رمزگشایی از روند نامهنگاریهای احمدی نژاد
8 اسفند 95، محمود احمدينژاد نامهاش به ترامپ را منتشر ميكند و در همين روز، مشايي بعد از سالها سكوت و حتي اعلام رسمي «كنارهگيري از سياست به طور كامل»، كنفرانس خبري برگزار كرده و حمايتش از بقايي را اعلام ميكند. روند سروصداي تيم احمدينژاد ادامه دارد.
روزنامه قانون: 8 اسفند 95، محمود احمدينژاد نامهاش به ترامپ را منتشر ميكند و در همين روز، مشايي بعد از سالها سكوت و حتي اعلام رسمي «كنارهگيري از سياست به طور كامل»، كنفرانس خبري برگزار كرده و حمايتش از بقايي را اعلام ميكند. روند سروصداي تيم احمدينژاد ادامه دارد. 14 اسفند، او بيانيه تحليلي را با عنوان «اولين» بيانيه صادر و در آن سعي ميكند به مسائل اقتصادي پاسخ دهد و به دولت روحاني حملهتندي انجام ميدهد. چرا 8 و 14 اسفند؟ در اين روزها چه اتفاقي افتاده بود كه احمدينژاديها سراسيمه سكوت خود را شكستند و تغيير رويه دادند؟ اگرچه تمام اين موارد سويههاي مرتبط با انتخابات و حتي پالسهايي به خارج از ايران دارد(كه درجاي خود بايد به آن پرداخت)، اما ماجرا به برداشت غيرقانوني 23 هزار ميليارد تومان از منابع نفتي بر ميگردد كه حالا مجلس به دنبال پس گرفتن آن است. موشكهاي انحرافي آنها كه احمدينژاد و تيم او را در اين سال هاي سياست ايران رصد ميكنند، بر يك نقطه در رفتار اين تيم ميتوانند اشتراك نظر داشته باشند:« احمدينژاديها دقيقا در شرايطي كه متهم هستند، اداي شاكي بودن را در ميآورند». آنها «براي همان چيزي كه متهم هستند(و بايد پاسخگو باشند)، از ديگران شاكي ميشوند و خواهان پاسخگويي هستند». اين رفتار، بارها و بارها تكرار شده است. احمدينژاديها اين تاكتيك را زماني با سروصداي زياد انجام ميدهند كه ميخواهند حواسها را از نقطهاي به نقطه ديگر منحرف كنند. نمونههاي فاش شده زيادي هم از اين موضوع وجود دارد. به عنوان مثال عليرضامقيمي، مديرمجموعه تاريخي نياوران، در سال 90 در اعترافاتش گفته بود كه بحث پيدا شدن «كيف شاه در صندوق عقب يك ماشين» براي منحرف شدن توجهات از بقايي، به دروغ ساخته و پرداخته شد. بقايي در شهريور89، اظهاراتي در مورد ارمنستان انجام داده بود كه زيرفشار شديد رسانهاي قرار گرفته بود. دولت قبل با ساختن اين «دروغ» تلاش كرد اذهان را «منحرف» كند. نامه احمدينژاد به اوباما همين اتفاق در ماجراي آخرين نامه احمدينژاد به اوباما هم ديده شد. بعد از آنكه آمريكا دو ميليارد دلار از داراييهاي ايران را مصادره كرد، او سريعا به اوباما نامه نوشت و به او هشدار داد كه اين پول را برگرداند. اما اندكي بعد مشخص شد كه متهم اصلي در واقع خود او بود. چون دولت اوباما به احمدينژاد پيام فرستاده بود اين داراييها را خارج كنيد.(فتحي، نماينده مجلس، 18بهمن، ايسنا)اما احمدينژاد اين كار را نكرد تا آن پول را دو دستي به آمريكاييها تقديم كرده باشد.در عين حال خودش به عنوان اولين شاكي فرياد«دزد،دزد»سر داد،تا افكارعمومي را «منحرف» كند.اما ازآن روزبه بعد، تيم احمدينژاد كه حتي به ريزترين انتقادات هم واكنش نشان ميدهند،كلمهاي راجع به اين موضوع حرف نزدند تا مبادا ابعاد ديگري از آن برملا شود. تخلف 23 هزار ميليارد توماني
اتفاقا پس از اين ماجراها شنيده شده احمدينژاد در جمع يارانش در ولنجك گفته:« سکوت مابه معنی بیتوجهی به مسائل نیست. مملکت رابکنند توی حلقوم آمریکاوما نگاه کنیم؟! مردم را له کنند؟! ثروت های ملت رابالابکشند؟! شوخی نداریم دراین مسائل».نكته همين جاست كه چه كسي ثروتهاي ملت را بالا كشيد؟ 23 هزار ميليارد توماني كه دولت حالا موظف است آن را با ديوان محاسبات تسويه كند، تخلف دوران چه كساني است؟چه كساني دو ميليارد دلار پول ملت را «توي حلقوم آمريكا» ريختند؟ احمدينژاد هميشه برخلاف آنچه ادعا ميكرد، عمل كرده است. براي همين هم شعار معروف مردم در انتخابات 88 خطاب به او تابلوي «دروغ ممنوع» بود. او اتفاقا نشست و نگاه كرد و دو ميليارد دلار را تقديم آمريكاييها كرد و در عوض با سروصداي زياد فرار به جلو كرد. در عين حال، او با نوشتن نامه به رييسجمهور و بيان اينكه «خزانه خالي نبوده» با سروصداي زياد ميخواهد اذهان را از ماجراي تخلف نجومي و برداشت غيرقانوني 22 هزار ميليارد توماني منحرف كند.
دیدگاه تان را بنویسید