سرویس سیاسی فردا: روزگار غریبی است؛ شاید اگر تجربه مدعیان اصلاح طلبی و آزادی بیان نبود، تحلیل شرایط کنونی سخت می نمود ولی هستند کسانی که شعار «زنده باد مخالف من»، سر می دادند و در سوی دیگر تحمل کوچکترین نقدی نسبت به خود را نداشتند!
مدارا و تساهل در فرهنگ سیاسی ایران، حلقه ای گمشده است که توسط جریانات سیاسی کمتر رعایت می شود. با این حال مدعیان شعار تساهل، خود در ورطه ای فرو افتاده اند که انسان را یاد شخصیت های رمان «کوری»؛ اثر ژوزه ساراموگا می اندازد. آدم هایی که دچار کوری سفید می شوند. کورها، برای زنده ماندن، از تمامی چیزهای باارزشِ خود میگذرند. منشا بیماری مشخص نیست اما با شیوع این بیماری، خوی حیوانی آنها نیز تشدید می شود و به جان هم می افتند. تمام داستان درباره انسان های کور اما بینا است، کورهایی که میتوانند ببینند، اما نمیبینند!
سخنان رئیس جمهور در نمایشگاه مطبوعات و اظهارات آیت الله آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه در رابطه با آن، یک روی سکه دیگری نیز دارد. حسن روحانی در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات گفته بود: "از قلم شکسته و دهان بسته کاری ساخته است؟ نشکنیم قلمها را به بهانههای واهی، نبندیم دهانها را با بهانههای غیراساسی، بگذاریم در این جامعه آزادی باشد و بگذاریم آزادی مسئولانه باشد، امنیت امروز برای ما اصل است اما فکر نکنید تنها با تفنگ امنیت ساخته و یا حفظ میشود که تفنگ هم به جای خود لازم است. اما قلم چه؟ اما بیان؟ و اما فرهنگ؟"
این اظهارات بی پاسخ نماند و چند روز بعد آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی؛ نکاتی را عنوان کرد که پاسخ روشن به ادعاهای روحانی بود: " برادر بزرگوار! شما خودتان شفاهاً یا کتباً با واسطه یا بیواسطه بارها گفته اید که چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمی کنید یا نزد مقام معظم رهبری گلایه می کنید که چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است. اما وقتی در بین اهالی مطبوعات و رسانه حضور می یابید ندای آزادی مطبوعات سر می دهید و اینکه قلمها را نشکنید و دهانها را نبندید!"
یک روی سکه چنین دیالوگی میان دو رئیس دو قوه، ادعاها و انتظاراتی است که بین این دو دستگاه درجریان است و گاهی اینگونه در میان افکار عمومی نیز مطرح می شود. ولی روی دیگر سکه مربوط می شود به حامیان اصلاح طلب حسن روحانی. کسانیکه چشم ها و گوش هار را بسته اند و چون منافع خود را در حفظ و تحکیم پایه قدرت دولت تدبیر و امید می بینند، در مقابل شعارها و وعده های توخالی دم نمی زنند و حتی بنگاه رسانه ای خود را نیز به طور تمام و کمال در اختیار تبلیغ ریا و وعده قرار می دهند.
درست در روزی که حسن روحانی، دم از نکشستن قلم می زد، رسانه ها و فعالین اصلاح طلب، به طور گسترده این اظهارات را در روزنامه ها، سایت ها و کانال های اجتماعی با افتخار بازنشر دادند، اما هیچ کدام این پرسش را مطرح نکردند که این سخنان تا به چه میزان به واقعیت نزدیک است! نه تنها این سوال مطرح نشد بلکه در همان شب سخنرانی روحانی در نمایشگاه مطبوعات؛ حجت الاسلام انصاری، معاون حقوقی و اصلاح طلب روحانی، با عصبانیت به برخی از رسانه ها تاخت و عنوان داشت که دولت چند شکایت را علیه تعدادی روزنامه و نشریه در دادگاه پیگیری می کند!
اصلاح طلبان روزگاری با شعار زنده باد مخالف من، تمامی دهان ها و صداهای منتقد را خفه کردند، حتی به هم قطاری های خود هم رحم نکردند و کوچکترین انتقادی را نسبت به جریان اصلاح طلب نه تنها بایکوت بلکه با شانتاژ رسانه ای، به بدترین نحو یعنی با تهمت و افترا پاسخ دادند. حال پس از سال ها که روزگار بر وقف مرادشان شده، با همان نقاب تزویر و ریا در مقابل کجی ها و وعده های توخالی یا سکوت کرده اند یا به حمایت از مسیر کج پرداخته اند. در این روزگار مدعیان تسامح و تساهل در ورطه قدرت افتاده اند و رسیدن به کرسی های خوش رنگ و لعاب، چشم های آنها را کور کرده است. دروغ و تزویر به سکه این روزهای بازار قدرت طلبان مدعی دموکراسی و آزادی بیان تبدیل شده و با رفتارهای این چنینی، شعارهای زیبای خود را نیز به لجن کشیده اند.
دیدگاه تان را بنویسید