شفافگویی درباره محرمانهها
وقتی یک فرد سبک زندگی و میزان داراییهای خود را بهعنوان دستاندرکار در نظام اسلامی اعلام نمیکند یایک قراردادبه صورت غیرعلنی منعقد میشود این منابع غیررسمی هستند که شروع به افشای پشتپردهها میکنند.
«محمدامین ایمانجانی» در یادداشت روزنامه «فرهیختگان» نوشت: محرمانه ماندن بسیاری از داشتهها و قراردادها و مصوبات در نظام سیاسی کشور همیشه یکی از معضلات اصلی قشر مطالبهگر و دانشجویان بوده است. عقد قراردادهای محرمانه، عدم اعلام صریح اموال شخصی و غیرعلنی کردن مصوبات حساس و اثرگذار در ریلگذاری آینده کشور و مثالهایی از این قبیل، ذهن قشر نخبه و دانشجو را با این علامت سوال مواجه میکند که چرا مسئولان در انجام یک رویداد مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... نظرات و راهنماییهای دلسوزانه هموطنان را نمیخواهند بشنوند؟ برای پیمودن یک مسیر نیاز به کمک همه اعضای یک خانواده است؛ چراکه این خانواده در سود و ضرر تصمیمها شریک هستند و نامحرم محسوب نمیشوند. جدا از سلب توفیقی که بهواسطه غیرشفافسازی دامن یک نهاد حکومتی را میگیرد، اگر محرمانهکردن بهمثابه یک سنت در سیستم مدیریتی رواج پیدا کند صدمات جبرانناپذیری را به کشور وارد میکند که در ذیل به آن اشاره خواهم کرد. اولین صدمه عدم شفافسازی ضربه به همان محصولی است که محرمانه شده است. وقتی یک قرارداد بهطور مثال در حوزه قضایی یا نفت و گاز کشور در شرایط غیرشفاف منعقد میشود و جزئیات قرارداد برای مطالعه به کارشناسان داده نمیشود، رسیدن به نقطه مطلوب برای آن قرارداد بسیار دشوار است چراکه در بستر کنترل و نظارت جمعی بر مولفهها و دادههاست که اشکالات قرارداد تدوینشده گرفته میشود و در درازمدت اثرات تخریبی در حوزههای مختلف بهجا نمیگذارد. دومین صدمه عدم شفافسازی، ایجاد یک تصویر کاریکاتوریشده از یک واقعیت بهواسطه ورود منبعهای رسانهای آلوده و غیرمنصف است. وقتی یک فرد سبک زندگی و میزان داراییهای خود را بهعنوان دستاندرکار در نظام اسلامی اعلام نمیکند یا یک قرارداد به صورت غیرعلنی منعقد میشود این منابع غیررسمی هستند که شروع به افشای پشتپردهها میکنند و ممکن است ضریب بیش از حد به واقعیت ماجرا بدهند و درنهایت منتقدان هم با کدهای ناقص یک موضوع را تحلیل کنند؛ تحلیلی که ضریب خطای بالایی پیدا میکند. البته شاید برای بعضی از افراد حامی عدم شفافیت چندان این پروسه بد نباشد چراکه همیشه در پس غبار و شبهه، موضوعات تحلیل میشوند و همیشه راهی برای فرار از اشتباه برای آنها وجود دارد. سومین صدمهای که انحصار و محرمانهکردن ایجاد میکند افزایش گسل اجتماعی بین مردم و مسئولان است. نگفتن از جزئیات یک رویداد همیشه بار منفی روانی برای قشر اثرپذیر جامعه دارد و این سوءتفاهم را ایجاد میکند که اگر فلان مصوبه مشکلی نداشت چرا محرمانه مانده است و حقایق آن گفته نمیشود. این عدم اطمینان وقتی اوج میگیرد که میزان قراردادهای محرمانه افزایش مییابد و مردم از آنچه حقشان است برای شنیدن جزئیات منع میشوند. صحیح است که بسیاری از جزئیات بنا به دلایلی نظیر منافع و امنیت ملی، حفظ حریم خصوصی افراد و شرکتها و حفظ اطلاعات مهم در تصمیمگیریهای کلان نباید در معرض دید عموم قرار گیرد اما سوال اینجاست که متر و معیاری که تصمیم میگیرد چه مواردی ذیل این خطقرمزها تعریف میشوند و چه مواردی تعریف نمیشوند، خود دستاندرکاران هستند؟ مثل این است که فردی با حفظ سمت هم داور بازی باشد و هم بازیکن! آخرین ضرری که محرمانهکردن و نبود گردش آزاد اطلاعات ایجاد میکند عدم درج موفقیت یا عدم موفقیت یک تصمیم مهم دولتی و حکومتی در تاریخ است. اگر میزان سود و ضرر یک تصمیم مشخص شود و افراد منتقد با گرایشات مختلف به تحلیل آن بپردازند در آینده نیز برای گرفتن تصمیمی شبیه به نمونه تاریخی، افراد با تامل بیشتری پای قرارداد میروند چراکه میدانند این قرارداد چه اثرات کوتاهمدت و بلندمدت مهمی برایشان خواهد داشت. سیره امیرالمومنین علی علیهالسلام، الگوی حکومتی ماست؛ الگویی که او در حکومت برای ما قرار میدهد این است که مردم را محرم اسرار میدانند. ایشان هیچگاه مسائل مردم را دور از نظر مردم انجام نمیدادند. وقتی عدهای آمدند با امیرالمومنین(ع) بیعت کنند حضرت فرمودند بیعت باید در جمع مردم صورت بپذیرد یا هنگام ترک کوفه فرمودند هیچگاه به شما دروغ نگفتم.
دیدگاه تان را بنویسید