سرویس سیاسی فردا؛ محمد صالح مفتاح* - عضو اسبق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه و عضو شورای نظارت جنبش عدالتخواه نوشت:
1- جنبش عدالتخواه دانشجویی برآمده از یک آرمان واقعی و اصیل و در عینحال دور از محافظه کاری و منفعت طلبی بوده است. همین امر آن را متمایز از دیگر تشکل های دانشجویی کرده است. شاید دلیل آنکه دکتر افروغ از این جریان دانشجویی به عنوان جنبش سوم دانشجویی انقلابی (پس از 16 آذر و 13 آبان) یاد کرده است همین بوده است.
2- از ابتدای تشکیل جنبش عدالتخواه ملاحظات و آسیبهایی در برابر این جنبش بوده است و در طول سالها تضعیف یا تقویت شده است. دوری یا نزدیکی از این آسیب ها میتواند ملاکی برای ارزشگذاری به فعالیتهای این جنبش باشد.
با نگاهی آسیبشناسانه شاید قطع ارتباط فارغالتحصیلان و ادوار جنبش با این تشکیلات موجب گردیده به درستی انتقال تجربه صورت نپذیرد. به طور مثال اساتیدی که به دلیل داشتن اندیشههای غربگرا در علم حقوق و نقد اندیشههای اسلامی روزگاری از تشکیلات حذف شده اند، اکنون با شورای مرکزی پالوده می خورند. یا جنبش با صدور بیانیه همراه با حامیان احمدینژاد و اصلاحطلبان میگرددو.... این تناقضات آینده مبهمی را برای تشکیلات و آرمان عدالتخواهی به دنبال خواهد داشت که باید چارهای برای آن اندیشید.
3- اولین حضور من در جنبش عدالتخواه، به سال 83 و اعتراض به بی مسئولیتی و عملکرد غیرانسانی مسئولان در قبال مرگ 40 نفر کارتن خواب در تهران بود. مسئولین دولت اصلاحات و شهردار محترم وقت (دکتر احمدی نژاد) این اعتراض را سیاسی قلمداد کردند.
از همان زمان طلیعه تشکیل یک حرکت قدرتمند و اصیل در میان فضای دانشجویی آغاز شده بود. خیابانخوابی در مقابل نهادهای مختلف همان حرکتی بود که تحسین رهبر انقلاب را هم برانگیخت و گفتند: «خیلی خوب بود من از نگاه کردن اینها و خواندن این موارد واقعا لذت بردم و از بودن جریان هایی مثل شما خدا را شکر می کنم. شما بدانید که مملکت مال شماست. مال این تفکر است. البته عده ای هیاهو و کارهایی می کنند اما الباطل جوله / فاما الزبد فیذهب الجفا... اینها کف روی آب است و آنچه که می ماند همین جریان است. البته به شرط اینکه کار کنید.» اما در همان دیدار هم جنبش عدالتخواه را از چند چیز بر حذر داشتند. و باید دید آیا آن آن آسیب ها آیا اکنون در میان ما هست یا خیر.
4- رهبر انقلاب در سال 83 به ما گفتند:
«اعتقاد ندارم که دانشجویان با عصبانیت نقد کنند و یا گروهی و جمعیتی را به اسم انتقاد راه بیاندازند و با پرخاش مسئولان را نقد کنند. نه از این جهت که آنان را قابل نقد نمی دانم بلکه من کارهای خودم را هم در معرض نقد می دانم چه برسد به مسئولین. ولی عقیده ندارم که همه کارهایمان را معطوف به اینگونه حرکات کنیم.»
«امروز وظیفه شما تقویت بنیه علمی، عملی واعتقادی، به روز کردن انگیزه ها و اینکه انگیزه ها را از کمون باطن به عمل در آوردن است.»
«جلسه با آقای شاهرودی خیلی خوب است. با مسئولین ملاقات کنید با رئیس جمهور فعلی، با رئیس جمهور آینده، با وزرا و ... حرف بزنید و نقد کنید. حرف منطقی خاصیتش این است که حتما اثر می کند، حتی بر آدم مغرض. ولی آدم مغرض چون غرض دارد، بر خلاف آن حرکت می کند.»
آیا ما چنین کردهایم و با مسئولان در سطوح مختلف حرف زده ایم یا گفتگو با آنها را خلاف آرمانخواهی قلمداد کرده ایم؟ آیا رو در رو حرف زده ایم یا از پشت بیانیه و نامه سرگشاده؟ آیا برخی واکنشهای ما عصبی و پرخاشگرانه نیست؟ آیا با منطق نقد میکنیم یا تندی می کنیم؟
حضرت آیتالله خامنهای در پیام اسفندماه سال 85 به نشست جنبش عدالتخواه، ضمن دعوت به جدیت در این مسیر، گفتند: «همه تلاشها و اقدامها از راه درست و صحیح و متکی به اصول انجام گیرد و مصالح کلی نظام مدنظر باشد.» کدام شاخص ها است که امروز برای مدنظر قرار دادن مصلحت نظام (که حفظ آن از حفظ جان امام زمان (ع) هم بالاتر است) در نظر گرفته ایم؟ یا آنکه تشخیص مصلحت را به پیران و مدیران سپرده ایم و خود اقدامها خود را در چارچوب آرمانخواهی فارغ از واقعبینی دنبال کرده ایم؟
5- برادران عدالتخواه! ما نباید محافظه کار بشویم. اما این دلیل نمیشود که به راحتی بر اساس اخبار غیرواقعی بیانیه بدهیم و بر آتشی بدمیم که دیگران آن را افروخته و بر آن گوشت قربانی نهاده و کباب گسترانده اند! به عنوان نمونه واگذاری 2200 میلیارد تومان به اعضای تعاونی های مسکن در شهرداری تهران را که رسانهها و گروههای سیاسی به عنوان فساد طرح کردند. جنبش عدالتخواه هم در بیانیه خود واگذاریها را «فرصت ها را به صورت ناعادلانه میان عده ی قلیل» تعبیر کرده است. حال آنکه آنچه در جزییات نامه هم مشهود است، این واگذاری ها در قالب تعاونی و به 35 هزار نفر انجام شده است. که در میان آنها 27 هزار نفر از کارکنان شهرداری (در سطوح مختلف) هستند و 8 هزار نفر از اعضای تعاونی های دیگر. آیا این واگذاری ها به عده قلیل است؟
حتی اگر همان گزارش مخدوش را هم ملاک قرار دهیم آیا اینکه از 1200 نفر مدیر در طول این سالها، 150 نفر از امکانات تعاونی مسکن بهره گرفتهاند، بیعدالتی است؟ چرا جنبش عدالتخواه درباره صحت این گزارش تأمل نکرده است و چرا کذب بودن بیش از 30 مورد از 180 مورد ادعایی را مورد تأمل قرار نداده است؟ چرا از افرادی که به دلیل انتشار این گزارش خلاف واقع متضرر شدهاند حرفی به میان نیامده است؟ مثلاً ملکی که به صورت مشاع به 7 نفر واگذار شده است، به صورت مجزا برای هرکدام از افراد در لیست قرار گرفته است! با همه این خلافگوییها باز هم کل سئوال کارشناس سازمان بازرسی درباره 30 میلیارد تومان است و نه 2200 میلیارد.
۶- نباید اسیر بازی سیاستمداران بشویم و افرادی ما را به بازی بگیرند که عطش قدرت دارند یا منافع شان به خطر افتاده است.
برگزاری جلسه با مسئولین و شنیدن سخنان آنها و بیان نظرات و انتقادات به خود آنها بگوییم و مطالبه پاسخ امری پسندیدهاست. اشکال در آن است که ما برای تقرب به سیاستمداران با آنها جلسه بگذاریم. نتیجه برخورد تفریطی با این آسیب است که بر اساس اخبار دروغ ما را به بازی گرفته و از تشکیلات ما بیانیه بگیرند. به یاد اولین توصیههای رهبر انقلاب بیفتد که گفته بود با مسئولین جلسه بگذارید و ابتدا به خودشان تذکر دهید.
7- متأسفانه در سالهای اخیر غلبه گروهی از افراد بر فضای عمومی جنبش، ضمن تقویت برخی آسیب ها اولویت های این جریان را هم متأثر از خود کرده اند. ملاحظات درست ما پر جنبش عدالتخواه درباره عدم پیوند با جریانات سیاسی باعث شده است که در بعضی دوره ها در میان ما افرادی ظهور کنند که در انتخابات ها دقیقاً بر خلاف عدالتخواهی عمل کنند و این یعنی ضعف تشکیلات در حوزه سیاسی.
سوگمندانه باید بگویم ما در عرصه سیاسی اصلاً سواد درستی نداریم و تشکیلات به دلیل افراط در سیاست گریزی به آسیب های جدی دچارشده است. فقدان آموزشهای عقیدتی و گفتمانی در تشکیلات موجب شده مبانی تشکل ما نظامواره نگردد. به همین دلیل گاهی شاهد گرایشات فکری به فردید در تشکیلاتیم و گاهی تمایل به شهید مطهری و شهید بهشتی. گاهی چپ گرایی میکنیم و گاهی تنه به تنه راست سنتی می زنیم. گاهی در انتقاد از احمدی نژاد سخن میگوییم و گاهی حس نوستالژیک بازگشت به دوران طلایی مهرورزی را در تشکیلات تقویت می کنیم!
به نظر میرسد این حاصل بی توجهی به تذکرات رهبر انقلاب است که گفته بودند: «اوّلاً مراقبت شود کسانی با انگیزههای دیگر، این شعار حق را ابزار نکنند؛ و ثانیاً به نام عدالتطلبی، حرکتی غیر منصفانه از سر جهل یا غفلت انجام نگیرد.» (22 مرداد 87)
به امید ظهور عدالتگستر گیتی
محمدصالح مفتاح - عضو اسبق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه (سال 87-88) و عضو شورای نظارت جنبش عدالتخواه (سال 89-90)
*مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی فردا
دیدگاه تان را بنویسید