اقوام و مذاهب به مثابه يك فرصت

کد خبر: 602650

يكپارچه كردن ملت در هر سرزمين و تقويت حس ملي و ايجاد تعلق سرزميني در ميان آنها منوط به داشتن برنامه‌هاي جدي و حساب شده است.

روزنامه اعتماد؛ عبدالكريم حسين زاده: يكپارچه كردن ملت در هر سرزمين و تقويت حس ملي و ايجاد تعلق سرزميني در ميان آنها منوط به داشتن برنامه‌هاي جدي و حساب شده است. هم‌اكنون همه ما شاهد خسارت‌هاي بي‌توجهي به اين موضوع مهم هستيم و در كشورهاي اطراف اثرات آن را به خوبي مي‌بينيم. در حال حاضر مصر بعد از سه رييس‌جمهور هنوز شرايط ثبات را ندارد و درگير اين مخاطرات است. عراق امروز محل همين مناقشات قومي و مذهبي است و پديده‌اي به اسم داعش در همين بستر به وجود آمده است كه تبديل به مخاطره قرن حاضر شده است. سوريه و افغانستان هم دچار همين روندها و مشكلات هستند و وضعيت‌شان بسيار نابسامان است.
براي تثبيت ايرانيت و اسلاميت كشورمان بايد به ايجاد پكپارچگي ملي و تعلق سرزميني توجه كنيم. بايد گفتمان‌سازي كنيم تا اقوام و مذاهب شناخت دقيق‌تري از هم پيدا كنند و فضا شفاف‌تر شود. ابعاد منافع ملي براي همه اقوام و مذاهب روشن شود و اين منافع ملي به گونه‌اي باشد كه ارجحيت خودش را نسبت به همه تفاوت‌هاي ديگر نشان دهد. پروژه‌هايي كه در اين راستا مي‌تواند كمك كند بحث مشاركت‌پذيري همه و به كارگيري تمام ثروت‌ها و سرمايه‌هاي انساني درون سرزميني براي توسعه و تعالي كشور است. رنگين‌‌كمان فرهنگ‌ها و اقوام و مذاهب يك فرصت است. به هيچ‌وجه تهديد نيست. منتها اگر اين فرصت مورد بي‌توجهي قرار بگيرد و به آن اهميت و حساسيت نشان داده نشود دچار مشكلات عديده مي‌شود.
به عنوان مثال در تيم‌هاي ورزشي مثلا فوتبال مي‌بينيم كه از اقوام و مذاهب و دين‌هاي مختلف بازيكناني حضور دارند. از تيموريان ارمني تا دايي و باقري آذري حضور داشته‌اند. قوميت‌ها و مذاهب وقتي بخشي از خودشان را در يك تيم مي‌بينند نسبت به آن احساس تعلق خاطر مي‌كنند و اين براي آنها ايجاد وابستگي مي‌كند. احساس نقش داشتن و سهيم بودن به‌شدت در ايجاد تعلق خاطر تاثيرگذار است. در پهنه كلان سرزمين اين امر به صورت‌هاي مهم‌تر خود را نشان مي‌دهد. لذا من فكر مي‌كنم براي تقويت اين حس هويت ملي و همبستگي بايد به اقوام و مذاهب مختلف نقش بدهيم تا حس تعلق خاطر را در آنها افزايش دهيم.
عدم توسعه يافتگي مناطق قومي و مذهبي از مسائل ديگر كشور است. مناطق مرزي در ايران كمتر توسعه يافته يا توسعه نيافته هستند. لذا براي اينكه اين ذهنيت‌ها شفاف شود و شائبه‌ها از بين برود سازمان مديريت بايد آسيب‌شناسي از ميزان توسعه يافتگي مناطق و پهنه‌هاي فرهنگي و سرزميني در ايران داشته باشد و اين مناطق را به توسعه يافته/ كمتر توسعه يافته و توسعه نيافته دسته‌بندي كند. ميزان بودجه‌ريزي و سرمايه‌گذاري‌هاي صورت گرفته در سال‌هاي مختلف را آناليز كنند و ارتباط بين ميزان سرمايه‌گذاري و عدم توسعه يافتگي را بسنجند و نسبت به اين مناطق تبعيض مثبت قائل شوند. اين مي‌تواند اثرات بسيار مثبتي در حس تعلقات سرزميني ايجاد كند.

علاوه بر توسعه‌هاي كالبدي و فيزيكال موضوع بعدي توسعه فرهنگي اقوام است. در بسياري از استان‌هاي چند فرهنگي روز قدس در آخرين جمعه ماه رمضان شيعه و سني با هم تظاهرات مي‌كنند و شعار مي‌دهند و بعد براي نماز جمعه از هم جدا مي‌شوند! چرا نبايد اين همبستگي تا پايان نماز جمعه ادامه داشته باشد؟! اين نكته ظريفي است اما بي‌توجهي به اين موضوع خود‌به‌خود مسائل را بزرگ مي‌كند. لذا اين گفتمان‌سازي از اهميت بسيار بالايي برخوردار است و ايجاد همبستگي و وحدت را بايد وارد پروژه‌هاي اجرايي كنيم. در هفته وحدت خيلي‌ها سخنراني مي‌كنند اما در هفته وحدت بايد وقت‌مان را براي اين بگذاريم كه در طول سال خروجي‌هايمان براي ايجاد همبستگي و هويت ملي چه بوده تا اينكه به سخنراني بپردازيم. بايد پيش‌بيني‌هايي براي آينده داشته باشيم. آسيب‌شناسي كنيم و ببينيم معضلات و نقاط ضعف ما كجاست. اگرچه سنجش عملكرد دولت يازدهم در اين حوزه خيلي نسبي است اما بر اساس كاركردها من اين دولت را موفق‌تر از دولت قبل مي‌بينم. اما اين به آن معنا نيست كه اين عملكرد كاملا رضايت بخش و موفق بوده است. نقاط ضعف بسياري وجود دارد و دولت بايد اين نقاط ضعف را پوشش بدهد و اگر عمر دولت به چهار سال بعد رسيد بايد وارد اقدامات اجرايي‌تر در اين حوزه شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت