مسئله اصلي آمريکا تحول فکري مردم حزب اللهي ايران است

کد خبر: 574528

آيت الله مصباح يزدي با اشاره به اين‌که مسئله اصلي براي امريکا تحول فکري مردم انقلابي و حزب اللهي ايران است، ادامه داد: بهترين راهي که مي‌توانست دشمنان را به هدف خود برساند، اين بود که الگويي را معرفي کنند تا به مردم نشان دهند که مي‌توان با آمريکا کنار آمد، تا سوژه اي براي مطلوبيت رابطه با آمريکا و حذف شعار مرگ بر آمريکا باشد؛ البته اين از حماقت آمريکايي هاست که خودشان همين الگوي خودشان را نيز سست کرده و کاري کردند که حتي مدافعان رابطه با آمريکا نيز مجبور شدند زبان به اعتراض باز کنند.

رجانیوز: آيت الله مصباح يزدي با اشاره به اين‌که مسئله اصلي براي آمريکا تحول فکري مردم انقلابي و حزب اللهي ايران است، ادامه داد: بهترين راهي که مي‌توانست دشمنان را به هدف خود برساند، اين بود که الگويي را معرفي کنند تا به مردم نشان دهند که مي‌توان با آمريکا کنار آمد، تا سوژه اي براي مطلوبيت رابطه با آمريکا و حذف شعار مرگ بر آمريکا باشد؛ البته اين از حماقت آمريکايي هاست که خودشان همين الگوي خودشان را نيز سست کرده و کاري کردند که حتي مدافعان رابطه با آمريکا نيز مجبور شدند زبان به اعتراض باز کنند. به گزارش پايگاه اطلاع رساني آثار حضرت آيت الله مصباح يزدي، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در جلسه کانون طلوع، ضمن گراميداشت ياد و خاطره شهدا و هفته دفاع مقدس، با اشاره به اولويت مسائل فرهنگي، اظهار داشت: عده اي از فرهنگ، چيزهايي مانند گويش‌ها و لهجه‌هاي محلي، لباس‌ها و غذاهاي ايراني، سرود‌ها، موسيقي‌ها و احيانا حرکات موزون اراده مي‌کنند؛ اما مراد ما از فرهنگ اموري است که ريشه در اعتقادات و ارزش‌ها دارد؛ باورها و ارزش‌هايي که مخصوصاً پس از انقلاب، در جامعه ما پديد آمده و يا پررنگ تر شده است. آيت الله محمد تقي مصباح يزدي با اشاره به ابعاد سياسي و اقتصادي برخي مسائل فرهنگي، ادامه داد: با توجه به تأثيرعوامل گوناگون بر مسائل فرهنگي، در بسياري از موارد نمي توان اولويت قطعي آينده را دقيقا مشخص کرد؛ هرچند برخي امور کلي را مي‌توان پيش‌بيني نمود؛ همان‌گونه که مسأله دشمني با آمريکا به عنوان رأس عالم استکبار، امري تقريبا مشخص است؛ لذا امام (ره) از همان سال‌هاي اول انقلاب در اين مسئله با سياستمداراني که عمدتاً از ملي گراها بودند، اختلاف نظر داشت. وي با اشاره به اين‌که ملي گراها معتقد بودند بايد با گفت‌وگو با آمريکا سعي کنيم تا حد مقدور، منافع خود را تأمين کنيم، ادامه داد: برخي از آنها رسماً به آمريکا تعلق خاطر داشتند و آن را با صراحت اظهار مي‌کردند، اما عده اي نيز منافقانه عمل کرده و در ظاهر با نظام همراهي مي‌کردند، ولي در باطن خواهان کنار آمدن با آمريکا بودند. عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به تعابيري مانند اين‌که آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند، يا ما به دهان آمريکا مي‌زنيم، ادامه داد: امام (ره) به وسيله اين سخنان روح قدرت و اعتماد به نفس را در جوانان ايراني دميد، در حالي که بنده در همان سال‌هاي دفاع مقدس از بسياري از شخصيت هايي که امروزه در برخي پست‌هاي مهم حضور دارند شنيدم که با زبان‌هاي مختلف مي‌گفتند: ما تا چه زمان بايد با آمريکا بجنگيم؟! و در پايان نيز برنامه اي طراحي شد که به جنگ خاتمه داده شود، و جام زهر را به حضرت امام (ره)، بنوشانند! آيت الله مصباح يزدي با بيان اين نکته که علاوه بر مقام معظم رهبري، تعداد انگشت شماري را مي‌توان يافت که به صورت جدي هم‌فکر امام (ره) باشند، اظهار داشت: عده اي از مسئولين سخنان و موضع‌گيري‌هاي انقلابي، تند و علني امام (ره) عليه آمريکا و ابرقدرت‌ها را مسخره کرده، آن را تندروي مي‌دانستند؛ و معتقد بودند آداب ديپلماسي بايد در برابر دشمن هم رعايت شود. عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم ادامه داد: اگر امروز ما مي‌بينيم گوشه و کنار کساني در صددند که با آمريکا رابطه برقرار کنند و روي گذشته خط قرمز بکشند و کم کم مرگ بر آمريکا را حذف کنند، نشان از اين دارد که اين افراد، اصلا با امام (ره) همفکر نبودند؛ تا آنجا که در دوره اي، رئيس جمهور کشور به صراحت گفت که من شعار مرگ را نمي پسندم؛ و در حال حاضر نيز سعي مي‌شود به تدريج با آمريکا رابطه برقرار شود. وي با بيان اين‌که افرادي از اول فکر انقلابي نداشتند و بنا به مصلحت روزگار و جريان باد از اين طرف آمدند، و فردا با تغيير جهت باد، تغيير جهت مي‌دهند، ادامه داد: رئيس جمهور اسبق در همين مؤسسه امام خميني (ره) گفت: اطاعت از رهبري تابع قانون اساسي است؛ ولي قانون اساسي هم قابل اصلاح است! علامه مصباح يزدي ادامه داد: البته برخي هم هستند که با اصل انقلاب و قانون اساسي مخالف نيستند، ولي معتقدند که مواضع انقلابي ضداستکباري امام از روي احساسات ديني اتخاذ شده است، و توده مردم هم به‌خاطر احساسات ديني و علاقه به شخصيت امام (ره) آن را پذيرفتند، و در حال حاضر، اين ضامن مصلحت کشور نيست و اگر ما عقل خود را درست به کار ببريم و مصالح کشور را در نظر بگيريم، بايد آنها را تغيير دهيم! وي ادامه داد: برخي از اين افراد، واقعا به تصور خدمت به نظام چنين مي‌کنند و لذا مذاکرات را از افتخارات دولت خود برمي‌شمارند؛ چرا که معتقدند با اين کار نشان داده‌اند دوره اي که با زور مي‌شد کار را پيش برد گذشته، و امروز با مذاکره هم مي‌شود مشکلات را حل کرد و از آن‌ها امتياز گرفت؛ درحالي که اين ساده‌انگاري است. ايشان در تحليل نقش آمريکا و سياست‌هاي جهاني آن در مشکلات، ازجمله معضلات فرهنگي جامعه، اظهار داشت: همان گونه که فرعون خود را خداي بلند مرتبه انسان‌ها مي‌دانست، امروز نيز آمريکا خود را خداي همگان مي‌داند، درحالي که آمريکا تا پيش از جنگ جهاني دوم موقعيتي در دنيا نداشت؛ اما بعد از ساخت بمب اتمي و بمباران اتمي ژاپن، در دنيا شخصيت پيدا کرد، و کم کم نقش آن پررنگ شد تا به جايي رسيد که خود را کدخداي جهان بداند. وي با اشاره به عوامل رشد آمريکا ازجمله کشاورزي و تکنولوژي، اظهار داشت: آمريکا بعد از اين‌که با کشورهاي قدرتمند ديگر به مقابله برخاست و مخصوصاً بعد از موفقيتش در مقابل اتحاد جماهير شوروي و مرعوب کردن کشورهاي ديگر، به اين نتيجه رسيد که مي‌تواند کدخداي عالم باشد. عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به اين‌که امام (ره) در شرايطي که آمريکا خود را همه کاره ي عالم مي‌دانست، آن‌ها را تحقير کرد و شعار مرگ بر آمريکا سرداد، ادامه داد: براي آمريکا خيلي سخت بود که يک روحاني به آن‌ها که داراي قدرت سياسي، نظامي، اقتصادي و نظاير آن هستند، بگويد: «آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند»! البته فکر مي‌کردند که اين سخنان و همراهي مردم بر اثر احساسات زودگذر است، و لذا قاطعانه مي‌گفتند که بعد از شش ماه همه چيز عوض مي‌شود؛ اما بحمدالله ايران روز به روز مقتدرتر شد. وي افزود: آنچه اتحاد شوروي را به زانو درآورد، نفوذ آمريکا در آن کشور بوسيله تبليغات، و تأسيس و ترويج و تقويت گروه‌هايي بود که با آنها همفکر باشند. آنها هر کسي که به وسيله اي با خود همراه مي‌کردند، و اين کار با فرمولهاي روان شناختي، پول، تبليغات، تسهيلات، و معرفي افرادي به عنوان چهره‌هاي علمي و ادبي در دنيا و نظاير آن انجام مي‌شد، و همين شگردها هنوز هم مايه اميد آنها براي تغيير نظام ايران اسلامي بود. وي با اشاره به شيوه‌هاي مطالعه روي شخصيت افراد برجسته دنيا در امريکا به منظور نفوذ در آن‌ها ادامه داد: آن‌ها با انواع و اقسام شگردها، کشورها را با خود همراه مي‌کنند، يکي را با تطميع، ديگري را با کمک و ديگري را با تهديد؛ و اگر هيچکدام کارساز نشد، به ترور فيزيکي متوسل مي‌شوند؛ لذا در کشور پاکستان خانم بي نظير بوتو که نسبت به ايران نيز تمايل داشت، ترور مي‌شود. وي با اشاره به 30 سال تجربه آمريکا نسبت به ايران و رهبري آن اظهار داشت: آمريکا به اين نتيجه رسيد که تنها راه مقابله با ايران، نفوذ فرهنگي و عوض کردن فکر مردم است؛ حتي تحريم‌ها نيز هر چند بر مردم ايران سخت بود، اما سبب پيشرفت ايران شد؛ لذا نفوذ فرهنگي و به عبارت بهتر، عوض کردن اعتقاد مردم و تغيير دادن ارزش‌ها در جامعه در دستور کار آنها قرار گرفت. استاد اخلاق حوزه علميه قم با اشاره به اين‌که متأسفانه دشمنان در نفوذ فرهنگي تا حدي موفق بوده اند، ادامه داد: در اين مسير از ماهواره، اينترنت و فضاي مجازي نيز بهره جستند تا جوانان را تحت تأثير قرار دهند؛ متأسفانه روزانه نيز خبرهايي از فسادهاي خانوادگي، از هم پاشيده شدن خانواده‌ها و زياد شدن طلاق‌ها و نظاير آن به گوش مي‌رسد که گوياي تأثير برنامه‌هاي آنان است. وي با بيان اين‌که آمريکا به اين قانع نيست و به دنبال زدن ريشه اصلي اسلاميت نظام، يعني ولايت‌فقيه است، ادامه داد: براي آنها نماز و روزه و زيارت و برخي ديگر از امور عبادي که در کشورهاي ديگر اسلامي نيز وجود دارد اهميتي ندارد؛ بلکه اين ولايت‌فقيه است که قدرت مرکزي و سبب انسجام مردم و رمز پيروزي و مقاومت ملت ماست، و لذا آن را نشانه گرفته اند. وي با اشاره به اين‌که دشمنان با صبر و حوصله نقشه کاملي براي حذف ولايت‌فقيه دارند، ادامه داد: شواهدي وجود دارد که آدمي را به يقين مي‌رساند که آن‌ها در صدد تضعيف پايه‌هاي ولايت‌فقيه حتي در حوزه علميه قم هستند، و بودجه‌هاي مشکوکي نيز در اين مسير به افراد و گروه‌هايي تعلق گرفته و هزينه مي‌شود. آيت الله مصباح يزدي با اشاره به اين‌که مسئله اصلي براي امريکا تحول فکري مردم انقلابي و حزب اللهي ايران است، ادامه داد: بهترين راهي که مي‌توانست دشمنان را به هدف خود برساند، اين بود که الگويي را معرفي کنند تا به مردم نشان دهند که مي‌توان با آمريکا کنار آمد، تا سوژه اي براي مطلوبيت رابطه با آمريکا و حذف شعار مرگ بر آمريکا باشد؛ البته اين از حماقت آمريکايي هاست که خودشان همين الگوي خودشان را نيز سست کرده و کاري کردند که حتي مدافعان رابطه با آمريکا نيز مجبور شدند زبان به اعتراض باز کنند. وي با اشاره به موفقيت‌هايي نسبي که آمريکا در زمينه نفوذ به دست آورده اظهار داشت: ما بايد استراتژي فعاليت خود را بر اساس مقابله با سياست‌هاي دشمنان طراحي کنيم، و توجه داشته باشيم با چه کسي مواجه هستيم، چه نقشه‌ها و اهدافي دارد، تا بتوانيم در زمينه‌هاي فکري، ارزشي، و سياسي که وظيفه روحانيت است، به خوبي به انجام وظيفه بپردازيم. رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) حوزه را مسئول دفاع از تئوري ولايت فقيه معرفي کرد و ادامه داد: بايد درباره تبيين ولايت‌فقيه و حکومت اسلامي،‌ يک طرح آماده ي قابل قبولي داشته باشيم و بتوانيم شبهات آن را پاسخ دهيم؛ ولي ما در اين زمينه چه اندازه کار کرده ايم؟ اين در حالي است که در خود حوزه نيز افرادي در جهت مخالف عمل مي‌کنند، و بدتر اين‌که حاميان ولايت فقيه را به اتهام حمايت از تمرکز قدرت در يک فقيه، و تلاش براي دولتي کردن حوزه به باد انتقاد مي‌گيرند! وي با بيان اين‌که هويت حوزه و نظام اسلامي مرهون ولايت‌فقيه است، با طرح اين سؤال که اگر بنا بود اختلافات فرقه اي و گروهي در کشور وجود داشته باشد و فرد آگاه مدبري نبود که حرف آخر را بزند، الآن کشور ما در چه وضعي قرار داشت؛ نتيجه گرفت که نعمت ولايت‌فقيه، بزرگترين نعمتي است که خداوند به برکت امام (ره) و هزاران شهيدي که خونشان را در اين راه نثار کردند، به ما داده است. آيت الله مصباح با اشاره به افتضاحاتي که برخي رؤساي جمهور کشورها به‌بارآورده‌اند، و دو کانديداي آمريکا -که خود را ابرقدرت مي‌داند- و به صورت رسمي به يکديگر القاب سگ و خوک مي‌دهند، افزود: کجاي دنيا مانند جمهوري اسلامي ايران چنين زمينه اي وجود دارد که مردمي بر اساس اعتقاد ديني و مذهبي خود و با عواطف شخصي و ديني خود نسبت به شخصي مانند مقام معظم رهبري چنين علاقه اي داشته باشند؟! وي با بيان اين‌که خدا نعمت ولايت‌فقيه را به ما داده است و بايد از آن براي حفظ اسلام و عزت مسلمين بهره برداري کنيم، ادامه داد: به نظر بنده، در بين مسائلي که ما با آن مواجه هستيم، مهمترين بخش مسائل فرهنگي -که وظيفه روحانيت است- همين مسئله ولايت‌فقيه است؛ مسئله اي که قوام جامعه و هويت نظام اسلامي و قوام انقلاب به آن بستگي دارد و هدف دشمنان اسلام قرار گرفته است؛ چه دشمنان خارجي و چه دشمنان داخلي که بي جيره و مواجب، نوکري آن‌ها را انجام مي‌دهند. عضو جامعه مدرسين در پايان با اشاره به آيه اي از قرآن کريم اظهار داشت: از دوحالت خارج نيست؛ يا شاکر نعمت ولايت‌فقيه هستيم و يا کفران نعمت مي‌کنيم؛ در صورت شکر، نعمت‌هاي خداوند بر ما فزوني مي‌يابد و البته شکر اين نعمت، کار کردن در اين زمينه است، و در صورت کفران نعمت، بايد منتظر عذاب شديد الهي باشيم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد