رجانیوز: ناصر نوبری در بخشی از گفتگوی خود درباره دیپلماسی ذولت گفت: دیپلماسی در کشور ما از بنیان غلط و خراب و عقبافتاده قجری مانده است، ربطی به این دولت و آن دولت ندارد. در این دولت همینطور بود و در دولت قبل هم همینطور. حتی رادیکالترین دولت در ایران مگر روی کار نیامد. همان مدل قجری در آن حاکم بود؛ قبل از آن هم همینطور.
اگر شاکله دستگاه وزارت امور خارجه درست بود، اصلا برای شما فرقی نمیکرد که در آمریکا چه کسی روی کار بیاید. اهرم خودتان را داشتید و آنها هم اهرم خودشان را. میداد میدادید و میگرفتید، نمیداد نمیدادید. یعنی همواره اهرمتان را برای کنترل داشتید. چرا الان ما ماندیم؟ الان چرا آقای ترامپ میتواند قلدری کند؟ برای اینکه اهرمهایش را پیشپیش دادید و رفته است. اعتمادسازی کنید، یعنی همان مدل قجری یعنی هدایا را دادید و رفته است، طرف الان قلدری میکند.
شما باید دیپلماسی را براساس تحولات و سیار بودن روابط بینالملل طراحی و اوضاع را پیشبینی کنید. یکی از شاخصهای دیپلماسی مدرن این است که دیپلماسی متکی به افراد نیست. دوره قاجار نیست که برود با این شاه حالی بگیرد و حالی بدهد، اوضاع را درست کند. الان ما اینطور هستیم. ما فکر میکنیم آقای ایکس بهتر میتواند به آمریکاییها حال بدهد و از آمریکاییها حال بگیرد. پس او برود این کار را انجام دهد. پس نگاه و تفکر، نگاه و تفکر دوران قرن نوزده است. در دیپلماسی مدرن مرتب افراد عوض میشوند و استراتژیها و برنامهها، نرمافزار و سختافزار براساس آن اعمال میشود. در دیپلماسی مدرن، استراتژیها با تغییر افراد مقاومتر میشوند. یعنی کاری که ترامپ میکند را اگر اوباما میخواست اعمال کند، دچار رودربایستی میشد. تیم جدید راحتتر انجام میدهند. اما در ایران که ما عقبافتادهایم و دیپلماسیمان در قرن نوزده درجا میزند، تغییر افراد لطمه میزند؛ ای وای اگر این برود چه کسی میتواند.
الان اینگونه تحلیل میکنند که ترامپ آمد و دارد خراب میکند. بابا ترامپ آمده است و خراب میکند شما نباید پیشبینی میکردید؟! اگر پیشبینی نکردید، نشان میدهد که عالم نیستید و باز هم به مشکل بر میخورید.
اما مثال دوم. حال این فرسودگی وزارت امور خارجه را در دیپلماسی دیگری نگاه کنیم. یک اتفاقی در خلیجفارس افتاد. باز هم یک چیز جدی و مهمی پیش آمد. رفتار وزارت امور خارجه ایران را نگاه کنید؛ Passive Passive، منفعل منفعل. گفتند آقا این موضوع عربی است و ما نباید دخالت کنیم. این یک اختلاف عربی است. اینکه ما وارد درگیری اینها نشویم، نگاه قدیمی قرن قجری نیست؟! درحالی که خلیج فارس که ما آنقدر روی اسمش ادعا میکنیم که فارس است، یعنی چه؟ یعنی آقای خلیج فارس ما که از فارس [ایران] هستیم میباشیم. دعوا سر این نیست که آنها میگویند عربی و ما فارس. دعوا روی آن بزرگی است. بر همین اساس هم از تاریخ اول اسمش خلیجفارس بود و اسمش خلیجفارس ماند. حالا که اتفاقی در خلیج فارس میافتد میگوییم عربی است. آقا مگر ما نمیگفتیم این خلیج فارس است، اتفاقاتش هم به ما ارتباط دارد، ما بزرگ این خلیج هستیم. ما برادر بزرگ و آقای این خلیج فارس هستیم. اگر خلیج فارس است تمام اتفاقاتش هم به فارس مربوط است. بعد یک دفعه میبینید که میگویند این عربی است، بینالعربی است و اختلاف عربی است. حالا تازه اختلاف سر چه بود؟ سر ایران بود. مگر غیر از این بود.
اجلاس گرفته بودند و قطر آمده بود گفته بود آنقدری که شما درباره ایران میگویید، ما قبول نداریم و میخواهیم با ایران رابطه داشته باشیم. نکته جالب اینجاست میگوییم که باید دیپلماسی فعال داشته باشید، میگویند نه ما وارد درگیری نمیشویم. یعنی دستگاه دیپلماسی فکر میکند اگر به مسالهای ورود کند و بخواهد دیپلماسی فعالانه داشته باشد در قبال این قضیه، یعنی اینکه باید از یک طرف جانبداری کند، مثلا بیاید از قطر جانبداری کند و با طرف مقابلش یعنی عربستان درگیر شود؛ به همین دلیل پرهیز میکند. یعنی دیپلماسی ما فقط سیاه و سفید میبیند. یعنی اگر وارد شوند باید طرف یک کشور را بگیریم و این یعنی درگیری یا اگر میخواهیم درگیر نشویم و طرف اینها را نگیریم، باید اصلا بیرون بمانیم. این دیپلماسی دوران قجر است. به معنای اینکه شما نه سیستم مدرن را، نه ارتباط امروز را میدانید. برایتان یک تعریف جدید از دیپلماسی کنم. در جهان امروز خود دیپلماسی یک مرکز قدرت مستقل برای یک کشور پیشرفته است.
دیدگاه تان را بنویسید