چرا قاليباف، مقصر همه مشكلات ماست؟!
در چندماه گذشته هرگاه دولت با بحران یا انتقاد جدی در عرصه عمومی مواجه شده و مردم در انتظار پاسخ قانع کنندهای از دولتمردان، ناگاه حجم انتقاد از قالیباف در فضای رسانههای مدافع دولت افزایش قابل توجهی پیدا کرده است.
به عبارتی تلاش شده تا با ابزار رسانه مطالبه عمومی به سمت شهرداری سوق داده شده و اینگونه وانمود میشود که قالیباف مسئول همه مشکلات مردم ایران در سالهای قبل و بعد از دولت روحانی است. کیفیت تخریب و حملات همگاه آنقدر ذلیلانه میشود که باید در هوش و تدبیر مهاجمان و سرگردنه نشینان رسانهای هم تردید کرد. در مورد اخیر به اختصاص زمین برای ساخت بیمارستانی که اول و آخر آن به نام پروفسور سمیعی است اعتراض کردهاند. همه ما و یا عزیزان ما ممکن است روزگاری گذرمان به همین بیمارستان بیفتد و بعد معلوم شود اینکار خوب بوده یا خیر. از سویی طبیعی است دولت به واسطه اختیارات و امکاناتی که در اختیار دارد در قبال اشتغال، ازدواج، مسکن و معیشت مردم باید پاسخگو باشد و مقصر جلوه دادن بقیه در این ماجراها چاره کار نیست. میشود قالیباف را در آلودگی هوا از تهران تا مرزهای غربی و تبریز، در تخریب جنگلهای شمال کشور، در نابودی محصول برنج مردم شریف شمال کشور، در تصادفات رانندگی، در بیکاری جوانان، در کوچک شدن سفرههای مردم و... مقصر معرفی کرد ولی بینی و بین الله اینها برای مردم نان و آب میشود؟ حقوقهای نجومی، انتساب بابک زنجانی به کارگزاران، ماجرای تاسف برانگیز و خجالت آور صندوق ذخیره فرهنگیان، دخالت حسین فریدون در انتصابات سوال برانگیز بانکها، ماجرای سوءاستفاده هزار میلیاردی که احمدتوکلی در برنامه متن و حاشیه از آن سخن گفت و... سوالاتی است که مردم در حوزه عملکرد دولت در حوزه مبارزه با فساد دارند و دولت پاسخی برای آن ندارد. این آرزو بر دل ما ماند که دولت محترم مدیران نجومی متخلف را به دستگاه قضایی معرفی کند یا لااقل مانند قالیباف از دستگاه قضایی بخواهد کشف جرم کرده و با متخلف در هر سمت و جایگاهی برخورد کند. از خود بپرسید: اگر حسین فریدون انتسابی به رئیس محترم قوه مجریه نداشت آیا با آنچه رئیس سازمان بازرسی درباره وی گفته و... میتوانست آزاد باشد؟ رقابت سیاسی ابزاری دارد که مهمترین آن اخلاق و شرافت برای سیاستمدار است. نمیشود دم از اخلاق زد و بعد برای تخریب رقیب دست به هر کاری زد.
دیدگاه تان را بنویسید