مقایسه فرصتسوزی برجام و دیپلماسی قرن نوزده
با تمدید و ابلاغ تحریمهای 10 ساله ایران، برجام عملاً و رسماً نقض شد. در این شرایط استفاده از مکانیسم ماله برای لاپوشانی خسارت محض، تداعیکننده دیپلماسی قاجاری در قرن 19 است. مقایسه این دو مقطع از تاریخ دیپلماسی ایران، عبرتآموز و آگاهیبخش خواهد بود.
نتیجه دیپلماسی قاجاری آن شد که حکومت قاجار در قرن 19 درحالیکه میتوانست با استفاده از فرصتها و معادلات بینالمللی، دیپلماسی هوشمندانه و عزتمندانهای را پیش بگیرد اما متأسفانه با اشتباه محاسباتی و سهلاندیشی در اعتماد به انگلستان و بازی یکسویه با لندن، خسارات جبرانناپذیری را به منافع ملی و تمامیت ارضی ایران وارد کرد. ویژگیهای دیپلماسی قاجار در قرن 19 عبارت بود از: 1- عدم هوشمندی در استفاده از فرصتها و معادلات جهانی 2- اشتباه محاسباتی در اعتماد به انگلیس و اتکای صرف به لندن 3- پذیرش توافق فرساینده و عدم اخذ ضمانت برای اجرای آن 4- نگاه به مناسبات با انگلیس برای ارتقا و تثبیت دولت قاجار
در انطباق دیپلماسی برجام با دیپلماسی قاجار، بهوضوح میتوان عینیت ویژگیهای پنجگانه بالا را مشاهده کرد. نگاه به برجام برای ارتقا و تثبیت دولت تدبیر و ترجیح منافع قبیلگی بر منافع ملی، باعث شد دولت یازدهم به توافقی تعجیلی تن دهد که اکنون ضمانتی برای اجرای آن در اختیار ندارد. از همین رو است که همزمان با حضور وزیر امور خارجه کشورمان در آمریکا، در یک تحقیر و جیببری آشکار 2 میلیارد دلار (7 هزار میلیارد تومان) از داراییهای ایران مصادره میشود و با کمال تأسف بهاندازه وزیر خارجه فزرتی [بیقابلیت] آلسعود هم اقدامی صورت نمیگیرد. آمریکا به تعهداتش در برجام عمل نمیکند؛ وزیر امورخارجه کشورمان به دنبال اخذ نامه اطمینانبخش برای بانکها و شرکتهای خارجی است! از همه مهمتر با تمدید تحریمهای ایران توسط آمریکا، برجام رسماً نقض میشود و وزیر امور خارجه کشورمان به آمریکا توصیه میکند بهتر است(!) به برجام پایبند باشد. بدیهی است دیپلماسی برجام بهمثابه دیپلماسی قاجار در قرن 19 نمیتواند متضمن عزت ملی و منافع ملی شود. از این دیپلماسی تنها کاری که برمیآید مالهکشی یا به عبارت بهتر استفاده از مکانیسم ماله است.
دیدگاه تان را بنویسید