مشکل غیرقابل حل وجود ندارد!/ مدیریت انقلابی، حلقه فراموش شده دولت یازدهم

کد خبر: 646337

چه رخدادهایی در فضای سیاسی، اجتمامی کشور به وقوع پیوسته که رهبر انقلاب با تاکید بر مدیریت انقلابی خواستار یک نوع اصلاح مدیریتی در کشور می شوند؟ چه کاستی ها در سیستم فعلی کشور همچون علف های هرز مانع خدمت رسانی مدیران انقلابی گردیده است؟

مشکل غیرقابل حل وجود ندارد!/ مدیریت انقلابی، حلقه فراموش شده دولت یازدهم
دولت یازدهم
سرویس سیاسی فردا: رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی نوروزی خود در صحن حرم رضوی یکی از اصلی ترین مشکلات و معضلات فعلی کشور را مساله اقتصاد معرفی کرده و همه مسئولین کشور را به تقویت تولیدات داخلی کشور و جلوگیری از ورود کالاهای مصرفی خارجی توصیه نمود. معظم له تحریم های خارجی را یک از حربه های دشمن برای ضربه به اقتصاد نظام جمهوری اسلامی عنوان کرده و نمونه‌های متعددی از اقدامات صورت گرفته در طول سالیان انقلاب اسلامی به کارآمدی این نظام صحه گذاشتند. ایشان با تاکید بر روند حرکت مسیر نظام اسلامی، ضعف های فعلی جامعه و کشور را حاکی از نحوه مدیریت دانسته و بیان داشتند: «ضعف‌های زیادی هم وجود داشته که مربوط به مدیریت‌های ماست نه حرکت نظام اسلامی. بنده از این ضعف‌ها خبر دارم. ما هرجا یک مدیریت فعال انقلابی داشتیم کار پیش رفته؛ هرجا مدیریت‌های ضعیف، غیرانقلابی و بی‌حال داشتیم کارها کند شده است. باید مدیران تلاش را بیشتر کنند. اگر مدیریت در کشور متدین، انقلابی و کارآمد باشد همه مشکلات حل خواهد شد. ما مشکل غیرقابل‌حل نداریم.»
با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب، آنچه امروزه باعث شده که روند رشد اقتصادی کشور با کندی مواجه شده و یا شاخصه های اقتصادی همسو با برنامه های پیش بینی شده حرکت نکنند، مدیریت غیر انقلابی بوده و به همین منظور است که ایشان مدیریت فعال، متدین، انقلابی و کارآمد را راه حل مشکلات کشور می دانند. اما به راستی چه رخدادهایی در فضای سیاسی، اجتمامی کشور به وقوع پیوسته که رهبر انقلاب با تاکید بر مدیریت انقلابی خواستار یک نوع اصلاح مدیریتی در کشور می شوند؟ چه کاستی ها در سیستم فعلی کشور همچون علف های هرز مانع خدمت رسانی مدیران انقلابی گردیده است؟ در ذیل به شاخصه های اصلی شیوه مدیریت انقلابی در نظام جمهوری اسلامی به منظور حل مشکلات اشاره می‌کنیم:
جایگزینی تدبیر به جای تسویف
تسویف در لغت به معنای به تعویق انداختن مسائل است و متاسفانه برخی از مدیران کشور به منظور پوشش ضعف های مدیریتی خویش با این شیوه هرگونه کاستی نظام مند و یا سیستمی را به مدیران گذشته نسبت می دهند. این نوع مدیران به جای بهره گیری از تدبیر اقتصادی، سیاسی به منظور بهبود شرایط کشور همواره با تشویش افکارعمومی هرگونه ناکارآمدی را حاصل سوء مدیریتی اخلاف خویش معرفی می نمایند. با ترویج این شیوه متاسفانه آنچه برای مردم باقی خواهد ماند یک دعوای سیاسی و بدون ثمره بوده که گرهی را از مشکلات مردم حل نخواهد کرد.
اولویت منافع ملی بر منافع شخصی
طبیعتا برای آحاد ملت ایران بسیار مهم بوده که سیاستمداران و مدیران کشور نه به خاطر مقاصد شخصی بلکه به منظور حفظ منافع ملی نظام جمهوری اسلامی قدم بردارند. وقتی منافع شخصی بر هر مقوله‌ای اولویت پیدا کرده دیگران قربانی مدیران رده بالایی کشور می شوند. شاید حادثه تصادف قطارهای مسافربری و استعفای رئیس راه آهن کشور را بتوان به عنوان نمونه ای از سبک تفکر لیبرالی مدیران وزارت راه دانست. در واقع رئیس راه آهن خود را قربانی وزیر راه ساخته تا منافع شخصی این مدیر همچنان حفظ گردیده و بر مسند وزارت همچنان تکیه زند. وقتی منافع ملی بر هر امر دیگری اولویت پیدا کند، طبیعتا تغییر و تحولات در یک سیستم یکپارچه بر اساس منافع ملی شکل خواهد گرفت.
دوری از هرگونه اشرافی گری
یکی از اصلی‌ترین مبانی که سبک مدیریت انقلابی را از هرگونه مدیریت دیگری در دنیا به خصوص مدیریت لیبرال مآبانه متمایز ساخته، دوری از اشرافی گری و زرق و برق دنیاست.
همواره یکی از چالش های اساسی برسر راه چینش مدیران اداری در نظام جمهوری اسلامی این بوده که گرفتار حب دنیا نشوند و خدمت به خلق را بر هرچیزی ارجح بدانند. افشاگری های رخ داده پیرامون حقوق های نجومی نمونه بارزی از سایه سنگین اشرافی گری بر سر مدیران کشور بوده که می توان آنها را خائنین به ملت دانست.
متاسفانه علیرغم هشدارهای متعدد رهبر معظم انقلاب نسبت به ممانعت از فعالیت مدیران نجومی در کشور، ولی برخی از دولتمردان یازدهم از آنها به عنوان ذخیره انقلاب نام برده و این گونه صبر عموم ملت ایران را به ستوه می آورند. برخلاف شیوه به کار برده شده توسط دولت در ذیل مدیریت انقلابی شاهد سیستم خودنظاره گر و اصلاح گر هستیم به نحوی که مدیران نالایق و یا سوء استفاده گر به صورت خودکار از سیستم حذف شده و مدیران متعهد و متخصص جایگزین می گردند. در واقع سازمان‌های با انسجام معنوی بالا، بسیاری از رفتارهای فاسد و مخرب را خود به خود از بین می‌برند، و حتی نیازی هم به برخوردهای اداری و کیفری با فسادها نخواهد بود. این، نکته‌ی بسیار مهمی است. خطوط ارتباطی و همکاری مبتنی بر انسجام معنوی بین نیروها، مداخله‌ی فرامین یا مدیران میانی فاسد در امور را دشوارتر می‌کند، و نقش آموزنده و هدایت‌کننده‌ای دارد.
پیشروی جایگزین محافظه کاری
امروزه مدیران غیرانقلابی یا همان کاسبان قدرت به دلیل ترس و واهمه از کاهش منافع خود، کشور را در لاک دفاعی فرو برده و همین امر موجب کاهش بهره وری در کشور می گردد. این مدیران همان هایی هستند که طوری به میز ریاست می‌نگرند که گویی یک نحو مایملک است. عدم ارائه برنامه های تحول زا و همچنین تمایل به وضعیت کنونی موجب شده تا کارامدی مدیران کشور زیر سوال رفته و موجب شده تا در برهه های حساس همچون بحران های طبیعی شاهد مدیریت فشل و غیرکارآمد باشیم. یکی از شاخصه های اصلی مدیران انقلابی آوانگارد بودن در همه عرصه ها به منظور جلوگیری از هرگونه غافلگیری تهدیدات بیرونی می باشد.
آنچه گفته شد صرفا بخشی از شاخصه های مدیران انقلابی بوده که به نظر می رسد با توجه به بیانات مقام معظم رهبری این سبک مدیریت کمتر مورد توجه دولتمردان قرار گرفته است. طبیعتا فرقی اساسی است میان مدیران جهادی که به عنوان یک راهبر در همه عرصه ها حضور پیدا می‌کنند با مدیرانی که از پشت میزشان با دستورالعمل های متفاوت به دنبال بهبود وضعیت موجود هستند. شاید بتوان نمونه های بارزی از سبک مدیریت انقلابی را که با حرکت های جهادگونه تا به امروز مورد استقبال مردم قرار گرفته در سازمان‌هایی همچون تولیت آستان مقدس رضوی، شهرداری تهران و دیگر نهادهای اجتماعی و فرهنگی مشاهده نمود. در این نهادها مسئولین خود در همه عرصه ها حضور داشته و همسو با مدیران میانی به خدمتگزاری مشغول می باشند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت