روزنامه صبح نو: اگر به سالهای آغازین دهه 70 برگردیم به شعار معروفی در نماز جمعه تهران برمی خوریم که به هنگام ایراد خطبهها توسط آقای هاشمی رفسنجانی، گروهی از نمازگزاران با فریادهای خود دشمن هاشمی را دشمن پیغمبر میخواندند؛ شعاری که آن روزها جناح راست سنتی در حمایت از رئیسجمهور وقت و در مخالفت با جریان چپ که مهمترین منتقدان آقای هاشمی بودند، مطرح میکرد.
منتقدانی که صفی منسجم در برابر اقدامات دولت وقت قرار داده و چهرههای شاخصی از مجمع روحانیون مبارز ،سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، دفتر تحکیم وحدت و روزنامهها و نشریاتی چون سلام و جهان اسلام و عصرما و بیان و ... آقای هاشمی را آماج حملات و نقدهای خود قرار میدادند .
مجلس سوم هم که در انحصار جریان چپ سنتی بود در سالهای آخر خود ساز مخالفت با دولت سازندگی را کوک میکرد. ادامه این روند همراه با عملکرد پر سؤال و دولت دوم سازندگی که فشارهای سنگینی را بر مردم تحمیل میکرد ونیز سرسختیها و انتقادناپذیریهای آقای هاشمی در برابر منتقدان، منجر شد تا مخالفان و منتقدان آن روزهای آقای هاشمی در رقابت سال 1376 نامزد جریان راست یعنی آقای علی اکبر ناطق نوری را با شکست تاریخی مواجه کنند. این پیروزی چپ گرایان سنتی ایران که البته در آستانه پوست اندازی جدیدی قرار گرفته بود فرصتی جدیدفراهم کرد تا رسانهها و قلم بدستان تازه به دوران رسیده آنها، به زعم خود، نورافکن به تاریکخانه اشباح بتابانند و بی پروا قبای "عالیجناب سرخپوش" برتن آقای هاشمی کنند !
باری چرخشها و تحولات سیاسی که دراز دامناند و پرماجرا، در سالهای ماضی آن مخالفان سرسخت و هتاک دیروز را با آقای هاشمی در یک جبهه قرار داد و طرفه آنکه آن حضرات که امروز در سلک مدافعان سینه چاک آیت الله درآمده اند، منتقدان امروز آقای هاشمی را تا سرحد تکفیر مورد نوازش قرار میدهند ! به تعبیر خدایگان سخن جناب سعدی شیرازی: وین بوالعجبی و چشم بندی/در صنعت سامری ندیدم!
دیدگاه تان را بنویسید