آنچه که در‌باره اصلاح‌طلبان گفته نشد!

کد خبر: 665575

تصویری که آقای جهانگیری در برنامه‌های تبلیغاتی خود در صدا و سیما تلاش کرد از دوران اصلاحات ارائه دهد...

روزنامه جوان: تصویری که آقای جهانگیری در برنامه‌های تبلیغاتی خود در صدا و سیما تلاش کرد از دوران اصلاحات ارائه دهد، تردیدی باقی نمی‌گذارد که حضور وی در عرصه انتخابات قبل از کارکرد پوششی برای آقای روحانی، پیرایش یکی از ادوار تلخ تاریخ سیاسی کشور و باورپذیر کردن آن برای نسل جوانی است که آن دوران را درک نکرده‌اند یا برای برخی از پا به سن گذاشته‌ها که حافظه تاریخی‌شان دچار فراموشی شده است. او که در یکی از برنامه‌های تبلیغی از مظلومیت اصلاح‌طلبان سخن به میان آورده بود، در برنامه تلویزیونی روز سه‌شنبه ۹۶ / ۲ / ۱۲ می‌گوید: در دوره اصلاحات فضای سیاسی کشور امیدوارکننده بود، هنرمندان احساس امنیت و آرامش می‌کردند، مردم و جوانان در مباحث شرکت می‌کردند، دانشگاه‌ها سرزنده بودند و... در سال ۱۳۷۶ شاید انتظار مردم از دولت اصلاحات در رفع نابسامانی‌ها و مشکلات ناشی از دولت کارگزاران که به رشد فاصله طبقاتی و تورم ۴۴ درصدی انجامیده بود به حق بود که امید داشته باشند دولت اصلاحات با شعارهایش بتواند رفاه نسبی را به جامعه برگرداند، اما در عمل دولت اصلاحات همان سیاست‌های اقتصادی دولت قبل را و البته با همان کادر گذشته پی گرفت و تمرکزش را بر چیزی گذاشت که توسعه سیاسی نامگذاری شد. آقای جهانگیری حتماً فراموش نکرده‌اند که نقطه آغاز ایجاد انحراف در مسیر حرکت نظام اسلامی و آن هم از درون دستگاه‌های حکومتی، از دوران اصلاحات آغاز شد. یکی از نقاط کانونی تئوریزه کردن این انحراف، کارگاه‌های توسعه سیاسی وزارت کشور بود که با جمع‌آوری افراطی‌ترین چهره‌های سیاسی کشور، اصولی را به نام اصول توسعه سیاسی تدوین کردند که تمامی اصول و مبانی نظام اسلامی و قانون اساسی را زیر سؤال می‌برد! البته ماجرا در حد تئوری‌پردازی خلاصه نشد چراکه دو بازوی عملیاتی جریان یعنی مطبوعات و تشکل‌های افراطی در دانشگاه‌ها عملاً به عاملانی برای پیاده‌سازی آن اصول تبدیل شدند و به همین دلیل بود که دورانی که آقای جهانگیری از آن به عنوان فضای امیدوارکننده نام می‌برد به جایی رسید که دوران ختم انقلاب اعلام شد که باید در آن امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی به موزه تاریخ سپرده شود، ولایت فقیه مظهر تحجرگرایی اعلام شده و زیارت عاشورا مظهر خشونت‌گرایی و .... اما مهم‌تر از آن این بود که این هجمه‌ها به اصول و آرمان‌ها با هدایت و کمک دولتمردان و البته با بودجه بیت‌المال صورت می‌گرفت و البته از دل آن فتنه تیر ۱۳۷۸ ظهور کرد که همچون فتنه ۸۸ هزینه‌ها و بار منفی آن غیرقابل محاسبه است. در اردیبهشت سال ۱۳۷۸ حجاریان مدیرمسئول روزنامه صبح امروز در مخالفت با نامگذاری آن سال به نام حضرت امام (ره) ضمن اعتراف به رویگردانی گروه‌های مدعی اصلاحات از خط امام، در خصوص دلایل آن می‌نویسد که «علت اصلی برگشت از دیدگاه‌های حضرت امام این بود که مردم و جوانان این روش را نمی‌پذیرفتند و ثانیاً امام طرفدار جامعه تک‌صدایی و تک‌حزبی بود که با مواضع بعدی گروه‌های خط امام تطابق نداشت، ثالثاً ایده امام فقط برای ایجاد انقلاب مفید بود و از آن ایده‌ها برای استمرار جمهوری اسلامی نمی‌شود استفاده کرد.» بدیهی بود که از دل این دیدگاه‌ها حاکمیت دوگانه ظهور کند که با دعوت به نافرمانی مدنی، خروج از حاکمیت را عملیاتی کرده و صحنه خیابان‌های تهران را در فتنه ۷۸ آن کنند که آن خانم شاعره‌شان که عضو شورای شهر هم بود در اوج فتنه ۷۸ در روزنامه نشاط بنویسد که «کی براندازیم این نظم کهنه را.» تلاش برای تغییر قانون مطبوعات و قانونی‌سازی هنجارشکنی‌ها، لوایح دوقلو، موضوع حاکمیت دوگانه، انتصابی و انتخابی کردن دستگاه‌ها و نمادهای حکومتی، تلاش برای ایجاد جنبش مدنی و مقاومت مدنی، طرح انسداد سیاسی و خروج از حاکمیت و نهایتاً تحصن در ماه‌های پایانی مجلس ششم نمونه‌هایی از کارکردهای ویژه جریان اصلاحات است که طی دوران حضور در قدرت عملاً سناریوی براندازی مخملین را همراستا با بیگانگان در کشور اجرا می‌کردند. مستند این سناریو را هم می‌توان در اظهارات سعید حجاریان در گفت‌وگو با روزنامه شرق بعد از انتخابات مجلس هفتم رهگیری کرد، آنگاه که وقتی خبرنگار سؤال می‌کند که چرا اصلاح‌طلبان با شکست مواجه شدند، در پاسخ می‌گوید: «یکی از دلایل شکست اصلاح‌طلبان این بود که هواداران اصلاحات حاضر به هزینه کردن کف خیابان‌ها نبودند، اگر آن روز که ۱۰۰ نماینده در مجلس تحصن کردند، ۲ میلیون نفر از طرفداران اصلاح‌طلبان به خیابان‌ها می‌آمدند و در اطراف مجلس تحصن می‌کردند، طرف مقابل تسلیم می‌شد و اصلاح‌طلبان پیروز می‌شدند.» حالا دیگر تردید نمی‌توان کرد که چرا اصلاح‌طلبان سعی کردند هیجانات خیابانی روزهای قبل از انتخابات ۸۸ را به سرمایه‌ای برای تکرار فتنه ۷۸ و تحصن مجلس ششم تبدیل کنند و بر سر نظام آن بیاورند که تحریم‌های فلج‌کننده و فشار‌ها و تهدیدات کنونی دشمنان ناشی از آن است. شاید اکنون که آقای جهانگیری و سایر همفکران «معتدلان» از ضرورت بازگشت و حضور در نظام سخن می‌گویند بر این بازخوانی گذشته برآشوبند و حتی تلاش کنند برای این وجیزه پرونده قطوری در آستانه انتخابات بسازند، ولی واقعیت آن است که چپ سنتی گذشته آنگاه دچار انحراف شد که عنانش را دست افراطیونی داد که نه به امام باور داشتند و نه به انقلاب، کسانی که هنوز هم عنان این جریان را در اختیار دارند و آن را مدیریت می‌کنند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت