقای یزدی می‌گویند مگر فارسی بلد است این؟! اینکه امریکایی است. آخر چرا باید انسان اینطور باشد. حالا از اینها یک قدری سست شدند، حالا افتادند به جان یک قشر دیگر. یک نفر آدمی راکه من بیست و چند سال است از نزدیک می‌شناسم، او پیش من درس خوانده، با من معاشر بوده، من همه چیزش را می‌دانم، حالا افتادند به جان مثل آقای دکتر بهشتی. آقای دکتر بهشتی را از او می‌ترسند اینها، برای اینکه یک فرد لایقی است؛ و اینها نمی‌خواهند اینطور افراد باشند؛ می‌خواهند یکی یکی [هتک کنند] نوبت همه‌تان شاید برسد! یکی یکی، هرکس را یک جایی ببینند، یک کاری انجام می‌دهد می‌خواهند هتک حرمتش بکنند، یا ساقطش بکنند. »
در میانه جنگ و زمانی که یزدی دیگر پستی در حکومت نداشت اما امام خمینی در نامه‌ای به وزیر وقت کشور، نهضت به اصطلاح آزادی را فاقد صلاحیت برای امورقضایی، قانون گذاری و اجرایی دانست و گفت: «اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند ملت‌های مظلوم بویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال امریکا و مستشاران او دست و پا می‏زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می‏خورد که قرن‌ها سر بلند نمی‏کرد.» قطب زاده اکنون به دلیل توطئه برای قتل امام اعدام شده بود و بنی صدر نیز به سبب خیانت هایش از ریاست جمهوری خلع شده بود. سرنوشت یزدی اما به بازرگان گره خورده بود که امام او را پدر منافقین می نامید.
در دوران پس از امام، اما اگرچه هیچ گاه به درخواست نهضت آزادی برای گرفتن مجوز قانونی پاسخی داده نشد و هم چنان این گروه غیرقانونی خوانده می‌شد، با حضور آن‌ها در میتینگ‌های سیاسی و روزنامه‌های مختلف به این نام برخورد شدیدی صورت نگرفت. ۱۳۷۳ سالی بود که مهدی بازرگان اولین نخست وزیر ایران از دنیا رفت و از آن روز بود که ابراهیم یزدی به عنوان دبیرکل نهضت آزادی انتخاب شد، با این حال حوادث سال ۸۸ ابراهیم یزدی و نهضت آزادی را نیز دستخوش تحول قرار داد تا جایی که پس از حصر میرحسین موسوی و کروبی، ابراهیم یزدی نیز در ایام دستگیری متن استعفای خود از دبیرکلی ۱۶ ساله را امضا کرد و دلیل این استعفا را عدم توان در انجام تعهداتش مطابق اساسنامه خوانده بود.
اینجا ببینید: تصاویر کمتر دیده شده از ابراهیم یزدی
۲ -گفته می‌شود ابراهیم یزدی کسی بود که امام خمینی را مجاب کرد در زمان تبعید و پس از خروج از عراق به یکی از کشورهای اروپایی برود تا آن جا بتواند با استفاده از آزادی مطبوعات حرف‌های خود را راحت‌تر به گوش مردم دنیا برساند. او خود در این باره در سال ۸۵ به آفتاب گفته بود: شب، دیر هنگام آیت‌الله خمینی را طبق دستور بغداد به بصره انتقال دادند و ما را هم به بازداشتگاه بردند تا صبح فردا از مرز خارج شویم. اما اول وقت صبح آمدند و گفتند که بغداد دستور داده، شما را هم ببریم پیش آقای خمینی. مرا به هتل بصره نزد ایشان بردند و در هتل بصره بود که ایشان به من گفتند: «من نظر تو را درباره رفتن به پاریس پذیرفتم. اما به این شرط که وابسته به گروهی نباشم و در خانه کسی وارد نشویم». همچنین در مورد حلال و حرام بودن غذا‌ها مسائلی داشتند که من برایشان توضیح دادم. عراقی‌ها خیلی مصر بودند که خبر پخش نشود تا مبادا از ورود ما به پاریس جلوگیری کنند. به همین دلیل ما با وجودی که بلیط ایرفرانس را داشتیم یک هواپیمای عراقی ما را به پاریس برد. ما بسیار مشکوک و نگران بودیم که مبادا ما را ببرند و تحویل شاه بدهند. به هر حال ما وارد پاریس شدیم. عرض من این است که رفتن شاه از ایران نبود که به انقلاب جان داد. بلکه ۱۱۹ روزی که آیت‌الله خمینی در پاریس بود بسیار تعیین کننده بود. ابراهیم یزدی را اولین پیشنهاد دهنده روز قدس نیز می‌خوانند. شاید ماندگارترین تصویر از او در سال‌های اولیه انقلاب، عکسی باشد که در آن دست در دست احمد خمینی و یاسر عرفات آرمان فلسطین را گرامی می‌داشته است.
۳ -ابراهیم یزدی پس از آن که از روزنامه کیهان و نخست وزیری به وزارت خارجه جمهوری اسلامی در ماه‌های پر تب و تاب اولیه انقلاب رسید، تنها توانست در یک دوره از مجلس شورای به این نهاد راه پیدا کند. دوران تنها مسئولیت دولتی سطح بالای او یعنی وزارت خارجه، اما اگر چه کوتاه بود، اما هم چنان بحث برانگیز مانده است. دیدار با صدام چند ماه پیش از آغاز جنگ میان ایران و عراق از جمله این ملاقات‌ها است. طبق مذاکرات منتشر شده در آن دیدار یزدی به خوبی در قامت یک طرف مجادله‌ای تا حدودی خصومت آمیز از پس حرف‌های صدام برآمده با این حال یکی از نزدیک‌ترین فرماندهان عراقی درباره حرف‌های صدام پس از این مذاکره می‌گوید: «در دیداری که میان صدام و یزدی انجام شد صحبت‌ها خیلی سازنده و ایجابی و مهم بودند. دیدار در حالی به پایان رسید که دو طرف توافق کردند که گفت: وگو‌ها را در سطوح عالی دنبال کنند. برای بدرقه وزیر امور خارجه ایران از محل خارج شدم و بعدا به مقر صدام بازگشتم که دیدم به سرعت به سمت باغ خارج شده است، من هم به دنبالش رفتم. وقتی که حرفم تمام شد، صدام شروع به صحبت کرد و گفت: «صلاح متوجه باش. این فرصت هر صد سال یک بار به وجود می‌آید. این فرصت امروز به وجود آمده است. سرهای ایرانی‌ها را می‌شکنیم و وجب به وجب خاکی که اشغال کرده اند را بر می‌گردانیم؛ و شط العرب را باز می‌گردانیم.» (بخش هایی از کتاب صدام از این جا عبور کرد با ترجمه دیپلماسی ایرانی) این البته تنها دیدار مهم یزدی نبود. او پیش از انقلاب نیز بار‌ها با مقامات آمریکایی دیدار کرده بود و از جمله مبادله پیام میان کارتر و امام خمینی که به گفته یزدی ابتدا از سوی کارتر انجام شد، به واسطه ملاقات زیمرمن با ابراهیم یزدی صورت گرفته بود. پ
۴- از مهم‌ترین سخنانی که درباره ابراهیم یزدی گفته می‌شود، اما می‌توان به برنامه او برای فروش اف- ۱۴‌های ایرانی اشاره کرد. به نظر می‌رسد شور روزهای اولیه انقلاب همراه با رویکردهای ضدامپریالیستی و ملاحظات فنی درباره این هواپیما‌ها باعث شده بود که یزدی فروش این هواپیما‌ها به کانادا را پیگیری کند و از طرفی اعلام کند که نیازی به خرید این هواپیما از آمریکا نداریم. یکی از روایت‌های مربوط به این هواپیما‌ها از حجت الاسلام صفایی است که می‌گوید: به عنوان مثال ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت پس از انقلاب، با کشور کانادا برای فروش جنگنده‌های F. ۱۴ وارد مذاکره شده بود و حتی کانادایی‌ها برای دیدن آن‌ها به اصفهان هم رفته بودند و قرار شده بود هر جنگنده F. ۱۴ را ۱۵ میلیون دلار به کانادا بفروشد. در این زمان شهید عباس بابایی در پایگاه اصفهان حضور داشت که وقتی متوجه این موضوع شد با یزدی صحبت کرد و گفت‌: ملت ما فقیر نیست که توان ارتش را کم کنیم و تجهیزات را بفروشیم؛ و یزدی به او می‌گوید: آخر پسرم ما انقلاب کردیم و در دنیا هم اعلام کردیم ما نه با شرق هستیم و نه با غرب و کسی به ما کاری ندارد، هواپیما می‌خواهیم چه‎کار؟ در این زمان شهید بابایی می‌گوید: آقای یزدی من و چند نفر دیگر از همرزمان روی رمپ‌ها می‌خوابیم و اگر می‌خواهید هواپیما‌ها را ببرید باید از روی جسد ما بگذرید، با این شرایط یزدی از این کار منصرف می‌شود. (فارس-اردیبهشت ۹۰)
خود یزدی، آن روز‌ها یکی از دلایل فروش این هواپیما‌ها را استمرار وابستگی به آمریکا خوانده و گفته بود: «چنان‌که می‌دانید بغیر از نیروی دریایی آمریکا هیچ کشوری هواپیمای اف- ۱۴ ندارد مگر ایران؛ و سیستم پرواز این هواپیما بسیاری پیچیده است و حتی موشکهایی که این هواپیما حمل می‌کند هنوز آزمایش نشده و بطور کلی بکار انداختن این هواپیما‌ها برای خود آمریکا هم بسیار مشکل است؟ … در مورد هواپیمای اف- ۱۴ و بررسی جمیع جوانب امر چنین نتیجه گرفتیم که نمی‌توانیم هواپیمای اف - ۱۴ را نگهداریم، زیرا نگهداری آن‌ها باعث تشدید و استمرار وابستگی ما به آمریکا می‌شود!» با این حال خوشبختانه در همان زمان شهید بهشتی قاطعانه با این مساله مخالفت کرده بود. یزدی، اما در ماه‌های اخیر در گفتگویی که حسین دهباشی منتشر کرد، گفته بود که ایران در جنگ از اف ۱۴ استفاده نکرده بود! فریدون علی مازندرانی از نسل‌های اولیه نهاجا نیز در گفتگویی با فارس در سال ۹۴ گفته بود که یزدی برای فروش هواپیما‌ها مغز بازرگان را شست و شو داده و خود او برای توجیه امام در این باره به مدرسه رفاه رفته و امام خمینی و دیگر مسئولین را نسبت به عواقب فروش این هواپیما‌ها هشدار داده است. او درباره نتیجه صحبت‌های خود می‌گوید: «بعد از اینکه من توضیحاتم را دادم، امام (ره) گفتند که «سلام من را به فرزندان­مان برسانید و بگویید خیال­تان راحت باشد»، من مثل بچه­‌ای که بهترین آرزویش برآورده شود، نمی­‌دانم چقدر بالا پریدم که بعداً خودم خجالت کشیدم! هنوز آن تیم خارجی در اصفهان بودند که من به یدالله (خلیلی) گفتم این‌ها را کله پا کند که بروند و هیچ خبری هم از فروش نیست. آقای یزدی هم خودش رو فلان بکند این کار (فروش تامکت‌ها) انجام نخواهد شد.»
۵ - انزوای یزدی، اما با بیماری او شدت گرفت. حوادث سال ۸۸ مزید بر علت شد و ابراهیم یزدی که به خاطر حمایت از جنبش سبز دستگیر شده بود در گفتگویی که ایرنا آن را منتشر کرد، تیغ خود را بر میرحسین موسوی کشید و گفت: «موسوی چندین سال سابقه مدیریت دارد منت‌ها من با کاندیداتوری او مخالف بودم. پذیرفتنی نیست که کسی رییس جمهور شود و با رهبری مشکل داشته باشد. اگر موسوی انتخاب می‌شد برای کشور فاجعه بود، زیرا رهبری و رییس‌جمهور باید با هم هماهنگ باشند. در زمان موسوی به سیاست‌هایش اعتراض داشتم و می‌گفتم چرا کارخانه‌های ایرانی را مصادره و دولتی کردید و پول نفت می‌دهید و یخچال از خارج وارد می‌کنید؟ موسوی می‌گفت: از سیر تا پیاز همه چیز باید دولتی بشود.» اکنون دبیر کل مستعفی نهضت آزادی ایران از دنیا رفته است در حالی که خوشبختانه بر خلاف بسیاری از مسئولین سال‌های اولیه انقلاب مصاحبه‌ها و خاطرات زیادی از او به جای مانده است. تاریخ، ابراهیم یزدی را به خاطر کمک هایش در راه فلسطین و انقلاب ستایش خواهد کرد و احتمالا در مورد بسیاری از مسائل هم، چون قراردادهای نظامی نخواهد بخشید.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت