روزنامه اعتماد: آنچه با عنوان جنبش دانشجويي شناخته ميشود يك تجربه ٧٥ ساله را پشت سر دارد و ميتوان آن را به عنوان يكي از پايدارترين و پيوستهترين جنبشهاي كشور به رسميت شناخت؛ جنبشي كه در بازههايي اراده تغيير داشته و از دوره انقلاب اسلامي به بعد با اراده اصلاح فعاليت كرده است. جنبشي كه هيچ وابستگي حزبي و مالي نداشته و تلاش كرده است تا در جريان نقدي كه به قدرت دارد همواره منافع ملي و خير عمومي را در نظر بگيرد و به عنوان مجموعهاي رصدگر، هم نكات مثبت تحولات جامعه را در نظر بگيرد و هم نقدهايي را بر روندهاي نادرست داشته باشد. جنبش دانشجويي در سير تحول خودش كارنامه درخشاني داشته است، هم در فراز و نشيب حوادث قبل از انقلاب و هم پس از انقلاب و در دوره دفاع مقدس در حساسترين دورهها همراه كشور بوده است. اين جريان همواره نقد دولت را در دستور كار خود داشته است چه دولت سازندگي، چه دولت اصلاحات، چه دولت تدبير و اميد و چه نقد دولتي كه موسوم به مهرورزي بود اما چندان مهري نورزيد. دانشجويان تلاش كردهاند با حفظ نقش كليدي خود در آگاهيبخشي، هرجا كه احساس كردهاند در دولتها كمبودهايي وجود داشته است به حق و شجاعانه به
نقد آن بپردازند.
رييسجمهور در سخنراني روز دانشجوي خود اشاره كرد كه دانشجويان بايد به نقد دولت و ساير قوا بپردازند. درست است كه حاكميت متشكل از سه قوه است اما در ديد عمومي قوه مجريه نماد قدرت در عرصه سياست شناخته ميشود و البته همانگونه كه آقاي روحاني گفت، اين قوه بسيار نياز به نقد مشفقانه و منصفانه دارد چرا كه با وجود كارهاي خوبي كه انجام داده است، ضعفها و مشكلاتي هم دارد كه به موضوع مديريت در حوزههاي مختلف بازميگردد و چشمهاي بينايي نياز است تا اين مشكلات را ببيند و به نقد آنها بپردازد، دولت از اين موضوع استقبال ميكند.
اما حرف درستي است كه نبايد قدرت را در دولت خلاصه كرد. يكي از كانونهاي مهم قدرت قوه قضاييه است. اين قوه بايد كانون امني باشد براي احساس سلامت در جامعه، براي پيشگيري از فساد، مبارزه با زيادهخواهي و عدول از حقوق عمومي. براي همين است كه اين قوه بسيار به نقد منصفانه نياز دارد. هرچند قوه قضاييه عملكردهاي خوبي هم داشته اما نوع برخوردهايي كه صورت گرفته نياز به بررسي دارد. به نظرم قوه قضاييه حتي از نقد غيرمنصفانه هم نبايد ناراحت شود چرا كه احساس امنيت جامعه به اين قوه بستگي دارد، در هر جامعهاي اگر آسيبي از سوي ساير قوا به جامعه برسد، به دستگاه قضايي كشورشان پناه ميبرند، به دستگاهي كه هم توان پيشگيري دارد و هم قدرت مجازات و نهاد مهمي است براي توزيع عادلانه داوري در جامعه، پس نبايد از نقد اين قوه هراسيد. قوه مقننه هم از اين امر مستثنا نيست. جايي كه قدرت قانونگذاري و نظارتي دارد و به عنوان شاخص مردمسالاري شناخته ميشود.
يكي از كانونهايي كه همه اين قوا بايد از آن دفاع كنند دانشگاه است. دانشجويان نقد رايگان و معقول ميكنند، براي كارشان هزينه هم ميدهند بدون اينكه طلب قدرت و ثروت داشته باشند و بايد قدر اين كانون نقد را دانست. نميشود كه همه قوا در روز دانشجو از اين حركت و نقشي كه در طول تاريخ كشور داشته است تقدير كنند اما در مقام نقد و داوري آن را به رسميت نشناسند يا خداي نكرده هزينهاي به آن تحميل كنند. دانشگاه ميزانالحراره جامعه است. هرگاه دانشگاه سكوت كرد و در خود فرو رفت بايد نگران آسيب بود. دانشگاهي كه در خود بخزد و پرسشگري را كنار بگذارد مايه نگراني است. دانشگاه پرنشاط نشان از جامعه پرنشاط دارد، جامعهاي كه با آسيبهاي كمتري روبهرو است. جامعهاي كه نقد نشود، اصلاح نميشود. چه بهتر كه اين نقد از سوي نهادي انجام شود كه محل اجتماع نخبگان است و چه بهتر اگر كمك كنيم تا اين نهاد بدون نگراني و دغدغه به نقد بپردازد.
دیدگاه تان را بنویسید