سرویس سیاسی فردا:
۱) امام خمینی (رحمه الله علیه) در دوران نهضت مبارزه با رژیم پهلوی و در نفی و غیرقانونی بودن سلطنت محمدرضا پهلوی، بارها خطاب به ملت ایران این استدلال را مطرح کرده بودند که به فرض، «پدران ما» در گذشته برای تعیین سرنوشت خود کسی را انتخاب کرده باشند اما در حال حاضر نسل امروز، ملت ایران محسوب میشوند و پدران ما نه وکیل ما بودند و نه ولی ما؛ پس اکنون اختیار انتخاب تعیین سرنوشت با خود نسل حاضر است.
۲) براساس استدلال امام خمینی (رحمه الله علیه) که اگر نسلهای گذشته فرد و نوع حکومتی را انتخاب کرده باشند، پس نسل حاضر این حق را دارد که ملزم به پذیرش آن نباشد و یا حداقل اختیار انتخاب داشته باشد؛ بنابراین در حال حاضر این سؤال مطرح میشود اگر نسل اول انقلاب (پدران ما) در رفراندوم جمهوری اسلامی، رأی آری دادهاند، ما ( نسلهای بعد و امروزی) این حق را داریم که خود ساختار حکومتمان را تعیین و انتخاب کنیم؛ سپس این شبهه شکل میگیرد که چرا نظام همانند اول انقلاب دوباره رفراندوم برگزار نمیکند؟!
۳) پاسخ به سؤال بالا (حق تعیین سرنوشت مستقل توسط نسلهای امروزی) کاملاً روشن و واضح است؛ همگان همواره حق تعیین سرنوشت خود را در هر لحظه و مکان دارند و بیشک نه تنها انتخاب دیگران، حق را از دیگری سلب نمیکند بلکه هر فردی مسئول دنیوی و اخروی انتخاب سرنوشت خود است و باید در این راه تلاش کند و نمیتواند صرف اینکه دیگران سرنوشت وی را انتخاب کردهاند از تغییر یا تثبیت سرنوشت خود شانهخالی کند؛ پس انتخاب «پدران ما» نه تنها حقی را از «نسل امروزی» برای تعیین نوع حکومت خود سلب میکند، بلکه حتی آنان را بیمسئولیت که نمیکند هیچ، بلکه موظف به تعیین حکومت هم میکند!
۴) با توجه با بند فوق و اینکه حق تعیین سرنوشت و تعیین نوع ساختار سیاسی و حکومتی کشور برای نسل امروزی هم محفوظ است این شبهه ظاهراً منطقی به نظر میرسد که چرا جمهوری اسلامی مجدداً رفراندوم برگزار نمیشود؟ برای پاسخ به این پرسش نکات زیر قابل تأمل است:
الف) هیچ نظام سیاسی در هیچ کجای دنیا، اصل و شالوده حکومتی خود را پس از انتخاب به رفراندوم مجدد نمیگذارد. پس منطقی نیست که جمهوری اسلامی نیز نوع حکومت خود را مجدداً به همهپرسی بگذارد. از سوی دیگر جمهوری اسلامی که مشروعیت آن الهی و مقبولیت آن در حضور مردم نهفته است، خلاف شریعت دینی است که صرفاً به بهانههای واهی، احتمالات ضعیف و نارضایتی مردمی، مشروعیت خود را به نظرسنجی بگذارد؛ چرا که نظام اسلامی مشروعیتش را از مردم نمیگیرد تا با منتفی شدن آن مشروعیتش از بین برود.
ب) پدران ما برای تعیین سرنوشت خود و تعیین ساختار سیاسی کشورشان، مجاهدتها به خرج دادند و سالها با رژیم پهلوی مبارزه کردند و عواقب آن را (زندان، شکنجه، تبعید، محرومیت، تبعید، اعدام) با جان و دل پذیرفتند و پس از ساقط کردن رژیم سابق، رفراندوم برگزار کردند؛ به عبارت دیگر تغییر ساختار سیاسی کشورها یا با انقلاب صورت میگیرد یا با کودتا که هریک برای مجریان آن عواقب دارد؛ از قدیم گفتهاند هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد. به عبارت دیگر اگر هستند کسانی که با نظام سیاسی جمهوری اسلامی و نظام دینی ولایت مطلقه فقیه مخالف هستند و از انتخاب پدران خود ناراضی و معتقد به تغییر هستند باید عواقب مبارزه با نظام مستقر فعلی را تا رسیدن به مطلوب خود بپذیرند چرا که نظام اسلامی قطعاً حق دفاع از میثاق ملی و انتخاب گذشتگان و همراهی نسلهای امروزی را برای خود همواره محفوظ میداند.
ج) برای تغییر ساختار سیاسی کشورها به عوامل متعددی نیاز است؛ 1) اثبات عدم کارآمدی نظام فعلی 2) پیشنهاد ساختار سیاسی جدید و کارآمدتر 3) اجماع عمومی در بیکفایتی نظام فعلی و مطلوبیت نظام پیشنهادی جدید 4) وجود رهبری محبوب و کارآمد 5) آمادگی و تحمل جامعه برای پذیرش عواقب و مبارزه با نظام فعلی 6) وجود انگیزه و اهداف مشخص دینی یا سیاسی یا اقتصادی یا همهموارد. پس اگر کسانی میخواهند جمهوری اسلامی را تغییر دهند باید ضمن دعوت مردم به همراهی و در عین حال متهم نشدن به آشوبگری، افکار عمومی را نیز در عدم حقانیت جمهوری اسلامی اقناع کنند.
د) هیچشکی وجود ندارد که مردم در برخی از امور ناراضیاند اما قطعاً این نارضایتی با ساختار اصلی سیاسی و دینی حکومت نیست و این صرفاً یک خلط مبحث و توطئه ضدانقلاب و مخالفین جمهوری اسلامی است که نارضایتی مردمی را با درخواست رفراندوم مجدد جمهوری اسلامی یکی میدانند درحالیکه راههای فراوانی در قانون اساسی برای اعلام نارضایتی مردمی و حق سرنوشت برای ملت در نظر گرفته شده است؛ از برگزاری انتخاباتهای متعدد تا حق برگزاری تجمع و راهپیماییهای مسالمتآمیز و اعتراضی.
باتوجه به آنچه در بالا ذکر شد، حق تعیین سرنوشت و انتخاب نوع ساختار حکومت، حق همه نسلها و حتی نسلهای امروزی است اما اگر «پدران ما» با رفراندوم جمهوری اسلامی، براساس تفکر خود ساختار این حکومت را انتخاب کردهاند اما نسلهای امروزی در مقاطع مختلف و در زمانهای متعدد بر حقانیت و پذیرش این نوع ساختار مهر تأییدی زدهاند؛ راهپیماییهای 22 بهمن و روز قدس، انتخاباتها و راهپیمایی سراسری 9 دی تنها چند نمونه رفراندم برای پذیرش جمهوری اسلامی توسط نسل امروزی بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید