خبرگزاری مهر: در همان روزهای نخستین تسخیر سفارت، دانشجویان پیرو خط امام، سندی را منتشر کردند که خبر از ملاقات شهید بهشتی با نماینده دولت آمریکا، درست در یک هفته پیش از سیزدهم آبان را می داد. طبق این سند بروس لینگن و هنری پرشت، در ساختمان سنا با دکتر سید محمد حسینی بهشتی دیداری داشته اند که اتفاقا در آن دیدار سخنان جالبی از زبان بهشتی درباره رابطه ایران و آمریکا به طرف مقابل زده شده است.
لینگن درباره این دیدار می گوید: ما سلام دولت آمریکا را تقدیم نمودیم و گفتیم که برای برقراری یک رابطه خوب، رسیدن به درک متقابل نیاز است. بهشتی اما درپاسخ، بر لزوم اینکه آمریکا حسن نیت خود را همراه حرف در عمل نیز نشان دهد تأکید نمود. اظهارحسن نیت تنها کفایت نمیکند. او سه زمینه اصلی مشکلات را برشمرد.
اول مسئله شاه بود... ایران نمیتواند تحمل کند که آمریکا و یا هرکشور دیگری از او حمایت کند.
انتقاد دوم او در زمینه قراردادهای تجاری بود...
او شنیده بود که مقدار زیادی از وجوه ایران در آمریکا توسط دادگاهها مسدود شدهاست. ضرورت دارد که دولت آمریکا با کمک برای حل این مشکلات حمایت خود را از ایران نشان دهد و نگرانی سوم او در زمینه قطعات یدکی، نظامی وتجاری بود...
او میدانست که قطعات یدکی به مقدار و سرعت لازم توسط آمریکا فراهم نمیشود.»
لینگن اما در ادامه اظهارات برشت را به طور کامل در سند نقل می کند و موضع خاص آمریکا در برقراری رابطه با ایران و البته عدم حمایت از شاه را نشان می دهد.
او در این باره این گونه می نویسد: «ما شاه را به عنوان یک مقام مسئول در ایران به رسمیت نمیشناسیم و از دولت موقت به رهبری بازرگان حمایت میکنیم...
به شاه تأکید کرده ایم که به هنگام اقامت در آمریکا هیچگونه فعالیت سیاسی نباید داشته باشد.»
تلاش بهشتی برای فهماندن اینکه بهبود روابط به نفع آمریکاست نه ایران
لینگن عکس العمل سکوت شهید بهشتی در این باره را به خوبی روایت می کند و می نویسد: «بهشتی اعتراضی به این مسئله نکرد، ولی بعدپرسیدکه پاسخ من در برابر شایعات مربوط به فعالیت سیا در کردستان و مناطق دیگر ایران چیست. من گفتم که این شایعات مطلقا بیاساس میباشند.»
پرشت درباره قراردادهای تجاری و قطعات یدکی و نظامی نیز قول همکاری مساعد به طرف ایرانی داد. وی در این باره به گونه ای سخن می گفت که هیچ مانعی بر سر راه پس گرفتن دارائی های ایران و ارسال قطعات نظامی به ایران وجود نخواهد داشت.
اما مهم ترین بخش این سند را باید نظریه ای دانست که لینگن در انتهای متن به آن اشاره کرده است. وی در این نظریه درباره بهشتی یک ارزیابی کلی داشته و می گوید: «بهشتی... سعی داشت به ما بفهماند که بهبود روابط بیشتر به نفع آمریکا بوده تا به نفع ایران. ایران انقلابی از حمایت و تفاهم آمریکا استقبال خواهدنمود ولی به هیچ وجه به آمریکا وابسته نخواهدبود.»
بندی که آنقدر در هیاهوی تسخیر سفارت و هوچی گری بخشی از بدنه نهضت آزادی و همراهان شان نادیده باقی ماند که بهشتی را به پای میز مصاحبه کشاند. او در این باره توضیحات مفصلی ارائه کرد و بارها از دانشجویان پیرو خط امام درخواست کرد که تمامی اسناد مربوط به فعالیت ها و جلسات وی را منتشر کنند تا شائبه هرگونه ارتباط مشکوک وی با آمریکا را از اذهان عمومی بزداید. اما چنین اتفاقی هیچگاه رخ نداد.
دیدگاه تان را بنویسید