روزنامه صبح نو: رسانههای اپوزیسیون هنوز دست از فعالیتشان برنداشتند و با برچسبهای دروغین خط تخریب را تقویت میکنند. این خط تخریب یک پیام عمده دارد و آن اینکه دولت مردم راهی را شروع کرده است که منافع و مطامع جریان اپوزیسیون در آن جایی ندارد و این یعنی موفقیت و پیروزی در انتظار روندگان این مسیر است.
از روزی که زمزمههای انتخابات در کشور برپا شد یکی از موضوعاتی که به طور جدی از سوی رسانههای بیگانه مطرح شد تلاش برای دوقطبی کردن فضای جامعه و ایجاد شکاف بود. متاسفانه درداخل نیز افرادی بودند که به این انگاره دامن بزنند و دائماً بر طبل انشقاق بکوبند. رسانههای بیگانه تلاش داشته و دارند تا با ترسیم یک آینده مبهم و پرتلاطم بر این نکته تاکید کنند که فضای انتخاب به سمتی میرود که اگر دولت یازدهم انتخاب نشود اوضاع سختی برای ملت ایران رقم خواهد خورد. از آن سو این رسانهها نیز به خوبی دریافتند که درخواست اصلی ملت ایران از رئیس جمهور آینده مساله اشتغال است. به عنوان مثال پایگاه اینترنتی روزنامه اقتصادی لزکو فرانسه درگزارشی نوشت:«نتایج نظرسنجی جدید یک موسسه کانادایی نشان میدهد حسن روحانی برای اینکه بتواند برای دومین بار در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود، ممکن است با چالش روبهرو باشد.»
درگزارش این روزنامه اقتصادی آمده است: «روحانی با سؤالات زیادی از سوی رأی دهندگان درباره نحوه برخورد او با مسائل اقتصادی و میزان کارآیی دستاورد مهمش یعنی توافق هستهای مواجه است.» روزنامه اقتصادی لزکو فرانسه افزود: «نظرسنجی موسسه کانادایی بهصورت تلفنی و از 11 تا 14 آوریل همزمان با ثبت نام متقاضیان نامزدی انتخابات ریاست جمهوری انجام شده است. در این نظرسنجی 1005 ایرانی شرکت کردهاند. بزرگترین نگرانی روحانی، دیدگاه مردم درباره اقتصاد ایران است. اکثریت قاطع شرکت کنندگان در این نظرسنجی، 91 درصد وضعیت اقتصادی خود را معمولی و در حد متوسط توصیف کردهاند.
این رسانه فرانسوی ادامه داد: «در پاسخ به این سؤال که مهمترین موضوعاتی که رئیس جمهور بعدی با آن مواجه است چیست؟ افراد شرکتکننده در این نظرسنجی، بیشتر از هر چیز به مشکلات اقتصادی و بیکاری اشاره کردهاند.»
درادامه گزارش روزنامه فرانسوی لزکو آمده است: «یکی از کارشناسان موسسه کانادایی گفت روحانی از محبوبیت 62 درصدی برخوردار است. آمار و ارقام بهخوبی نشان میدهد که مردم از شرایط اقتصادی و بیکاری ناراحت هستند اما باورها اینگونه است که رئیس جمهوری کنونی بهترین نامزد برای محقق کردن خواسته ایرانیان است. طی چند هفته آینده خیلی چیزها ممکن است، تغییر کند. هر کسی که بتواند وعدههای بهتر و معتبرتری برای حل بیکاری و مشکلات اقتصادی بدهد ممکن است، بتواند رئیسجمهوری آینده در این کشور شود.» در همین راستا بود که وقتی دو کاندیدای اصولگرا پا به میدان مبارزه گذاشتند و شعار اقتصاد و معیشت و عدالت دادند هجمه رسانههای داخلی و خارجی علیه آنها آغاز شد. این گونه بود که فضا تا حد زیادی متفاوت شد. آقای محمد باقر قالیباف هم که با شعار دولت مردم پا به میدان گذاشته بود و حرف از طبقه چهاردرصدی زالو صفت زد، باز فشار و حملات افزوده شد. این شعارها و حملات صورتهای مختلف و چارچوبهای متفاوت داشت:
الف) در حالیکه رسانههای دولت در دو قطبی کردن فضای حاکم بیشترین تلاش را میکردند، رسانههای بیگانه و حامی دولت به شدت تلاش کردند تا تصریح کنند شعار قالیباف در راستای دو قطبی کردن جامعه است در حالیکه خود او مکرر تاکید کرده بوده که منظورش از چهاردرصد همان زالو صفتانی هستند که بیشترین امکانات و رانت را در اختیار دارند و از حقوق و تسهیلات نجومی بهره مندند. وعدههای اقتصادی قالیباف نیز از حملات رسانهها معاند درامان نبود و به سخره گرفتن شعارها بیت اصلی مطالب تولید شده از سوی آنها بود. رسانهها اینگونه پرده برداری میکردند که شعارهای قالیباف صرفاً انتخاباتی و بدون پشتوانه است و حتی او را بدون پشتوانه فکری نامیدند در حالیکه وی چندین بار تصریح کرده بود این شعارها از یک بستر فکری و پژوهشی کامل برخوردار است و با توجه به ظرفیتهای داخل کشور قابل تحقق است.
ب) بعد از مناظره اول حمله جناحهای مختلف دولت به شدت علیه قالیباف زیاد شد و در قالب توییتر و مصاحبه و...موارد بسیاری مورد اشاره قرار گرفت. این موضوعات در قالب زیر سؤال بردن کارنامه شهرداری تهران طی 12سال گذشته با تمسک به اسناد و خبرهای دروغ بود. حضور کانالهایی چون آمد نیوز و مملکته نیز این کار را بسیار آسان کرده بود و موجب شد تا خوراک ضد تبلیغاتی و دروغهای فاحش به طور متناوب پمپاژ شود.
ج) طرح مساله ارائه لیست اموال خود و اطرافیان توسط قالیباف که در مناظره دوم مطرح شد پاتکی بود که هم رسانههای حامی دولت را به سکوت واداشت و هم رسانههای بیگانه را. از آن روز بود که رسانههای معاند دائماً و هر روز لیستی از مؤسسات تحت مدیریت قالیباف و همسر و فرزندانش منتشر میکردند که بسیاری از آنها سندیت نداشت. این یک مساله اساسی بود که روحانی و جهانگیری را در موضع ضعف جدی قرار داد و موجب شد تا سکوت کنند و به ترفندهای فرافکنی روبیاورند.
د) موضوع ساختمان پلاسکو از جمله مواردی بود که جزء نقاط برجسته عملکرد شهرداری تهران محسوب میشد. بعد از تشکیل کمیته حقیقت یاب هم کمترین تقصیر شامل شهرداری تهران به حساب آمد؛ اما متاسفانه این موضوع به رغم اینکه با یک مدیریت جهادی و تلاش فراوان شهردار و معاونانش به پایان رسید، از روز اتفاق دستاویز دولت و رسانههای حامیاش شد و پس از آن نیز در روزهای بعد و تا ثبتنام انتخاباتی قالیباف سوژه مورد هجمه رسانههای معاند و بیگانه بود و هنوز هم ادامه دارد. این در حالی بود که مساله انفجار معدن یورت رخ داد که در آن علاوه بر اینکه تعداد زیادی از کارگران کشته و زخمی شدند، هنوز هم بخشی از آنان در زیر آوار هستند. به رغم برخورد کارگران با ماشین حامل رئیس جمهور این اتفاق نیز در سایه سکوت رسانههای معاند و حامی دولت شکل گرفت.
ی) سایت کارانه که اختصاص به ثبت نام کاندیداها نیز داشت و طرحی از سوی محمدباقر قالیباف بود نیز از زمانی که شروع به کار کرد تحت هجوم سنگین رسانههای اپوزیسیون بود. این مقوله با توجه به اینکه دست گذاشتن روی نقطه ضعف جدی دولت یازدهم بود بستری شد تا دولت با تمام قوا به آن بتازد و در نهایت آن را فیلتر کند. به هر حال این خط تخریب همچنان ادامه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید