روزنامه کیهان: داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب در تحلیلی نوشت: جنجال بر سر افشای اظهارات محرمانه دکتر ظریف نزد برخی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس بعد از 24 ساعت خالی از ابهام شد و مشخص گردید دکتر در آن جلسه ابراز داشتهاند که اشتباه کردهاند تعهدات طرف آمریکایی در ازای تمدید تحریمهای ISA را باور کرده و اعتراف کردهاند باید در برجام راههای مقابله با این مسئله را پیشبینی میکردند!
قبل از ورود یا مناقشه بابت همین بیمبالاتی نکته اساسیتر آن است که اساسا چنین اظهاراتی چقدر حائز اهمیت بود که لازم باشد دکتر ظریف به شرط «محرمانه ماندن جلسه مزبور» چنان اعترافی را ابراز نمایند؟!
تنها توجیه قابل فهم پیرامون اصرار بر محرمانه نگاه داشتن این جلسه «شرمندگی نزد افکار عمومی بابت این بیمبالاتی است»! در آن صورت جایز است دکتر ظریف به این واقعیت ولو تلخ تن دهند که مقدرات کشور تعارفبردار نیست که بیمبالاتی نسبت به آن را بتوان هزینه آبروداری افراد کرد!
اصولا و از ابتدا مشکل دکتر ظریف و تیم مذاکرهکننده هستهای آن بود که فاقد درک درستی از محرمانگی بودند و ریزترین مسائل مربوط به پرونده اتمی ایران را به صورت محرمانه با اصلیترین دشمنان کشور پشت درهای بسته به رایزنی میگذاشتند و در این میان مردم ایران و نهادهای مشروع داخلی مانند مجلس را نامحرم تشخیص داده و از ارائه اطلاعات به ایشان استنکاف میورزیدند.
همین اختفا و پردهپوشیهای بیدلیل اگر لحاظ نشده بود و جناب ظریف در همان طول مذاکرات چنانچه جزئیات توافقات را با داخلیها نیز به رایزنی میگذاشتند قطعا دیگران نیز میتوانستند به موقع راهکار لازم را به ایشان بدهند تا امروز مواجه با چنین بیمبالاتی نباشند.
علی ایحال اکنون قبل از دکتر ظریف آنهایی باید نسبت به این بیمبالاتی پاسخگو باشند که در طول مذاکرات مبتلا به جوگرفتگی شدند و هرگونه انتقادی از ظریف و شیوه مذاکرات ایشان را برنتابیده و از ایشان ابرمردی نشسته بر قلل رفیع دیپلماسی ساختند.
شوربختانه دکتر ظریف به شکلی افراطی و ناخواسته مبتلا به عنصر قهرمانزدگی شد.
قهرمانسازی یک بیزینس است و چون میزان تقاضایش بالا است بالتبع تولیدش نیز صرف کرده و خط تولیدش نیز توجیه اقتصادی دارد و در این میان قربانی اصلی عنصر قهرمانی است که به صورتی انفجاری برخوردار از دانش و توانش و سگالشی با ابعادی عظیم خواهد شد که نه آن قهرمان مصنوع ادعایش را و نه توانش را داشته و دارد و بالتبع به همان سرعت که تولید و عظیم میشود به همان سرعت هم حذف و تحقیر میشود.
ظریف برخلاف شیدائیان نه یک استراتژیست است که استراتژیست مانند افرادی نظیر کیسینجراند که برخوردار از تعریفاند و دکتر در این زمینه کمترین استعداد یا کارنامه یا استراتژی طراحی و تدوین شدهای برای ارائه ندارند. همچنان که ایشان سیاستمداری زبده نیز نیستند و زبدگان سیاسی مشاهری نظیر چرچیل یا گرومیکو و قوامالسلطنهاند که صاحب سبک و برخوردار از شخصیتی سیاسی و پیچیده و غیرقابل پیشبینی بودهاند و دکتر تنها نشان دادند و اثبات کردند برخوردار از روابط عمومی خوب بوده و مناسب قرار گرفتن در چنین کسوت و مسئولیتی میباشند و سقف پروازشان برخلاف انتظار در تراز وزیر خارجه متوقع در جمهوری اسلامی احراز و اثبات نشد.
دیدگاه تان را بنویسید