مصادیق جدید برای خروجی مدیریت نیاورانی
اواخر هفته گذشته رضا صالحیامیری، وزیر ارشاد اعلام کرد 6 وزیر کابینه روحانی که چیزی حدود 30 درصد ظرفیت دولت را شامل میشود، برای حل مشکل بازی «کلشآوکلنز» وقت گذاشتهاند!
مجلس دهم هم چهارشنبه هفته گذشته حماسه را کامل کرد و با حمایت قاطع نمایندگان نزدیک به دولت مصوبهای را تصویب کرد که مبتنی بر آن مدیران میتوانستند تا سقف روزی 800 هزار تومان حقوق بگیرند یعنی 30 برابر کف حقوق کارگران و کارمندان؛ هر چند مجلس بعدا تحت فشار افکار عمومی تا حدودی مصوبه خود را تعدیل کرد اما پروسهای که طی شد همچنان تلاش برای قانونی کردن نجومی گرفتن را در افکار عمومی تهنشین میکند.
این همان مدیریتی است که بعد از 4 سال در اختیار داشتن قوه اجرایی کشور و برخوردار بودن از بزرگترین امتیازات و اجازهها هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، باز هم در سال پایانی بیانیه میخواند و به سبک نامزدهای انتخاباتی قول و وعده و وعید میدهد. این همان تفکر و سبک مدیریتی است که برایش زنگ حسابی وجود ندارد و همه زنگها زنگ انشاست و همچنان همه کاستیها و گرفتاریها به گردن دولت قبل و 8 سال گذشته است.
آنچه از مولفههای مکتب مدیریتی نیاوران قبلا در همین جریده گفتیم و برخی مصادیقش را خود مردم در این چند روز دیدهاند شاید برای عدهای تازگی داشته باشد و برای برخی لطیفهای ولو تلخ باشد ولی برای آنهایی که سن و سالی دارند و همین مناسبات را در 20 ساله فوقالذکر درک کردهاند همهاش خاطره است. نجومیبگیری مدیران و کارگزاران، وقتگذاری برای مسائل بیاولویت و دسته چندم که تنها مساله قشر خاصی است و برخورد متفرعنانه با کسی که از محرومیتها میگوید، همه مصادیق متعددی هم در این دولت و هم در دولتهای سازندگی و اصلاحات دارد که ذکر یک به یکش از این مقال خارج است و بیانش آسودهسری خواهد و مهتابشبی! اما عجالتا در این 20 سال سیاق مدیریتی حضرات مبتنی بر همین روشها بوده است؛ روشهایی که مبانی نظریاش را نه در خطبه 53 نهجالبلاغه بلکه در خطبههای معروف نماز جمعه مانور تجمل باید جست!
دیدگاه تان را بنویسید