روزنامه کیهان: این یک اصل پذیرفته شده است که پیشرفت و اقتدار دفاعی لازم و ملزوم همدیگرند. اصل دیگری که باید به آن توجه کرد این است که هر کشور مستقلی- به ویژه جمهوری اسلامی- که پیشرفت کند، مورد مخالفت، تهدید و حمله نظام استکباری قرار خواهد گرفت. اصل سوم: سلطهگری ذات و طبیعت استکبار است و اصل چهارم: ایستادگی و مقاومت در مقابل نظام استکباریِ سلطه از مهمترین مولفهها و اهداف انقلاب اسلامی در سایه همزمان پیشرفت و تقویت قدرت دفاعی بوده و هست. براساس این اصول، حضرت امام(ره) بارها و بارها و حتی در واپسین روزهای حیات مبارکشان تاکید داشتند: «مطمئنا غفلت از تقویت بنیه دفاعی کشور طمع تهاجم و تجاوز بیگانگان و نهایتا تحمیل جنگها و توطئهها را بدنبال میآورد» (29 فروردین 1368). لذا برای تضمین پیشرفت و دفاع از دستاوردهای کشور در حوزههای مختلف رهبر معظم انقلاب تصریح دارند: «اگر نظام جمهوری اسلامی دنبال علم، فناوری، مذاکره سیاسی، کارهای گوناگون تجاری و اقتصادی برود - که همه اینها لازم است - اما قدرت دفاعی نداشته باشد، هر بیسروپایی و دولت فزرتی کذائیای او را تهدید میکند که اگر فلان کار را نکردید، ما موشک میزنیم؛
خب اگر شما امکان دفاع نداشته باشید، مجبورید عقبنشینی کنید»(11/1/95). اما عدهای برای تداوم قدرت و تامین منافع حزبی و باندی خود، با پا گذاشتن روی خون هزاران شهید که برای تامین امنیت و پیشرفت ملت ایران نثار شده، و به قیمت ذبح منافع ملی کشور، «هم امنیت و هم پیشرفت ایران» را هدف قرار دادهاند و از اول انقلاب با جریانسازیهای موذیانه و مزورانه در پی ایجاد تقابلِ « پیشرفت - قدرت دفاعی» در کشورهستند. دست پشت پرده القاء چنین دیدگاه خباثت آمیزی کجاست؟. قطعاً باید گفت این تفکر یک « تفکر استعماری و القایی» و محصول یک « نفوذ جریانی» دشمن است، به چند دلیل:
1- شاید به راحتی بتوان استدلال این ادعا را در همزمانی تحلیل بیبی سی با مصاحبه رئیس جمهور آمریکا و اظهار نظرهای برخی در داخل جستوجو کرد. بیبی سی در حالی که تامینکننده مالیاش یعنی دولت بریتانیا میلیاردها دلار بودجه صرف هزینههای نظامی مینماید، چهارم اردیبهشت 95 چنین القا میکند که: « بطور قطع وجود دو نیروی سپاه و ارتش بودجه بسیاری را میطلبد و در نتیجه فشار بسیار زیادی بر بودجه دولت و توان مالی کشور تحمیل میکند و ظاهراً جمهوری اسلامی ایران هنوز به این نتیجه نرسیده که یکی از این دو نیرو را بطور کلی کنار بگذارد» !!!. اوباما هم دو روز بعد در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سیبیاسنیوز آمریکا در حالی که خودش از هرگونه توان نظامی حتی هستهای و موشکباران مردم یمن و سوریه و دیگر کشورها برای تامین منافع نامشروع بهره میبرد، برای کشورهای شرق، از جمله ایران و روسیه، چنین راهکار ارائه میدهد که: «بزرگی خود را نه در نیروی نظامی بلکه در توان اقتصادی تعریف کنید»!!!. همزمان نیز در داخل کشور شخصی مدعی میشود:« لازمه پیشرفت اقتصادی، کنار گذاشتن قدرت دفاعی کشور است»!!!.
2- اولاً آمریکا بعد از آنکه توانست به مقامات ژاپن و آلمان القاء کند که داشتن ارتش بیفایده است، خود آمریکاییها در این کشورها به بهانه دفاع از آنها در برابر تهدیدات خارجی پایگاه نظامی زدند. ثانیاً بعد از جنگ جهانی دوم ارتش دو کشور آلمان و ژاپن منحل نشدند، بلکه پنج سال بعد بازسازی و از سال 1950 دارای ارتش جدید شدند و سال گذشته نیز بودجه دفاعی هر کدام از آنها به 40 میلیارد دلار رسید که سه برابر بودجه دفاعی جمهوری اسلامی ایران است. ثالثاً بعد از آنکه مقامات این کشورها متوجه فریب و توطئه آمریکا شدهاند، سالهاست که نمیدانند با هزینههای سرسام آور پایگاههای نظامی آمریکا در خاکشان چه بکنند، به طوری که سال گذشته فقط ژاپن 400 میلیارد ین بابت هزینههای پایگاه نظامی آمریکا در کشورش را پرداخته است. رابعاً اگر آلمان بعد از جنگ جهانی دوم ارتش نداشت، پس چگونه عضو یک پیمان نظامی یعنی ناتو شد و اکنون به عراق نیروی نظامی اعزام کرده است.
3- مگر چین و کره جنوبی از اقتصادهای پیشرو جهان نیستند ؟ اما چین امروز بزرگترین ارتش دنیا را دارد و سالانه 215 میلیارد دلار هزینه دفاعی دارد. کره جنوبی هم با دارا بودن حدود یک بیستم خاک ایران، سالانه 36میلیارد و 400میلیون دلار به قدرت دفاعی خود اختصاص میدهد.
4- کسانی که قدرت و منافع خود را در همسویی و همراهی با نظام استکبار تعریف کردهاند، با ایجاد تقابل «پیشرفت - قدرت دفاعی»، قطعاً در پروژه بسیار خطرناک «نفوذ» دشمن، به دنبال تاثیرگذاری در مراکز تصمیمساز و تصمیم گیر کشور، تغییر محاسبات و مواضع مسئولان و همچنین تغییر باورهای مردم هستند.
5- مگر خود آمریکا سالانه 600 میلیارد دلار صرف هزینههای نظامیاش نمیکند که برای ملت ایران توصیهنامه و نسخه پیچی اقتصادی - دفاعی میکند؟ آمریکاییها و غربیها در حالی برای القاء این باور در ایران سرمایهگذاری زیادی کردهاند، که خود بیشترین هزینهها را برای امور نظامی و تهاجمی حتی نوسازی کلاهکها و موشکهای هستهای اختصاص میدهند. حضور نیروهای نظامی زمینی و هوایی ناتو در جمهوریهای بالتیک و استقرار سامانه دفاع ضد موشکی آمریکا در شرق اروپا به چه منظور است؟. برگزاری مانورهای نظامی آمریکا و ناتو با پیشرفتهترین سلاحها و تجهیزات نظامی در ماههای اخیر در گرجستان، لتونی، اردن و دریای سیاه و اقیانوس آرام مگر اهدافی غیراز تامین منافع اقتصادی دارد؟. آمریکا در حالی این تفکر را ترویج میکند که ایران نیاز به قدرت دفاعی ندارد، که در دو هفته اخیر خود بزرگترین قرارداد فروش تسلیحات نظامی به عربستان به ارزش 115 میلیارد دلار و مجلس نمایندگان این کشور بزرگترین بسته کمک نظامی به رژیم صهیونیستی را تصویب کرده. نخست وزیر انگلیس نیز که کشورش در پنج سال گذشته بیش از هفت میلیارد پوند سلاح به عربستان فروخته، اخیراً تاکید کرده
فروش سلاح به عربستان، امنیت مردم کوچه و خیابان لندن را تامین میکند!. حمایتهای نظامی و تسلیحاتی آمریکا و کشورهای غربی از تروریستهای تکفیری،خود حدیث مفصل دیگری است که چگونه کشورهای جهان را مورد تهدید قراردادهاند و همزمان دیگران را به غیرنظامی بودن توصیه میکنند!.
مدعیان و مروجان این تفکر القایی باید به تناقضات و ابهامات هم پاسخ دهند:
1- این جماعت و جریان از یک سو مدعی هستند در سالهای گذشته آمریکا بارها برای حمله نظامی به ایران آماده شده بوده و هر روز به غلط از سایه جنگ بر سر ملت ایران سخن میگفتند و میگویند، و از سوی دیگر در مواضعی متناقض ادعا میکنند کشور به قدرت دفاعی و نظامی نیازی ندارد و باید آن را تعطیل کرد! آیا باید آن سخنانشان را بپذیریم یا این سخنانشان را باور کنیم؟ و صد البته که هیچکدام را، و ملت ایران و حتی دنیا بر خلاف آنچه برخی مسئولان دولتی ادعا میکنند باور دارد که: «تنها عامل رفع تهدید نظامی،اقتداردفاعی و نظامی و ایجاد ترس و رعب در دشمن بوده و خواهد بود»(رهبری- دیدار فرماندهان سپاه ).
2- قطعاً کسانی که مخالف تقویت قدرت دفاعی کشور و کاهش بودجه آن هستند، خود اولین و اصلیترین طراحان ممانعت از پیشرفت و آبادانی کشور هستند، چراکه همین آقایان بارها و بارها برای دفاع از سرمایهگذاری خارجی به بحث تامین امنیت اقتصادی متوسل شده و اذعان کردهاند که تامین امنیت اقتصادی بدون تامین امنیت ملی غیرممکن است.
3- مگر همین کشورهایی که شما با آنها مذاکره کردید تا سایه ادعایی جنگ را از سر ملت ایران بردارید، بعد از برجام هم ملت ایران را به گزینههای نظامی و حتی هستهای روی میزشان تهدید نکردند و نمیکنند؟ آیا در چنین شرایطی باید از این تهدیدات غافل شد؟ و جالب اینجاست که قدرت نظامی خود را به رخ ملت ایران میکشند، بعد ادعا میکنند ما خواهان پیشرفت ملت ایران هستیم و ایران نباید به دنبال تقویت قدرت دفاعی خود باشد!!!
4- آیا اگر جمهوری اسلامی از اول انقلاب تاکنون در برابر انواع تهدیدات سخت و نرم از قدرت دفاعی و نظامی غافل شده بود، میتوانست در مقابل این تهدیدات، از جنگ تحمیلی گرفته تا تحریمهای اقتصادی و حملات سیاسی و رسانهای و زدن عقبههای جمهوری اسلامی در دیگر کشورها، روی پای خود بایستند و به پیشرفتهای علمی در زمینههای مختلف از جمله نانو تکنولوژی، هوافضا، هستهای، سلولهای بنیادی و ... دست پیدا کند ؟
5- نکته جالب تناقضات این جاست که همین جریان که مدعی کاهش قدرت دفاعی کشور است، روزگاری در سال 64 معتقد بود: «برای استقرار صلح نه تنها قدرت دفاعی، بلکه آمادگی جنگی و قدرت تهاجمی هم باید باشد و اگر ملتی قدرت تهاجم نداشته باشد، قدرت دفاع هم نخواهد داشت» (حسن روحانی- روزنامه جمهوری اسلامی ،۱۶ آذر ۱۳۶۴).
حمله رسانههای بیگانه خارجی و قدرت طلبان و شبه روشنفکران داخلی در سایه برجام و FATF به بسیج و سپاه و نیروهای انقلابی و حزب الله در حقیقت زمینهسازی برای نادیده گرفتن خون شهدا و خالی کردن دست ملت ایران در دفاع از امنیت و پیشرفت خود و تهی کردن نظام از عناصر و مولفههای قدرت درونی است. لذا تنها راه پیشرفت کشور افزایش قدرت دفاعی کشور است، آن گونه که حضرت آیتاالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا در دیدار فرماندهان سپاه درهفته گذشته تاکید کردند: «امنیت زمینهساز پیشرفت جامعه میباشد و از جمله وظایف سپاه، تأمین امنیت داخلی و خارجی است و اگر در خارج از مرزها جلوی دشمن گرفته نشود، امنیت داخلی هم از بین خواهد رفت… لازمه رفع تهدیدهای نظامی، اقتدار روزافزون نیروهای مسلح است.»
دیدگاه تان را بنویسید