خبرگزاری فارس: سیدمصطفی میرسلیم کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری عصر امروز (جمعه 15 اردیبهشت) با حضور در سازمان صداوسیما در دومین مناظره انتخاباتی با موضوع «فرهنگی - سیاسی» که به طور زنده از شبکه اول،خبر و رادیو ایران پخش میشود به سوالات مجری برنامه و رقبای خود پاسخ داد. محور سخنان میرسلیم در این مناظره بدین شرح است: کیفیت آموزش به جایگاه معلمان برمیگردد و متأسفانه در کشورمان آن جایگاه رفیعی که باید به معلمان بدهیم را ندادهایم. معلمان در شرایط بسیار ناهنجاری به سر میبرند و ناچارند دو یا سه بار در روز کار کنند تا بتوانند حقوق خود را به دست آوردند. در دانشگاههایمان فعالیتهای خوبی انجام میشود ولی اغلب با مقداری مقالات مواجه هستیم که در محافل و مجلات خارجی پخش میشود و به درد ما نمیخورد. کار علمی مناسب ما این است که مسائل کشور خودمان را به همت استادان و دانشجویان بشناسیم و برای آنها چارهجویی کنیم. در کشور ما در چنین شرایط و بحرانی رکود تورمی جز با تقویت پژوهش نمیتوان راهحلی پیدا کرد. ما در دولت قبل شاهد این بودیم که حدود 50 طرح پژوهشی پیشبینیشده بود و برایش مبالغ هنگفت میلیاردی
خرج شده بود که به نتیجه برسند و یکی از آنها طرح هواپیمای ملی بود ولی متأسفانه در دولت یازدهم همه این طرحها تعطیل شد و ما اینطور میخواهیم برای کشورمان کارکنیم. ما باید خوشحال شویم که هواپیما وارد میکنیم؟ ورود هواپیما یعنی کار برای کشورهای دیگر. ما با پژوهش خودمان باید به جایگاهی میرسیدیم که محصولی به دست میآمد که به درد کشور بخورد. حداقل 10 تا 20 درصد قطعات هواپیمایی را که وارد میکردیم میتوانستیم در داخل خودمان تولید کنیم و مگر ما کمتر از دولت ترکیه هستیم که همین کار را با شرکتهای ایرباس و بوئینگ میکنند و قطعات هواپیما را خودشان میسازند و میفروشند. همه دولتهای بعد از پیروزی انقلاب برای خدمت به مردم کوشش کردهاند و در حد توان خودشان موفقیتهایی را به دست آوردند. نامزدهایی که اینجا تشریف دارند هرکدام در چارچوب مسئولیتهای خود موفقیتهایی به دست آوردهاند که قابلارائه است. به نظر من هیچ دولتی نمیتواند موفق باشد مگر اینکه انتقاد اقلیت را بپذیرد، انتقاد احزاب را بپذیرد، انتقاد سازمانهای مردمنهاد و تشکلهای علمی، هنری و فرهنگی را بپذیرد و ا ین راه پیشرفت دولت است و بدون انتقاد هیچ پیشرفتی حاصل
نمیشود. متأسفانه انتقادپذیری در دولت یازدهم به شکل بسیار کمی وجود داشته است و عبارتی چون غیر انسان، تخریبگر، بزدل، ترسو، به جهنم، تندرو، عصر حجری، متوهم، هوچی باز، بی شناسنامه، کمسواد تعابیری است که دولت یازدهم متوجه منتقدانش کرده است و این تعابیر، تعابیری نیست که شایسته این باشد که به یک منتقد گفته شود و با این عبارت نواقص برطرف نمیشود و منتقد نمیتواند با جرأت درصحنه گام بردارد. بنابراین باید راهی اتخاذ شود که امکان انتقاد سازنده و مشفقانه روشن شود. ما بهکرات پیشنهادهای خودمان را بهصورت دلسوزانه مطرح کردهایم و من خودم شخصاً چندین نوبت خدمت آقایان روحانی و جهانگیری مطرح کردهام و عرض کردهام که راه درست این است ولی ایشان به این انتقادات بیتوجه بودند و اعتنایی نکردند. چرا از این دلسوزیها و پیشنهادهای سازنده که از طرف احزاب و رسانهها و سازمانهای مردمنهاد مطرح میشود استفاده نمیشود. به یاد دارم که پیشنهادی را بهعنوان پیشنهاد علمی از طرف دانشگاه صنعتی امیرکبیر به دولت خاتمی تقدیم کردیم و آن موقع معاون اول عارف بود. بررسی کردند و آن تنها موردی بود که به یاد دارم پیشنهادی عالم و منتقدانه تقدیم
دولت شد و تصویبشده و برای اجرا برای ما ابلاغ شد. دولت نباید در انتقاد را ببندند چون به ضرر او است و جامعه را به قهقرا میبرد. اگر مردم احساس مسئولیت و انتقاد نکنند یعنی مشارکت نکردهاند و این روش باید اصلاح شود. آقای روحانی شما از حقوق شهروندی صحبت کردید اما وقتی وزیر شما در مقابل خبرنگار قرار میگیرد و ضبطصوت او را میگیرد این احترام به حقوق شهروندی است. وقتی وزیر دیگری از دولت شما در جلسه علنی خطاب به یکی از مدیران دولت میگوید بیشعور این به معنای رعایت حقوق شهروندی است. ما مسائلی در ذهن خودمان داریم و یک مسائلی در عمل اعتقاد ما این است که باید حلم در مردمسالاری دینی در مقابل انتقاد اقلیتها، احزاب، گروههای مختلف و منتقدان دلسوخته فراموش نشود. اجرای بند هشتم قانون اساسی که قانونش نیز نوشتهشده است به چه حقی توسط دولت اجرا نمیشود و چرا معطل نگه میدارد. این امر معروف و نهی از منکر برای انتقاد به بهترین شکل خودش است. فقط شعار دادن کافی نیست و امروز باید صادقانه پاسخگوی عملکردهای گذشته خودمان باشیم. اگر بخواهیم که مردم بتوانند بهطور صحیح تصمیم بگیرند در مورد وعدههایی که ما به آینده میدهیم و
آینده را چه زیبا ترسیم میکنیم باید مشخص شود بر چه مبنایی است و گذشته ما چه بوده و چه کردهایم. اگر میخواهیم مردم به ما اعتماد کنند نباید نعل وارونه بزنیم. مردم قول و قرارهای ما را شنیدهاند و قول و قرارهای دولت را شنیدهاند، عملکردهای دولت را شنیدهاند، نتایج آن را باتحمل سختی در معیشت و رنج تبعیض و آثار دردآور تخلفها و رشوهها و زیرمیزیها را لمس کردهاند و چشیدهاند. امروز نمیشود با لفاظی و بازیگری مردم را فریب دهیم و باید دقت داشته باشیم، احترام بورزیم و واقعاً اگر اعتقادداریم عمل کنیم. پذیرش انتقاد کار سادهای نیست و کار هرکسی نیست و سعهصدری میخواهد که متأسفانه در دولت یازدهم شاهدش نبودهایم. قانون دسترسی به اطلاعات به گفته آقای جهانگیری در دولت قبل تصویبشده و دولت یازدهم آییننامهاش را تصویب کرده است ولی اجرانشده است و یا بهصورت ضعیف اجراشده. دسترسی به اطلاعات از موارد بسیار مهم است که حق مردم است. وظیفه اصلی و مهم دولت این است که اطلاعات لازم را در اختیار مردم قرار دهد نه اینکه با مردم رقابت کند. بسیارند از مدیران دولت یازدهم در دولت از وزرا که خودشان کاسب هستند و از اطلاعات به نفع خودشان
استفاده میکند. چرا رئیسجمهور اجازه میدهد که مدیرانش و وزرایش ضمن اینکه وزارت میکنند کاسب هم باشند. اینها راههای غلطی است هر کس وارد دولت میشود باید سراپای وجودش را برای خدمت به مردم بگذارد و دیگر کاسبیهای قبلی را فراموش کند چون برای خدمت آمده است. کارمند شریف دولت وظیفهاش این است که اطلاعات را در اختیار مردم قرار دهد نه اینکه با مردم رقابت کند. بسیاری متأسفانه در جمهوری اسلامی هستند که جرأت نمیکردند اختراعات خود را ثبت کنند چون میترسیدند در ثبت اطلاعاتشان را بدزدند و روی دست آنها بلند شوند و اینها باید اصلاح شود که شما (روحانی) باید اصلاح میکردید که نکردید و اکنون دیر شده است. اگر میخواهیم اصلاحی در جمهوری اسلامی صورت بگیرد باید به این مسائل بپردازیم و با تعارف کردن مشکل حل نمیشود. برجام صدای مظلومیت ما را به گوش جهانیان رساند و این حسن را داشت و مردم فهمیدند که ما به دنبال سلاح هستهای نیستیم و همواره به دنبال انرژی هستهای بودهایم و به دنبال دانش هستهایم هم خواهیم بود و آن را رها نخواهیم کرد. نکتهای که وجود دارد به لحاظ مذاکرات و متنی که آمادهشده و بین ایران و شش کشور دیگر به توافق
رسیده شده است چطور میشود که ماقبل از مذاکرات دانش هستهای بالنده خودمان راداریم و تحریمها هم برقرار است و بعد از مذاکرات هم تحریمها تشدید میشود ولی محدودیت برای پیگیری دانش هستهای برقرار است. نکته بعد این است که چگونه ما میتوانیم در آینده این حقوقی که به لحاظ هستهای و در چارچوب برجام آمده است را بگیریم و هیچکدام از طرفهای مقابل ما نسبت به تعهداتشان وفا نکردهاند اجرا کنیم و این حقوق را چگونه میشود احقاق کرد و چه راهی داریم. با وضعی که من در حال حاضر مشاهده میکنم ما بسیاری از دانشمندان و علمای خود را در زمینهٔ هستهای از کار برکنار کردهایم و بسیار از تأسیسات را تعطیل کردهایم و بتن ریختیم و از آنطرف در مقابل تحریمها نمیدانیم چه بکنیم و هنوز هم مشکلات بانکی ما برقرار است و ضررهای آن را تحمل میکنیم. در پاسخ به هاشمیطبا: شهدایی که ما در منطقه دادهایم و دنیا مدیون آن است چون امنیت را در دنیا بهبود بخشیدهایم با مبارزه با این جاهلان تکفیری و شما چگونه جبران این ضعف دولت یازدهم را در مذاکره سیاسی با کشور افغانستان جبران کنید. شما چگونه ضعف دولت یازدهم درگرفتن حقمان از رود هیرمند را جبران
خواهید کرد که امروز منطقه سیستان بیابان شده است چون حقوحقوقمان را نگرفتهایم زابلیها و سیستانیها مهاجرت کردهاند و نیروهای انتظامی ما نیز بدون پشتوپناه در آنجا شهید میشوند و شما چگونه میخواهید از حقمان دفاع کنید و این قدرت سیاست خارجه میخواهد چگونه میخواهید در ترکیه مذاکره کنید که سدهایی را که بر روی سرچشمه فرات بسته میشود و پسفردا گریبان همه ما را با تشدید ریز گردها را خواهد گرفت را حل کنید. چگونه میخواهید با قطریها صحبت کنید که ما مخزن مشترک گازی داریم و ما در به تاراج بردن این میادین نفتی به نفع دشمنانمان مسابقه میدهیم. این چه سیاست خارجی است و شما چه میخواهید با این بکنید. چگونه میخواهید از سیاست خارجهمان دفاع کنید درحالیکه ترکیهایها ایرانیها را کتک میزنند و با تفلیسیها چه میخواهید بکنید که زن ایرانی را لخت میکنند و این چه برخورد سیاست خارجی است که در کشورمان رایج شده است و تا کی باید این ضعفها را تحملکنیم. سیاست خارجی فقط این این نیست که بگوئیم در برجام شرکت کردیم و برای مذاکرات دو تا سه سال وقت گذراندیم. 4 سال وقت کشور ما تلفشده است و حقوق اصلی که ما با همسایگانمان
داشتیم احقاق نشده است و از این حقوق باید چگونه دفاع شود و شما جواب صریح بدهید که چگونه باید از این حقوق دفاع کرد. در پاسخ به جهانگیری: اقتدار مستلزم تجهیزات، اطلاعات و برتری علمی است و باید به اینها توجه کنیم. ما درصحنه نوآوری چگونه میخواهیم جلو برویم و چهکار میخواهیم بکنیم و چگونه میخواهیم این اقتدار را حفظ کنیم. صنایع دفاعی ما باید تقویت شود آقای جهانگیری شما اگر میبینید که امروز ما حرفی برای گفتن درزمینهٔ فناوری موشکی داریم و نگرانی آمریکا نیز از همین اقتدار ما است این به پشتوانه 30 سال کار تحقیقاتی است که در کشور انجامگرفته است و من بااطلاع این را به شما عرض میکنم و میدانم که مجانی به دست نیامده است. در دولت یازدهم اعتبارات تحقیقاتی زیر 0.5 درصد شد درحالیکه باید به 4 درصد میرسید و چگونه باید این کار را انجام دهید با شعار که کار انجام نمیشود و اینها پشتوانه میخواهد. آنکسانی که دارای دانش هستند درزمینهٔ سوخت موشکی، پیشرانه، سازه، هدایت الکترونیک باید تقویت شوند و این مستلزم پشتوانه دقیق دولت است. اگر میخواهید اقتدارتان را حفظ کنید و پیشرفت کنید باید این موارد را محکم بگیرید ولی صرف
اینکه بخواهید در مورد دولت آینده شعار دهید کفایت نمیکند و بفرمایید در این مورد چهکاری کردهاید و پاسخگوی این باشید. شما فرصتهای مهمی را از دستدادهاید و بر مبنای این فرصتهای ازدسترفته بااینکه شمارا دوست داریم نمیتوانیم دوباره به شما اعتماد کنیم. در پاسخ به روحانی: سبک زندگی مسئله بسیار مهمی است اما در دوران شما ما شاهد رشد دنیاطلبی هستیم، شاهد رشد حقوق نجومی هستیم، شاهد اختلاسها و مفاسد هستیم که بسیار سرسامآور و به یاس آورنده مردم است. آیا شرایط کنونی با سبک زندگی ایرانی اسلامی سازگار است. شما میبینید که کاخها ساخته میشود و در ذیل آن در زبالهدان عدهای مشغول پیدا کردن چیزی برای نان شبشان هستند. این است سبک زندگی ایرانی و اسلامی. آیا وقتی ما شاهد این هستیم که در کشور خانواده تضعیف میشود، طلاق رشد پیدا میکند و ازدواج کاهش پیدا میکند میتوانیم بگوییم سبک زندگی ایرانی اسلامی رشد پیداکرده است. آیا سبک زندگی ایرانی اسلامی با اسراف سازگار است که خود دولت نمونه بد همین اسراف است. آیا سبک زندگی اسلامی و ایرانی اصالت را به اشتغال نمیدهد، اصالت را به فعالیت نمیدهد، اصالت را به کار نمیدهد
درحالیکه در دوران شما شاهد رکودی هستیم که سراسر کشور را فراگرفته است. آیا با سبک زندگی ایرانی اسلامی نباید شاهد رشد فضایل اخلاقی باشیم. برعکس شاهد این هستیم که دروغگویی و عدم صداقت و عدم پاسخگویی حتی در دولت رشد پیداکرده است. آیا در سبک زندگی ایرانی اسلامی باید شاهد خودباوری، افتخار ایرانی بودن باشیم و یا جوانان ما گرفتار بحران هویت شوند. اهمیت قوه مجریه بسیار بالا است و قابلمقایسه با سایر قوا نیست. قوه مجریه باید خود در درجه اول مجری قانون باشد و قانون را معطل نگه ندارد و آییننامههای آن را هرچه سریعتر تصویب کند و به اجرا بگذارد. اگر ایرادی از طرف قوه مقننه به قوه مجریه گرفته شد باید سریعاً برطرف شود و این از نکات مهم ما است. در دولتهای سابق شاهد این بودیم که برخی مقررات و قوانین نادیده گرفته میشد و مجلس اعتراض به این داشت. حتماً باید به تذکراتی که از طرف مجلس به دولت میشود محترم شمرده شود و قابل ایراد نباشد. باید یک همکاری نزدیک و مستمر بین قوه مجریه و قوه قضاییه باشد. ما مبحث بسیار مهمی در قوه قضاییه داریم که جز با همکاری قوه مجریه قابلاجرا نیست و آن پیشگیری از جرائم است. سرمنشأ اصلی جرائم
قوه مجریه است درحالیکه اگر همه وزرا و در رأس آنها رئیسجمهور تدبیری داشته باشند که چگونگی پدیدار شدن جرائم مختلف را مشخص کنند، علل آن را مشخص کنند و سعی کنند با بررسی دقیق آماری این عوامل با همکاری دستگاه قضایی نسبت به پیشگیری از آن اقدام کنند بسیاری از موانع و مسائل حال حاضر کشور حل خواهد شد و تعدادی از جرائم باقی میماند که باید در دستگاه قضایی حلوفصل شود. با چنین هماهنگی و با توجه بهضرورت اهتمام دولت نسبت به مراعات مقررات و قوانین و جلوگیری از خلافها و جرائم اغلب مسائل حل میشود و مواردی که لازم باشد بین قوا تفاهمی صورت گیرد با توجه به اینکه محور اصلی اتحاد و هماهنگی رهبر انقلاب است هیچگونه اشکالی پدیدار نخواهد شد. فصل الخطاب آن چیزی است که مقام رهبری میفرمایند و بهاینترتیب ما باید به هماهنگی کامل بین قوای کشور برسیم.
دیدگاه تان را بنویسید