نگاهی به کارنامه دولتی که قرار بود امید باشد
بیش از 3 سال از دولت یازدهم می گذرد و می توان با توجه به افزایش تسلط دولت بر امور اجرایی عملکردش را مورد بررسی قرار داد.
اصولا پایان دور نخست ریاست جمهوری، زمان مناسبی برای اعلام عملکردهای دولت است. در این زمان دولت دیگر در مرحله آزمون قرار ندارد و باید برگه را بالا بگیرد تا مردم درباره عملکردش قضاوت کنند. دولت تدبیر و امید در زمان تبلیغات انتخاباتی در مصاحبه ها و کمپین های خود، قول ها و وعده های فراوانی برای رفع و رجوع مشکلات و مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاست خارجی داد و برنامه هایی را نیز برای اجرایی کردنش ارائه کرد. با بررسی آن شعارها و میزان تحققشان در بیش از 3 سال اخیر می توان نمره ای به عملکرد دولت داد. مهمترین اقداماتی که دولت قول آن را داده بود مربوط به حوزه اقتصادی بود. جو روانی ایجاد شده در فضای انتخاباتی حل معضلات اقتصادی را منوط به پایان یافتن مذاکرات هسته ای و رفع تحریم ها کرده بود. در این بین یکی از شعارهای اصلی حسن روحانی که در بیشتر پوسترها و کلیپ های تبلیغاتی وی به کار رفت، چرخش همزمان چرخ اقتصادی و سانتریفیوژها بود. به هر حال روحانی با طرح چنین مباحثی و با نشان دادن چهره ای مستقل با گرایش های اصلاح طلبی، حائز اکثریت آرا شد و کلید پاستور را از احمدی نژاد تحویل گرفت. اما آیا وی در تحقق شعارهایش موفق بوده است. مرور تنها چند وعده و شعار برجسته و نگاهی به عملکرد چند ساله دولت تدبیر و امید، بیانگر نتایج برنامه ها خواهد بود. - برخورد با تخلف و دست درازی ها به بیت المال حسن روحانی در یکی از اظهارات خود گفته بود: " اگر روشن شود فردی در دولت تخلف کرده باید با وی برخورد شود در اینجا خط قرمزی وجود ندارد و قانون برای همه مساوی است." یکی از دغدغه های اساسی رای دهندگان همین برداشتن حصار مصونیت از اطراف مسئولان و مدیرانی بود که با تکیه بر آن خود را مبری از هر گونه نظارت و پاسخگویی می دانستند که در سایه چنین روحیه ای تخلفات بسیاری شکل گرفته بود. شاید بتوان افشای فیش های حقوقی نجومی مدیران دولتی را اولین آزمون سخت دولت یازدهم در برابر شعار عدم وجود خط قرمز دانست. در ابتدی سال 1395 مجموعه ای از فیش های حقوقی مدیران دولتی در سازمان ها و مراکز مالی شبه دولتی، به رسانه ها درز کرد که بیانگر وجود ریخت و پاش های بسیار کلانی در قالب حقوق، پاداش و مزایا بود. مسئولان دولتی و رسانه های حامی در ابتدای امر با سکوت از کنار این ماجرا گذشتند اما ادامه روندافشا آنها را به واکنش واداشت. از سوی دیگر سازمان های نظارتی از جمله سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرد که پیش از انتصاب برخی از این مدیران، طی نامه هایی درباره سوابق آنها هشدارهایی داده شده بود اما دولت و وزرای مربوطه به این هشدارها توجهی نکردند که در ادامه فاجعه حقوق های چندده و چندصد میلیونی پیش آمد. این پایان کار نبود. زیرا با فشار افکار عمومی و رسانه ها، مسئولان دولت مجبور به پاسخگویی و در نهایت رسیدگی قاطع با این مورد شدند و قول برخورد با متخلفان را دادند. اما آنچه در پایان حاصل شد، تنها عزل و استعفای چند مدیر بود و پس از فروکش کردن هیجانات و فشارها، لاپوشانی و پنهانکاری مجددا در اولویت اصلی دولت قرار گرفت. در حالیکه مراجع قضایی و نظارتی تعداد مدیران متخلف نجومی بگیر را دهها و حتی صدها نفر می دانستند، دولت تنها به برخورد با 15 نفر بسنده کرد! این آزمون سخت می توانست برای دولت محلی برای عمل به شعارها باشد اما به خاطر منافع شخصی چند نفر، تساوی قانون را برای همگان زیر پا نهاد و حصار مصونی دور مسئولان و مدیران خود کشید. - برخورد با منتقدان و مخالفان یکی دیگر از شعارهای حسن روحانی در زمان انتخابات پرهیز از تخریب بود: "دولت تدبیر از تهمت و تخریب پرهیز خواهد کرد...این دولت حتی به آنهایی که هشت سال به ماها تهمت زدند، مقابله به مثل نخواهد کرد." صبوری و سعه صدر داشتن در مقابل منتقدان ومخالفان یکی از خصیصه های اصلی یک دولت موفق است. در این زمینه روحانی نیز این امر را یکی از ویژگی های دولت تدبیر و امید دانست. اما آیا وی در این امر موفق بود و توانست در مقابل نقدها و انتقادات، به جای توهین و تهمت، به پاسخگویی بپردازد. مجموعه ای از اظهارات و تقابل های مسئولان دولتی در برخورد با منتقدین نشان داد آنها تاب مخالفت و نقد ندارند و در جایی که اقدامی یا اظهارنظری مطابق میل آنها نباشد، دست به یک مجموعه واکنش هایی می زنند که هیچ سنخیتی با شعارها ندارد. روحانی در مراسم تنفیذ خود چنین قسم خورده بود" خدایا به تو پناه میبرم از استبداد رای و عجله در تصمیم گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان و رقیبان." " سیاست خارجی دکترین مستقل ندارد، بلکه جزئی از سیاست ملی است؛ عدهای شعار سیاسی میدهند اما بزدل سیاسی هستند، هر وقت مذاکره میشود، میگویند میلرزیم؛ به جهنم، بروید جای گرم که نلرزید، خدا شما را ترسو و لرزان آفریده است." این تنها یک نمونه از برخورد رئیس دولت یازدهم با منتقدان است. اما تنها منتقدین طعم تلخ اظهارات رئیس جمهور را نچشیدند و روحانی در زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان، به دلیل رد صلاحیت برخی از افراد شورای نگهبان را در تیرس انتقادهای خود قرار داد و سخنانی را که در باب وظایف و چگونگی تایید صلاحیت های نامزدها بیان می کرد عملا به ابزاری در دست رسانه های اصلاح طلب و حامی دولت برای تاختن به نهاد شورای نگهبان تبدیل شدند. - سعه صدر در مقابل انتقادات همراهان دولت حسن روحانی در یکی از اظهارات خود نسبت به جابه جایی وزار در کابینه دولت گذشته گله مند بود و نگاه متفاوت و نقاد در کابینه را نعمت دانسته بود: "به نظر بنده حتی نقد و نظر مخالف نیز نعمت است. وقتی تیمی در کابینه کار میکند باید هماهنگیهایی داشته باشند. در سالهای اخیر در هیئتوزیران جو غیرآزاد برقرار بود به طوری که با انتقادی کوچک وزیر جابجا میشد." اما برخوردهایی که با برخی از منتقدان برجام و اظهارات صریح تعدادی از اعضای کابینه و مدیران دولتی درباره رفع تحریم ها صورت گرفت، کاملا در جهت عکس این سخنان قرار داشت. برای نمونه علی اکبر صالحی در اظهاراتی نسبت به کندی رفع تحریم ها و موانعی که غرب در انجام تعهدات خود در رفع تحریم ها به ویژه تحریم های بانکی گله مند بود که با برخورد شدید رئیس جمهور در یک کنفرانس خبری روبه رو شد و از وی خواسته بود در امور سیاسی برجام دخالت نکند. یکی از موارد مهم در کابینه به نظر می رسد نقد و گله مندی از برجام است که خط قرمز کابینه روحانی محسوب می شود. - تغییرات اتوبوسی "در دولت بنده شایستهسالاری حاکم است باید از شایستهها استفاده کرد متأسفانه طی 8 سال اخیر اتوبوسی رفتند و اتوبوسی آمدند من با این کارها مخالفم. شایسته منتقد بهتر است شایستهای است که مخالفتش را بیان نکند." حسن روحانی عنوان کرده بود که با کلید آمده و نه با داس و بنابراین شایسته سالاری نخستن هدف وی در احراز صلاحیت مدیران خواهد بود اما برخلاف این سخنان در کوتاه ترین مدت بیشترین تغییر در رده مدیران دولتی ایجاد شد و بسیاری از مدیران با برچسب احمدی نژادی بودن به سرعت تغییر می کردند. حتی در رده هایی مانند بخشدار نیز تحمل مدیران گذشته بسیار سخت بود و با انتقاد جریان رسانه ای اصلاح طلب، این بخش ها نیز دستخوش تغییرات گسترده ای شدند. «685» تغییر تنها در مدت 3 ماه از شروع کار دولت در مجموعه دولت صورت گرفت. به عبارت دیگر هر هفته 70 تغییر در بدنه مدیریت کشور صورت می گرفت! - بازگشت اعتبار به پاسپورت ایرانی یکی از شعارهای اصلی رئیسجمهور در تبلیغات انتخاباتی سال 92 بازگشت اعتبار و احترام به پاسپورت ایرانی بود این وعده روز به روز دستنیافتنیتر از گذشته به نظر میرسد و شواهد جدید نشان از آن دارد که با انفعال دستگاه دیپلماسی کشور پاسپورت ایرانی بدترین دوران خود را میگذراند و شاهد است! روحانی در متینگ تبلیغاتی خود گفته بود: "به همه هموطنان قول میدهم که افتخارات بزرگان ایرانی که برخی کشورهای همسایه آن را تصاحب کردند برگردانم و احترام پاسپورت ایرانی نیز برگردانده میشود." موسسه بینالمللی «هنلی و شرکاء» که در حوزه مسائل مربوط به اقامت و شهروندی فعالیت میکند، در گزارش سالانه خود درباره اعتبار پاسپورت کشورهای مختلف که اسفند ماه سال گذشته منتشر شد آورده است: ایران در کنار اتیوپی، اریتره و سودان در مکان 98 رتبه اعتبار پاسپورتها قرار دارد. در این گزارش که هر سال با همکاری انجمن حمل و نقل هوایی بینالمللی (IATA) به عنوان دارنده بزرگترین پایگاه اطلاعاتی سفر و براساس آزادی سفر شهروندان کشورهای مختلف تنظیم میشود، بیش از 200 کشور بررسی و در رتبههای انفرادی یا مشترک 1 تا 104 قرار گرفتهاند که این رتبهبندی بر اساس تعداد کشورهایی برآورده شده که شهروندان یک کشور میتوانند بدون دریافت ویزا به آنجا سفر کنند. و تمامی این ماجراها پس از مذاکرات هسته ای و گفتگوهای دو جانبه با آمریکا در جریان هستند. گفتگوهایی که دولت امید داشت به سبب آن، اعتبار ایران و در کنار آن اعتبار پاسپورت ایرانی افزایش یابد! - ریزگردهایی همیشگی آسمان ایران " ریزگردهای استان خوزستان هم یکی دیگر از مشکلات است. خوزستان که همیشه مهاجرپذیر بوده است، اکنون بسیاری از مردم دارند منطقه را ترک میکنند. چرا تا به اکنون فکری نشده است؟ مشکلات ریزگردها احتیاج به همکاری و همیاری با کشورهای همسایه دارد، ما که با عراق رابطه خوبی داریم، نیاز به همکاری و برنامهریزی با عربستان، اردن و همه کشورهایی که ریزگردها از آنها وارد میشود داریم تا قدم به قدم حلش کنیم. اما یکی از برنامههای مدون دولت تولید و امید و سرلوحه آن ریزگردهاست البته در بحث محیطزیست ما باید این مشکل را حل کنیم." حسن روحانی این سخنان را در زمان تبلیغات 92 عنوان کرد ولی با گذشت سه سال از این دوران، نه تنها مشکل ریزگردهای استان های غربی ایران کاهش پیدا نکرد بلکه اوضاع بدتر نیز شد و معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست، نتوانست آنگونه که وعده داده شده بود، مشکل ریزگردها را پس از 3 سال کاهش دهد و تنها با بهانه تراشی هایی این معضل را به سمت زمین داعش و مشکلات کشورهای همسایه پاس داد. - اصرار برشفافیت و شفاف سازی دولت یازدهم وعدهای بسیاری درباب شفافیت و شفاف سازی عنوان می کرد که برخی از آنها از این قرار بودند: "اداره کشور باید علمی باشد، باید حکمرانی شایسته باشد و از نخبگان استفاده شود، باید با شفافیت با مردم حرف زد، باید آمارها دقیق باشد تا ما بتوانیم از پیچ تاریخی به خوبی عبور کنیم و بتوانیم حماسة سیاسی و اقتصادی را بیافرینیم." " اساس کشور باید بر اساس قانون و ادامه آن دارای شفافیت باشد و این میتواند اعتماد لازم را در یک جامعه به وجود آورد." " اساساً اولین شرط دولت شایسته و کارآمد در کنار شفافیت، پاسخگویی است؛ دولت باید ضمن شفافیت در همة امور به مردم پاسخگو باشد." این شعارهای رنگارنگ در ایام انتخابات زمانیکه به مرحل عملیاتی شدن رسیدن رنگ باختند و دیگر خبری از شفاف سازی دولت در میان نبود. مذاکرات هسته ای و محرمانه ماندن آن، حقوق های نجومی و پرهیز از شفاف سازی درآمدها و دارایی های مدیران دولتی و قراردادهای نفتی و فساد بزرگ کرسنت همه و همه در آن مردم نامحرم تشخیص داده شدند. - بیکاری و تولید، رکود، بی رونقی اقتصاد و معضلات اجتماعی اما قضایا در بحث معضلات اقتصادی بسیار متفاوت هستند. یکی از دلایل اصلی رای مردم به حسن روحانی شعارها و وعدهای اقتصادی بودند. به هر حال رونق یا بی رونقی اقتصاد توسط پوست و گوشت مردم احساس می شود و بر روی معیشت روزانه آنها تاثیر می گذارد. تیم تبلیغاتی روحانی بر روی این مقوله مانور بسیاری داد و وعدههایی برای گشایش اقتصادی و چرخیدن چرخ اقتصاد همزمان با چرخش سانتریفیوژها بر زبان آوردند که با گذشت سه سال جو ناامید از اقتصاد همانند سال 92 است و تغییرات محسوس نبوده اند. "همین کارخانههای موجود در کشور اگر به جای 20 درصد توان با 60 درصد توان کار کنند، بخش عظیمی از مشکلات اشتغالزایی در کشور برطرف میشود." اما نه تنها کارخانه های تولیدی محصولات ایرانی توانشان افزایش نیافت بلکه تعدادی از برندهای نوستالژیک ایرانی همچون ارج به طور کلی تعطیل شدند و تعداد زیادی از جوانان بیکار و به صف متقاضیان کار اضافه گردیدند. برنامه اقتصادی من حل معضل اشتغال به خصوص برای تحصیلکردههاست."، "اساس سیاست من بالا بردن ثروت ملی و رونق تولید و اشتغال و بهبود فضای کسبوکار و توزیع عادلانه ثروت است."، "ما 3 میلیون و 200 هزار بیکار داریم و اگر تنها 10 میلیون گردشگری وارد کشور شود بیش از 13 میلیارد دلار درآمد ارزی و 4 میلیون اشتغال درست میشود، یعنی با یک حرکت صحیح در یک مسئله اقتصادی و اجتماعی میتوانیم بیکاری را حل کنیم، بیکاری که امروز تنها مشکل اقتصادی نیست بلکه مشکل اجتماعی نیز هست و معضلات فراوانی به همراه دارد."، " مشکل بیکاری سبب شده است از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر شود، با رونق اقتصادی و ریشهکن کردن بیکاری جلوگیری از این کار امکانپذیر است."، "در برنامه من علاوه بر برنامههای میانمدت برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و 100 روزه وجود دارد. ما میتوانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آوریم و در آن تحول اقتصادی با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانهها و مراکز تولیدی مشکل دارند این معضلات را حل کنیم." نسخه های 100 روزه و کوتاه مدت برای اقتصاد مریض ایران با روی کار آمدن حسن روحانی، کارساز نشدند و معضلات اصلی اقتصاد یعنی بی رونقی، رکود اقتصادی، بیکاری و خام فروشی همچنان به عنوان پاشنه آشیل های اوضاع اقتصادی و معیشتی باقی ماندند. به گفته وزیر کار دولت یازدهم در سال 94، هر دقیقه 5 نفر به جمعیت بیکاران کشور و متقاضی کار اضافه می شوند. هر دقیقه ۵ نفر در کشور در جستجوی شغل باشند و به تعداد بیکاران افزوده شوند، بنابراین در هر ساعت ۳۰۰ نفر، هر روز ۷۲۰۰ نفر، هر هفته ۵۰۴۰۰ نفر، هر ماه ۲۱۶ هزار نفر و خلاصه اینکه هر سال ۲ هزار و ۵۹۲ تازه وارد به بازار کار کشور خواهیم داشت. این جمعیت قابل توجه از طوفان تقاضا برای شغل اولا نشان دهنده ادامه روند بیکاری و تقاضا برای کار از سوی جوانان تا ۳۰ ساله خواهد بود، همچنین نشان می دهد که هنوز متولدین دهه ۶۰ کاملا امکان ورود به بازار کار را نیافته اند، در حالی که بازار کار با ورود صدها هزار متولد دهه ۷۰ مواجه است. اوضاع برای دهه شصتی های مفلوک و درمانده از همه نسل های سنی بدتر است با ورود به دهه سی و چهل زندگی آنها امید خود را به طور کلی از یافتن کار مناسب از دست داده اند و بیشترین آمارهای معضلات اجتماعی نیز مختص این نسل شده است. "در دولت تدبیر و امید همراه با یارانههای نقدی، یارانههای کالایی نیز داده میشود تا اقشار ضعیف دیگر دغدغه معیشتی نداشته باشند؛ چرا که اساس اقتصاد دولت من آرامش به مردم و از بین بردن نگرانی است." این هم از شعار یارانه ای حسن روحانی که در حال حاضر تنها به دلیل مباحث انتخاباتی، یارانه بسیاری از ایرانیان قطع نشده است و بسیاری از اقشار ضعیف باید در انتظار قطع همین اندک مبلغی باشند که از سوی دولت به حساب آنها واریز می شود! " به جوانان میگویم من علاقهای ندارم برای پیروزی در انتخابات جشن بگیرم بلکه دوست دارم زمانی که غمی بر چهره کارگر ندیدم جشن بگیرم. آن روز که ایران در جایگاه غرور و افتخار در جهان بود جشن بگیرم. آن روزی که مردم ما احساس رضایت کردند روز جشن ما خواهد بود."، نه تنها حسن روحانی بلکه تمامی ایرانیان علاقه دارند که هیچ غمی بر روی چهره نان آوران خانواده ها نباشند و سرپرستان خانواده ها، شرمسار نباشند اما واقعیت ها تلختر از آن است که بخواهند در شعارها مورد استفاده قرار گیرند. در حال حاضر فاصله میان درآمدها و مخارج چنان زیاد است که درصد قابل توجهی از کارگران توان پر کردن این فاصله و شکاف را ندارند. با سیاست هایی که دولت در تکیه بر خام فروشی و امید به گشوده شدن قفل های اقتصادی با تعامل با قدرت های غربی در پیش گرفته، به نظر هم نمی رسد فعلا بتوان جشن مورد نظر ریئس جمهور را عملی کرد! به هر روی بررسی موردی وعده ها و شعارهای دولت تدبیر و امید نشان می دهد، زمان انتخابات برنامه ها و نسخه های شفابخش معضلات جامعه، همچون نقل و نبات عرضه می شوند اما در میدان عمل بسیاری از دولت از زیر بار سنگین آن یا اجرای کاملش شانه خاله می کنند. اما این نکته را نیز باید یادآور شد که این دولت در زمینه توافق هسته ای و تورم تک رقمی توانست به وعده خود عمل کند و پس از ماه ها در مذاکرات هسته ای، برجام را به ثمر برساند و با به جان حریدن رکود اقتصادی، تورم را تک رقمی سازد، اما از آنجایکه تمامی پدیده ها به نحوی به یکدیگر وابسته هستند و بر یکدیگر تاثیرگذارند، موانعی که کشورهای غربی به ویژه آمریکا بر سر اجرایی شدن برجام و رفع تحریم ها تراشیده اند، خود باعث، ادامه معضلات اقتصادی و مالی شده اند. با نزدیکتر شدن به ماه های انتخابات ریاست جمهوری درسال 96، باید منتظر بود تا دولت یازدهم در مقابل سیل خواسته های افکار عمومی در باب عملی شدن یا نشدن وعده های سال 92 پاسخگو باشد، چرا که انتخاب مجدد نیاز به اعتماد دوباره مردم به حسن روحانی دارد. صحنه انتخابات دارای این حسن است که مسائل صریح تر و شفاف تر عنوان می شوند و رقبای انتخاباتی نیز هر آنچه را می توانند برای پیروزی خود رو می کنند و راه گریزی برای فرار از پاسخگویی وجود ندارد چرا که هر خطایی ممکن است شکست سنگینی را در پی داشته باشد. مرد سرخه ای یک بار از آزمون انتخابات در سال 92 پیروز بیرون آمد اما در سال 96 این روحانی سمنانی، دارای یک کارنامه و عملکرد اجرایی مشخصی در طول 4 سال است.
دیدگاه تان را بنویسید