قالیباف کدام «برجام» را مایه افتخار می‌دانست؟

کد خبر: 599385

شاه كليد اصلی پيشرفت كشور دل بستن به نيرو و توان داخلی و مقاومت در مقابل خواسته‌های نامشروع غرب است. شاه كليدی كه اگر از همان ابتدا در دستور كار دولت يازدهم قرار می‌گرفت، ايران با پتانسيل بالا می‌توانست در زمانه كنونی، بدعهدی آمريكا در برجام را با توان بالايی پاسخ دهد.

قالیباف کدام «برجام» را مایه افتخار می‌دانست؟
قالیباف
سرویس سیاسی فردا: روز گذشته محمدباقر قالیباف به مناسبت ۱۶ آذر به دانشگاه شهید بهشتی رفت و در آنجا نیز بحث داغ برجام و مواضع وی در این باره مطرح شد. قالیباف در پاسخ به سوالی درباره نگاه وی به برجام و مواضع او درخصوص توافق هسته ای گفت: روند مذاکرات منتهی به برجام در حقیقت فرایندی را طی کرد که تصمیم نظام بود؛ یعنی همه مراجع و سازمان هایی که باید، برای آن تصمیم گیری کردند و این فرایند را طی کرد؛ نهایتا نیز مقام معظم رهبری با شروطی برجام را پذیرفتند. اگر من گفته ام برجام برای ما یک افتخار است چه زمانی این حرف را زدم و چرا؟ از این باب برجام برای ما افتخار است که در آن مقطعی که این سند مسیر را طی کرد و با آن شروط پذیرفته شد، آنها ایران اسلامی را به رسمیت نمی شناختند و به دنبال براندازی بودند و با حرکت های نظامی، ترور، انفجار، تحریم، قطع ارتباط سیاسی هر کاری خواستند با این نظام اسلامی کردند. اما وقتی اقتدار و عزت و قدرت این ملت و انقلاب اسلامی را دیدند، چاره ای جز این نداشتند که در سال های آخر مکاتبات مستقیم با مقام معظم رهبری انجام دهند. قبل از آن، این کار را نمی کردند چون نظام ولایی و اساس ساختار این نظام را قبول نداشتند.
میز مذاکره را میز مبارزه ندیدند
اگر سوابق قدرت های زورگو را نگاه کنیم، آنها در میز مذاکره در مقابل قدرت انقلاب اسلامی و ملت و هدایت هوشمندانه مقام معظم رهبری زانو زدند. آیا واقعا این مایه افتخار نیست؟ اما من در همه آن صحبت ها این نکته را هم گفته ام که مذاکره کننده های ما باید میز مذاکره را هم یک مبارزه تلقی کنند. نه اینکه احساس کنیم اگر امروز به هر دلیلی عاجز و ناتوان هستند و دشمنان لبخند زده و با ما صحبت می کند، حالا دیگر دم کدخدا را دیده ایم و مشکلات دیگر حل شده است. اگر امروز انتقادها وجود دارد برای این است که ما میز مذاکره را میز مبارزه فرض نکردیم و آمدیم به آنها اطمینان کردیم. در شرایطی که مقام معظم رهبری در چند سال قبل از برجام طی سخنانی در مشهد فرمودند اگر آمریکایی با دستکش مخملی هم سراغ شما آمدند، زیر این دستکش مخملی دست چدنی دارند. آنها در تاریخ نشان داده اند که صداقت نداشته و دنبال کمک به کسی نیستند بلکه دنبال منافع خودشان می روند. نتیجه را امروز می بینیم که نه چرخ هسته ای و نه چرخ زندگی نمی چرخد؛ این بابت خوش باوری به آمریکا است. این هم ساده لوحی است که آب و نان و زندگی مردم و اقتصاد و آلودگی هوا و همه چیز را به برجام گره بزنیم. اگر این کار را انجام دهیم معلوم است، الفبای حکومتداری را بلد نیستیم و دنیا و استکبار را نشناخته ایم.
گفته های روز گذشته قالیباف بهانه ای شد برای اینکه بار دیگر مواضع وی را در خصوص برجام مرور کنیم:
بدعهدی آمریکا دور از انتظار نبود
شهردار تهران در صفحه شخصي خود نسبت به لگدزنی ايالات متحده به برجام اين گونه واكنش نشان داد: «این بدعهدی چندان دور از انتظار نبود. صرفا برای شیفتگان غرب که بی‌اعتمادی نظام به آمریکا را وهم و دشمن تراشی می‌دانستند، این اتفاق تجربه جدید بود و شاید حالا به دوراندیشی رهبر انقلاب ایمان بیاورند. همچنانکه قطعا اصل مذاکره و برجام خیانت نبود. خیانت آن است که برجام را قاب بگیریم و فقط مشتاقانه به آن نگاه کنیم و از توان داخل کشور غفلت کنیم.»
چشم انداز بلندمدت ما را لوزان و اوباما مشخص نمی کند
قالیباف در بخشی از سرمقاله روزنامه همشهری در فروردین ۹۴ و پس از توافق لوزان نوشت: «بدون شک یگانه مسیر موفقیت و پیشرفت کشور درون مرزهای این سرزمین است. سرنوشت ما و چشم‌انداز بلندمدت این مرزو بوم را نه ژنو مشخص می‌کند نه وین نه لوزان و نه هیچ جای دیگر. نه اوباما مشخص می‌کند نه کری و نه هیچ‌کس دیگر. آینده این مملکت در دستان خود ماست به فرهنگ کار ما وابسته است، راز پیشرفت در مناطق جغرافیایی مستعد کشاورزی است، در صنایع گوناگون نهفته است، در اقیانوس سرمایه‌های فکری موج می‌زند که به‌عنوان نمونه در حوزه فناوری خاک می‌خورد. سرنوشت این کشور را من و شما رقم می‌زنیم، جوانان خوش فکر و با انگیزه و تحصیل کرده رقم می‌زنند. اقتصاد این کشور را باید از درون مقاوم و مستحکم کرد. قطع وابستگی به نفت و خام‌فروشی منابع غنی این کشور تلاش و همت می‌خواهد، روحیه جهادی می‌خواهد تا گردنه‌های سخت را طی کند. لوزان هرچقدر هم که شادی بیاورد آینده ما را نمی‌سازد. چرخ اقتصاد ما را برای همیشه نمی‌چرخاند. گره زدن همه امورات کشور به مذاکرات هسته‌ای اشتباه بوده و هست. تماشاچی کردن مردم، فعالان اقتصادی و به‌ویژه مسئولان رده‌های مختلف به نتایج مذاکرات آثار زیانباری دارد. همچنان‌که نتیجه بلافصل این اتفاق مطالبه عمومی برای کاهش فوری قیمت‌ها و... خواهد بود که دور از انتظار است و در آینده نزدیک سرخوردگی به ارمغان می‌آورد.»
دستمان را روی زانوی خودمان بگذاریم و بلند شویم
قالیباف در جمع دانش آموختگان دانشگاه تهران در خرداد ۹۴ گفت: «انرژی مسئولین به‌جای حل مشکلات آن‌ها صرف مسئله‌سازی‌هایی می‌شود که هدف از آن وابسته کردن کشور به مذاکرات هسته‌ای و گریزناپذیر نشان دادن توافق به هر قیمت است. گویی هدف دولت برای دستیابی به توافق، رفع تحریم‌ها نیست بلکه جلب آرای سیاسی برای پیروزی در انتخابات آتی است. ... دستمان را روی زانوی خودمان بگذاریم و بلند شویم. درست است که تحریم‌ها اقتصادمان را تحت فشار قرار داده ولی این فقط به خاطر تحریم‌ها نیست. بی‌برنامگی و ضعف مدیریت در این دولت و دولت پیشین از تحریم‌ها هم مؤثرتر است. آمریکا نباید احساس کند که ما وابسته به تصمیم و اراده او هستیم. انقلاب و جنگ ثابت کرده که ما وابسته به هیچ‌کس نیستیم.»
جای برجام اقتصادی خالی است
همچنین شهردار تهران در حاشیه مراسم عزاداری عاشورای حسینی در آبان ۹۴ گفته بود : اکنون که توافق هسته‌ای به مرحله سرنوشت‌ساز خود رسیده و بالاخره برجام با همه فراز و نشیب‌ها با الزاماتی از سوی رهبری تأیید شده، وقت آن است که مسئولان اجرایی برای مردم، برنامه جامع اقدام حوزه اقتصاد کشور را ارائه کنند. برنامه‌ای که مانند برجام هسته‌ای وضعیت مشخصی از رشد اقتصاد کشور در مقاطع زمانی معین ارائه کند تا از سوی کارشناسان و مردم قابلیت ارزیابی و اندازه گیری داشته باشد. البته من معتقدم برجام اقتصادی و برنامه رهایی از اقتصاد نفتی و دولتی به برجام هسته‌ای وابسته نبوده است اما اگر با شعار چرخ سانتریفیوژ و چرخ زندگی هم، به وضعیت کنونی نگاه کنیم قاعدتاً مانع مدنظر دولت برطرف شده و گردش چرخ زندگی مردم باید سرعت بگیرد. لازم است برای تحقق این مطالبه به حق مردم یک برنامه دقیق و قابل انداره‌گیری ارائه شود. در این مسیر همه باید تلاش کنیم و با همدلی به دولت کمک کنیم تا این اتفاق به نتیجه برسد.
توجه به توان داخلی نقطه اشتراک سخنان قالیباف
می بینید که نقطه مشترک همه گفته های قالیباف درخصوص برجام، كار و تلاش براي رفع مشكلات داخلی و تكيه نکردن به غرب براي گشودن گره هاست! بنابراين شاه كليد اصلی پيشرفت كشور دل بستن به نيرو و توان داخلی و مقاومت در مقابل خواسته های نامشروع غرب است. شاه كليدي كه اگر از همان ابتدا در دستور كار دولت يازدهم قرار می گرفت، ايران با پتانسيل بالا می توانست در زمانه كنونی، بدعهدي آمريكا در برجام را با توان بالايی پاسخ دهد. هرچند در ماههای پيش رو، برجام همچون استخوانی لای زخم مانده و به نظر می رسد دولت تدبير و اميد نيز مرهمی برای اين زخم ندارد! انفعال بی سابقه حسن روحانی در سخنرانی دیروز و از آب و تاب افتادن آفتاب برجام گواهی بر این مدعاست.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت