تغییر کاربری از برجام برای فرار از پاسخگویی

کد خبر: 644126

کمتر از70 روز مانده به انتخابات، جامعه ايراني هنوز نتوانسته دستاوردهاي «عيني» برجام را احساس کند.

روزنامه جوان: کمتر از70 روز مانده به انتخابات، جامعه ايراني هنوز نتوانسته دستاوردهاي «عيني» برجام را احساس کند. دستاوردهاي عيني (شعارهاي هسته‌اي- تبليغاتي) که دولت از دستيابي به آن عاجز بوده، «بهبود آني معيشت مردم»، «لغو کامل تحريم‌ها» و « توسعه روابط تجاري- بانکي با کشورها» است. هر کدام از اعضاي کابينه يازدهم براي «فرار دولت از پاسخگويي» و «دست برتر داشتن رئيس‌جمهور در مناظرات انتخاباتي» تلاش کردند از دستاوردهاي عيني (محقق نشده برجام) عبور و دستاوردهاي «شعاري- خيالي» برجام را برجسته کنند. به همين دليل از اواسط پاييز، به نظر مي‌رسد دولتمردان طبق يک دستورالعمل مشترک عمل و عبارات و موضع‌گيري «مشابه» و «يکساني» را اتخاذ کردند که وجه مشترک آنها « تحميل باورهاي غير واقعي به مردم» است. دولت توافق هسته‌اي را يک شمشير دولبه می‌داند که لبه تيزتر آن به سمت خودي هاست و به همين دليل تلاش مي‌کند برجام را «تغيير کاربري» بدهد و با ترويج القائات «خيالي» به جامعه، از پاشنه آشيل شدن برجام جلوگيري کند. بر همين اساس دولتمردان جملات ادعايي سابق را تکرار نمي‌کنند، جملاتي نظير برجام «اقتصاد را شکوفا کرد»، «محيط زيست را بهبود بخشيد»، «بيکاري را مرتفع»، «تورم و رکود را برطرف» كرد و تلاش مي‌کنند عبارات «خيالي» و «غيرقابل اثبات» را به عنوان دستاوردهاي اصلي برجام القا تا جايگاه پرسشگر- پاسخ‌دهنده را عوض کنند. اين بدان معناست که دولت تصميم دارد پاشنه‌آشيل خود در انتخابات96 (برجام) را تبديل به «تير آرش کمانگير» و نقطه قوت خود جهت پيروزي مجدد در انتخابات کند، به همين دليل از هم‌اکنون دستاوردهاي «موهوم»را به صورت گسترده مورد توجه قرار داده‌ است. بيان جملاتي نظير: «دور کردن سايه جنگ از کشور»، «ملغي کردن قطعنامه‌هاي بين‌المللي عليه کشور» و «مخابره کردن عزت و مقاومت ملت ايران به دنيا» از جمله دستاوردهاي موهومي است که اخيراً مورد تأکيد دولتمردان قرار گرفته يا سخنان هفته اخير عباس عراقچي که بيان مي‌کند: «برجام چهره و موقعيت ايران را تغيير داد». گفته عراقچي به قدري اغراق‌آميز و متناقض با شرايط داخلي و موقعيت خارجي است که نمي‌توان به سادگي از آن گذشت و استدلال‌هاي هرچند موجزي براي رد چنين ادعايي ارائه نکرد. 1- عراقچي در حالي مدعي «تغيير موقعيت»ا يران به‌واسطه برجام است که اقتدار امروز کشور ناشي از قدرت گفتماني- دفاعي است و هيچ‌گونه ارتباطي با حوزه دستگاه سياست خارجه ندارد و در مقابل مجموع اقدامات 43 ماه دستگاه ديپلماسي گاه در جهت خلاف اين اقتدار نيز مي‌تواند به شمار آيد و مصداق آن ادعاي امريکا مبني بر محدوديت تست موشک‌هاي بالستيک توسط کشورمان است. علاوه بر اين با استناد به آمار دقيق و عيني موجود برجام و قطعنامه2231 نه تنها موقعيت ايران را متحول نکرده بلکه «تهديدات ضدايراني را پايدار» و «گسترده» کرده تا جايي که «حمله نظامي» پرکاربردترين کليدواژه مقامات غربي درباره کشورمان بوده است. به‌راستي چگونه مي‌توان مدعي تغيير موقعيت کشور بود در حالي که دامنه تهديدات نظامي بسيار گسترده شده و حتي دولتمردان امريکايي به واسطه پالس‌هاي دريافتي از داخل کشور، خواهان تغيير رفتار ايران در قبال مظلومان منطقه و حتي موشک‌هاي دفاعي يا همان برجام 2 و 3 شده‌اند. 2- زماني مي‌توان مدعي تغيير موقعيت کشور شد که تحريم‌ها و فشارهاي بين‌المللي از هسته‌اي به حوزه حقوق بشر و موشک شيفت نشده باشد و «موقعيت قبل از برجام» که همان «تحريم» بوده «حفظ» و حتي «توسعه» نيافته باشد که نمونه آخرين آن تلاش نمايندگان سناي امريکا براي تدوين يک بسته تحريمي جديد عليه ايران است که بر اساس اظهارات باب کورکر تحريم‌ها آينده به گونه‌اي تنظيم خواهد شد که توافق هسته‌اي ايران را نقض نکنند! 3- چگونه مي‌توان مدعي تغيير چهره ايران به‌واسطه برجام بود آن، هم در شرايطي که بر اساس مفاد منشور سازمان ملل پذيرش قطعنامه 2231 توسط آقايان ظريف و عراقچي به منزله اعتراف به اين مسئله است که ايران ناقض صلح و امنيت بين‌الملل و تضييع‌کننده حقوق ساير ملت‌ها معرفي بوده و ظرفيت افزايش محدوديت‌ها در عرصه جهاني را داراست. تکرار عبارت معروف «برجام صلح و امنيت را براي منطقه و فضاي بين‌الملل به ارمغان آورد» توسط مقامات غربي از روز امضاي برجام تاکنون دقيقاً با همين هدف صورت مي‌گيرد. 4- طي ماه‌هاي پس از برجام «قطعنامه‌ حقوق بشري و ضدايراني مجمع عمومي سازمان ملل» در دي‌ماه 94 که وضع قطعنامه حقوق بشري را محتمل‌تر از هر زماني کرده يا دو قطعنامه كميته سوم مجمع عمومي سازمان ملل درباره وضعيت حقوق بشر کشورمان در حالي است که نبايد از تحرکات پارلمان اروپا جهت تضعيف «وضعيت» نيز غافل شد. 5- چگونه مي‌توان مدعي موفقيت برجامي بود که د‌هها تن از مسئولان ارشد دولت نتيجه آن را «تقريباً هيچ» مي‌دانند و اعتراف کرده‌اند که بارها نقض شده است؟ در همين هفته اخير علي‌اکبر صالحي گفت: «انگليس در اجراي قرارداد خريد ۹۰۰تن کيک زرد با ايران و 1+5 بدعهدي کرده» و سي‌ان‌ان گزارش مي‌دهد: «ترامپ برجام را پاره نخواهد کرد، زيرا اسرائيلي‌ها در حال حاضر نه تنها از اين توافق ناراحت نيستند بلكه خوشحال هم هستند»؛ پس چگونه مي‌توان مدعي موفقيت آن بود؟ بنابراين مسئولان ارشد دولتي طي سخنراني‌هاي منتهي به انتخابات قطعاً به دستاوردهاي «خيالي» برجام متوسل خواهند شد تا به کمک آن از ريزش آراي انتخاباتي خود جلوگيري کنند. دستاوردسازي براي برجام به اين سبک و سياق همچنين مي‌تواند روحيه مطالبه‌گري جامعه از برجام را به حداقل رسانده و اين ذهنيت را براي افکار عمومي به همراه داشته باشد که برجام «موقعيت» و «چهره» ايران را تغيير داده است! نکته مهم در اين باره آن است که دستاوردي «خيالي» برخلاف «عيني» براي جامعه قابل لمس نبوده و قابل رؤيت نيست و تنها کارکرد آن زنده نگه داشتن اميد جامعه به تئوري «سازش با غرب= بهبود معيشت و جلوگيري از جنگ» و تضمين‌کننده يک موفقيت انتخاباتي در ارديبهشت سال 96 براي دولت است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت