روزنامه کیهان: عباس عبدی «جلوگیری از وحدت اصولگرایان» و تعمیق شکاف میان آنها را مهمترین لازمه حرکت جریان متبوع خود عنوان کرد.
این عضو حزب منحله مشارکت در نشریه کارگزارانی «صدا» نوشت: اصلاحطلبان از هیچ فرد یا نیرویی حمایت نمیکنند، مگر اینکه آن فرد یا نیرو بخشی از پازل و برنامه سیاسی اصلاحطلبان باشد... از هیچ فردی نباید به صورت یک بازیگر مستقل از بازی خودشان حمایت کنند. اینکه بگویند چارهای جز حمایت از فلانی نداریم یا نداشتیم، ناشی از انفعال و نداشتن برنامه است. شاید از نظر برخی این دو منظر در عمل به نتیجه مشابهی برسند، ولی به نظر میرسد که تفاوت آنها بسیار زیاد است.
نمونهاش را در خرداد 1392 شاهد بودیم؛ بیشتر اصلاحطلبان برحسب اقتضای شرایط از روحانی حمایت کردند و گویی که این حمایت خود را عرضه کردهاند و پس از پیروزی وقت سهمخواهی و گرفتن دستمزدشان است.
وی با بیان اینکه هدف اصلاحطلبان باید رسمیت بخشیدن به نیروهای محذوف درون ساختار قدرت باشد مینویسد: نتیجه انتخابات 1394 مجلس اگرچه تا حدودی به نفع اصلاحطلبان بود ولی به منزله رسمیت یافتن این حضور نیست، زیرا این رسمیت یافتن باید مترادف با حضور نیروهای اصلی آنان در ساخت قدرت باشد. این وضع و هدف در سال 1396 نیز کماکان برقرار خواهد بود.
عبدی سپس خواستار تشدید اختلاف میان اصولگرایان شد و نوشت: مهمترین عاملی که در شرایط کنونی به عنوان پیشران فرآیند دموکراسی عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت میان اصولگرایان تندرو با سایر اصولگرایان است. این هدف به شدت متاثر از رفتار اصلاحطلبان است. هدفی که در 5 سال گذشته به نحو مطلوبی پیش رفته است.
نهایی کردن شکاف میان جناح حاکم بسیار جدی و حتی به لحاظ تاریخی مهم است. اصلاحطلبان باید نقش گوهای را بازی کنند که این شکاف را به مرز جدایی کامل برساند. این سیاست تبعات خاص خود را دارد. در انتخابات به نحو مناسبی انجام شد ولی پس از آن نادیده گرفته شد و راه اصلاح و ساخته شده تخریب گردید.
عضو سابق حزب مشارکت همچنین خاطرنشان کرد: دولت به دلایل گوناگونی حتی بهتر از اصلاحطلبان میتواند بخشی از این اهداف را محقق کند، زیرا وجود این دولت مانع از شکلگیری شکاف اصلاحطلب، اصولگرا میشود، مسئله اصلاحطلبان باید پیشبرد وضعیت تفاهم سیاسی و اصلاحطلبانه باشد ولی اینکه این وضعیت به دست چه کسانی پیش رود نه تنها مهم نیست، بلکه از منظر اجتماعی چه بهتر که نیروهای میانه و اصولگرایان نیز با آن همراهی کنند.
حمایت از نامزدی روحانی به عنوان کسی که بهترین شرایط را برای عملیاتی کردن این اهداف دارد. جلب حمایت اصولگرایان میانه نیز از او نه تنها ناپسند نیست، بلکه مطلوب هم هست. این حمایت شرط و شروط ندارد و از نوع ائتلاف نیست. نفس حمایت و مشارکت برای شکل دادن فضای مناسب، بر رفتار دولت و سایر نیروها تاثیرگذار است.
کوشش اصلی معطوف به ایجاد شرایطی سیاسی و اجتماعی است که صاحبان قدرت در ایران چارهای جز همسویی با مطالبات اصلاحطلبانه نداشته باشند. تقویت طبقه متوسطی که در سالهای 1384 تا 1392 تضعیف شده بود، اهمیت بسیاری دارد. در همین سه سال گذشته اتفاقات مهمی رخ داده است. قرار نیست که با انتخابات 1396 همه مسايل کشور حل شود. همین که وضعیتی که به دست آمده تثبیت شود، بهترین دستاورد است.
دیدگاه تان را بنویسید