روزنامه وطن امروز؛حسین قدیانی: به مجرد اینکه آقای روحانی با مظلومانهترین لحن ممکن، خطاب به نامزدهای منتقد وضع موجود گفتند: «یعنی در دولت اعتدال، هیچ کار خوبی انجام نشده؟» یاد اظهار نظر سرمربی فلان تیم سقوطکرده به لیگ یک افتادم، بعد از آخرین بازی فصل، آنجا که در جواب خبرنگاران، از ایشان پرسید: «یعنی تیم ما، هیچ بازی خوبی در کل فصل انجام نداده؟!» قدر مسلم، تیم مدنظر، بازیهای خوبی هم داشته، بردهایی هم داشته، گلهای خوبی هم داشته اما آنقدر کم و اندک و بیفایده که هرگز نتواند مانع افتادنش به لیگ پایینتر شود! فیالحال یاد بازی ایران ـ مالدیو افتادم و خوب یادم هست مالدیو در آن بازی، چندتایی حرکت تاکتیکی خوب داشت، 2 کرنر به دست آورد، چند باری نزدیک محوطه 18 قدم ما شد، حتی 4 شوت هم به طرف دروازه ما شلیک کرد اما در نهایت 17 بر صفر، بازنده از زمین بیرون آمد! آری جناب روحانی! اعتراف میکنم دولت اعتدال، بدون هیچ کار خوبی نبوده اما یک دولت و فقط یک دولت را اگر نام ببرید که در پرونده اعمالش، هیچ کار خوبی نبوده باشد، قول میدهم قلم را برای همیشه ببوسم و بگذارم کنار! بنابراین «یعنی در دولت اعتدال، هیچ کار خوبی انجام
نشده؟!» اذعان ناخواسته حضرتعالی است به شکست دولتتان!
والا شما میتوانستید به جای این جمله منفعلانه، مثلا بگویید «در دولت اعتدال، ما موفق شدیم چرخ سانتریفیوژها و کارخانهها را با هم بچرخانیم؛ کمترین کارگر بیکار شده را داشته باشیم؛ همپای تورم، یارانهها را افزایش دهیم؛ با مدد از ظرفیت بالای خود شهرستانها، بر حاشیهنشینی غلبه کنیم؛ در حالی آمار رشد اقتصادی را اعلام کنیم که به تایید جیب مردم هم برسد؛ چک برجام را برای حرکت بهتر اقتصاد کشور نقد کنیم؛ با مدیران نجومی، بیهیچ اغماضی برخورد کنیم؛ فرزند متخلف فلان وزیر را خودمان زودتر از دستگاه قضا مؤاخذه کنیم؛ بهترین مواجهه را با خبرنگاران، بویژه خبرنگاران خانم داشته باشیم؛ به جای دهان کارگر معترض به بیکاری، دهان خود بیکاری را خرد کنیم؛ هزینههای جاری نهاد ریاستجمهوری را کاهش دهیم؛ در بحرانهای زیستمحیطی، حل آلودگی آب و هوا را به تدبیرمان حواله دهیم، نه مقدرات الهی؛ زیر هیچکدام از وعدههایمان نزنیم؛ در دیدار با بزرگان، نیز قاضیالقضات مملکت، خواهان بستن روزنامهها نشویم؛ درِ رآکتور خودکفایی را با کوهی از سیمان، گل نگیریم؛ در برابر رزمندگان مدافع حرم امنیت کشور، خاضع و فروتن باشیم؛ معضل بزرگ رکود را در میدان
عمل به طرز محسوسی کاهش دهیم؛ اقتصاد را از وضعیت قبرستانی نجات دهیم؛ در مقابل کشورهای متعرض به حق و حقوق ملت ایران، از آمریکا گرفته تا عربستان، برخورد انقلابی و محکم داشته باشیم؛ 96 درصد جمعیت کشور را قربانی منافع 4 درصد زیادهخواه نکنیم؛ با سوءاستفاده از اطلاعات و امکاناتی که داریم، کاسبی راه نیندازیم؛ زندگی اشرافی نداشته باشیم؛ در پاسخ به منتقد خیرخواه به جای حواله دادن او به جهنم، استدلال منطقی ارائه دهیم؛ همینطور بیخود و بیجهت، روی پروندهها مهر محرمانه نزنیم؛ مبلغ وام ازدواج را بیشتر و در عین حال گرفتنش را آسانتر کنیم؛ هنرمندان عزیز را تنها برای سوءاستفادههای تبلیغاتی و به طمع 4 تا رای بیشتر نخواهیم... و البته بعله! در کنار این همه کار خوب، منکر 4 تا اشتباه دولت خود هم نیستیم!»
معالاسف جنابعالی به جای بیان آنچه در بالا آمد، بیان فرمودید: «یعنی در دولت اعتدال، هیچ کار خوبی انجام نشده؟!» جناب آقای روحانی! دولت شما که در تخم چشم این ملت جای دارد، لیکن باورم هست آخرین شاهک دوره قاجار هم، خوب که در دوسیه اعمالش ذرهبین بیندازی، عاقبت 2 تا کار خوب میبینی! طرفه حکایت اینجاست که خود من باری پیش از این و در همین روزنامه «وطن امروز» چند تایی از کارهای خوب دولت شما و شخص شما را برای مخاطب ردیف کردم، منجمله اثبات عملی این مهم که با صرف نگاه به بیرون، مشکلات این کشور حل نمیشود و این مهم که «تدبیر» به حرف نیست بلکه به عمل است و این مهم که دنیا و گندم ری را هم اگر بخواهیم، راهش سیمان گرفتن آرمان خودکفایی نیست و این مهم که مدیریت 4 درصدی، هرگز نمیتواند حلال مشکلات 96 درصدی باشد و این مهم که اصلا و اساسا خوب شد رئیسجمهور شدن شما را هم نمردیم و دیدیم!
آری! بر منکر 4 تا کار خوب دولت شما لعنت اما بحث بر سر این مهم است که آخرین پله ریاست حضرتعالی بر این جمهور مظلوم، همانا همان فریادی است که کارگران عزیز ما، بدون هیچ واسطهای به گوش حضرتعالی رساندند: «عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، زندگی کارگر، روی هواست امروز!» آقای روحانی! وقتی بیتدبیری دولت شما و رکود حاکم بر کشور، در کارخانههای ما را قفل کرده، تهدید به خرد کردن دهان کارگر در برنامه سخنرانی شما منتهیالیه ظلم است! یعنی سیلی بیکاری بر صورت کارگر، کافی نیست و حتما باید مشتی هم به عنوان اشانتیون بر دهان او کوفت؟! معالاسف آن روز در مناظره، جوری از احترام به اهل سنت، سخن گفتید که حالا انگار ما شیعیان مرتضی علی، چقدر از دولت شما رضایت داریم! یعنی اگر کارگران جمع شده در حرم امام، جملگی از ارامنه عزیز بودند، مجری مراسم تبلیغات شما، در واکنش به اعتراض جماعت، معترضان را «حواریون آخرالزمانی حضرت مسیح» میخواند؟! آقای روحانی! باور بفرمایید هیچ آپاراتیای، به لاستیک از چند ناحیه پنچر عین آینه، اعتماد دوباره نمیکند!
سرش را عین آقای میرسلیم تکان میدهد که تو تا الان داشتی با این حرکت میکردی؟! نشان به نشان «زندگی روی هوای کارگر» تا الان هم با دولت خسته حضرتعالی، زیاد حرکت کردهایم! اینجا «نیمهراه» نیست، بلکه «بیراهه» است! شما باید عوض شوید! این بساط باید جمع شود!
«جنگ» یعنی همین «سایه شوم بیتدبیری»! ما با وجود این مردم همیشه در صحنه و این همه رزمنده جان برکف که بیرون مرزها مشغول جهادند تا پای اجنبی هرگز به خاک پاک کشور نرسد، خیالمان از عدم وقوع جنگ، راحت است، لیکن آنچه این ملت را اینچنین نگران کرده، سایه شوم بیتدبیریهای دولتی است که فقط حرف میزند و با وجود این همه وزارتخانه و فرمانداری و استانداری و امکان و اختیار و بعد از سپری شدن 4 سال، جوری حرف میزند که ملت با خود زمزمه کند: نه پس! میخواستی 2 تا کار خوب هم نکرده باشی!
دیدگاه تان را بنویسید