تهاجم ناکام به دموکراسی و ثبات در ایران
در این یادداشت آمده است:این حرکت کور نه میتواند امنیت ملی و امنیت داخلی را دچار آسیب کند و نه ذرهای از عیار و اعتبار "کلید واژه مردمسالاری ونقش مردم" را کاهش دهد. شعار "آزادی و امنیت" که به گفتمانمحوری و پیروز انتخابات اخیر تبدیل شد انعکاسی است از همان اصل قانون اساسی که در عین حال پیششرط اصلی "آرامش و پیشرفت" هم هست.
خبرگزاری ایسنا: علی ربیعی وزیر کار، رفاه و امور اجتماعی با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی خود به حادثه تروریستی تهران از نگاهی دیگر پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:این حرکت کور نه میتواند امنیت ملی و امنیت داخلی را دچار آسیب کند و نه ذرهای از عیار و اعتبار "کلید واژه مردمسالاری ونقش مردم" را کاهش دهد. شعار "آزادی و امنیت" که به گفتمانمحوری و پیروز انتخابات اخیر تبدیل شد انعکاسی است از همان اصل قانون اساسی که در عین حال پیششرط اصلی "آرامش و پیشرفت" هم هست.
انتقام از ایران
با تکیه بر تجربه و مطالعات پژوهشیام میتوانم با اطمینان بگویم که جمهوری اسلامی ایران در خط مقدم نبرد با جریانهای افراطی، سدی استوار در برابر رشد جریانهای افراطی منطقه برافراشت وکارآمدی خود را در شرایطی به اثبات رساند که سایر دستگاههای اطلاعاتی به هیچ عنوان یارای مقابله با آن را نداشتند.
به عبارت دیگر به همت ایران بود که دنیا امنیت بیشتری را تجربه کرد. اگر بازدارندگی ایران در سوریه، عراق و افغانستان نبود یک جریان افراطی تروریسم با یک ایدئولوژی تخریبگر هماکنون به قدرت دولتی هم مجهز میشد و آنگاه وضعیتی دیگر در منطقه و جهان را شاهد بودیم. باید اذعان داشت شهدای ما، شهدای تامین امنیت نه فقط در ایران بلکه کل منطقه و جهان هستند.
ممانعت از حرکت پرشتاب ایران به سمت توسعه پایدار
باید توجه داشت ایرانی که با موفقیت پروژه "ایران هراسی" را خنثی کرده و با مشارکت تمام عیار شهروندان در تعیین دموکراتیک سرنوشت خود ترکیبی سازگار میان دموکراسی وامنیت مثال زدنی ایجاد کرده، ایرانی که در نتیجه توازن مذکور میزبان سرمایهگذاریهای خارجی فراوان شده و نهایتا ایرانی که با گامهای استوار به سمت توسعه پایدار در حرکت است بیشک مورد طمع وحسادت کشورهایی قرار گرفته که همواره عجز خود را در ترکیب همه عوامل پیشگفته در یک ساختار منسجم به نمایش گذاشتهاند. برخی کشورها این دموکراسی و این ثبات وامنیت را به غلط رقیب خود میپندارند و احساس میکنند الگو شدن ایران در جمع میان مولفههای به ظاهر "متضاد" و "جمع ناشدنی"، مطالبات شهروندان آنان را برای مشارکت جویی دامن زده و موجب بروز ناامنی داخلی خواهد شد. این کشورها نمیتوانند درک خود را از امنیت چنان متحول کنند که با مشارکت جویی جوانان خود در حیات سیاسی واقتصادی کشورشان قابل جمع باشد. امری که در عین بستن راه رسوخ افکار افراطی و ایدوئولوژیهای نفرت، صلح و ثبات منطقهای را به همراه خواهد داشت.
داعش و همینطور دستگاههای تبلیغاتی کشورهای حامی داعش تلاشی را آغاز و به طور جدی دنبال خواهد کرد که این مساله را به یک نزاع مذهبی به ویژه از منظر شیعی و سنی تبدیل کنند. در این میان تقویت وحدت و اخوت اسلامی به مثابه میراث معنوی آن انقلاب باشکوه اهمیتی بیشتر مییابد.
فراموش نکنیم که علما و نخبگان و روشنفکران اهل سنت به دلیل نقشی عظیم که در جلب مشارکت انتخاباتی مردم در استانهای خود داشتند، هدف تهاجم تبلیغاتی تروریسم تکفیری قرار گرفته و کارنامه درخشان آنان از سوی داعش به عنوان "منحرف کردن امت مسلمان در مسیر طاغوت و شرک دموکراسی" معرفی شده است. {فیلمی که داعش در فروردینماه منتشر کرد به طور واضح علمای اهل سنت در استانهای مذکور را به آماج حملات تکفیری خود تبدیل کرده، همچنین در اطلاعیههای داعش وحشت از مشارکت اهل سنت در انتخابات به وضوح به نمایش گذاشته شده است.
امروز علمای اهل سنت در کنار برادران شیعی خود گامی دیگر در همان مسیر سازنده و مشارکت جویانه برداشته و به رسالت مقدس خود جهت حفظ جوانان و مسدود ساختن راههای نفوذ ایدئولوژیهای افراطی عمل میکنند. در این بین ما باید مراقبت از مرزها و جوانان خود را باید با جدیت بیشتری دنبال کنیم. مراقبتهای ما هم باید در حوزههای اطلاعاتی امنیتی در برابر نفوذ از بیرون مرزها (آن هم با تقویت وحدت اطلاعاتی) و در داخل هم با اقدامات و سیاستهای گسترده اجتماعی و اقتصادی و توانمندسازی نهادهای مدنی و شهروندان را در برگیرد.
نکته مهم آن است که نباید امر مبارزه با پدیده شوم تروریسم تکفیری را سیاسی کنیم و با رقابتهای سیاسی و مسائل حوزه سیاست داخلی و جناح بندیهای داخلی پیوند بسط دهیم. این یک مساله ملی برای همه ماست. کسانی که هنوز در فضای رقابتهای انتخاباتی هستند نباید انسجام ملی و همدردی ملی شکل گرفته پس از بروز حادثه تروریستی را خدشهدار کنند. اندکی تامل بیشتر در تحلیلهای برخیها نشان میدهد که گویا آنها آنچه را که در کمپینهای انتخاباتی نتوانستند به اثبات برسانند میخواهند با مدد گرفتن از حادثه تروریستی اخیر اثبات کنند و تصور میکنند از اصل تعاملناپذیری و مذاکره ناپذیری با تروریسم میتوان پلی زد به تعامل ناپذیری با جهان و در همان حال ضرورت تنشزایی داخلی و منطقهای را میتوان با کمک گرفتن از فضای ملتهب تروریستی وجنایی داعش به اثبات رساند! این تحلیلهای ساده اندیشانه و تقلیلگرایانه کمکی به فهم پدیده پیچیده تروریسم و مسیری که همه ما باید درمقابله با تروریسم طی کنیم نمیکند.
دیدگاه تان را بنویسید