روزنامه شرق: با انتخاب دوباره دکتر کدخدایی در قامت عضو حقوقدان شورای نگهبان و برعهدهگرفتن سخنگویی این شورا توسط ایشان، دوباره اطلاعرسانی در شورای نگهبان رونق گرفته است.
پس از آنکه دبیر شورا از «خریدوفروش» آرا سخن گفت، سخنگوی شورا نیز با پذیرش تلویحی خریدوفروش رأی، به دو روش ثبتنام رأیدهندگان قبل از روز رأیگیری و دیگری الکترونیکیشدن انتخابات اشاره کرد و این روشها را بخشی از راهحل مشکل خریدوفروش رأی دانست. در روش اول؛ یعنی ثبتنام قبل از روز رأیگیری که در بسیاری از کشورها خصوصا آمریکا رواج دارد، رأیدهندگان مدتها قبل از روز اخذ رأی با مراجعه به اماکنی که برای نامنویسی تعیین میشود، اوراق رأی به نامزد موردنظر را اخذ میکنند. البته نامنویسی قبل از روز رأیگیری مانع رأیدادن کسانی که قبلا نامنویسی نکردهاند نمیشود، اما کسانی که اوراق رأی را به نام کاندیدای موردنظر قبل از رأیگیری اخذ کردهاند نمیتوانند نام نامزد موردنظر خود را تغییر دهند. به همین اعتبار است که کاندیداها همه انرژی خود را صرف جلب آرای بخش بهاصطلاح خاموش یا خاکستری رأیدهندگان میکنند تا با ایجاد فضای شوروشوق انتخاباتی این گروه را به میدان بکشانند. البته عدهای بر این باورند که روش ثبتنام قبل از روز رأیگیری و نبود امکان تغییر نام کاندیدای موردنظر به نوعی ایجاد محدودیت برای رأیدهندگان است که
نتوانند با بررسی بیشتر نام کاندیدای موردنظر را تغییر دهند. البته در بسیاری از کشورها، نامنویسی تنها اعلان آمادگی رأیدهندگان است که قبلا حضور خود را در روز اخذ رأی با ثبتنام مسجل کردهاند و میتوانند در روز رأیگیری به هرکسی که شناخت بیشتری از او پیدا کردند رأی دهند.
ثبتنام قبل از روز رأیگیری درواقع ایجاد نوعی شوروشوق انتخاباتی است که میتواند تحرکی باشد برای دیگرانی که نامنویسی نکردهاند؛ بدون ایجاد محدودیت از نظر تغییر نظر نامنویسیکنندگان و اما در مورد الکترونیکیشدن انتخابات خصوصا در کلانشهرها، این روش که در اکثر کشورهای توسعهیافته اجرا میشود به تجربه ثابت کرده است که عوامل خارجی نمیتوانند حداقل در نتیجه انتخابات که ناشی از نحوه شمارش آراست تأثیر بگذارند. سابقه شمارش آرا در انتخابات گذشته ایران و برخی نارضایتیها در انتخابات مختلف و همچنین تغییر نتیجه انتخابات بعد از بازشماری مجدد آرا در برخی مقاطع، میتواند عواقبی بههمراه داشته باشد.
بیتعارف این بازشماری آرا و تغییر نتایج آن بر روحیه مردم و ذهنیت آنان تأثیر گذاشته است. در مجلس ششم با بازشماری آرا، علیرضا رجائی، منتخب مردم، از ورود به مجلس بازماند و آقای حدادعادل که در شمارش اولیه آرا جزء منتخبان نبود به جمع نمایندگان اضافه شد. در همین انتخابات با اختلافی که بین وزارت کشور و شورای نگهبان به وجود آمد، بیش از ٧٠٠هزار رأی محل اختلاف بود که با ورود مقام معظم رهبری، موضوع فیصله پیدا کرد. تشتت آرا را در ترکیب اشخاص و جایگاه آنان در رأیگیریهای مختلف بهعینه میبینیم؛ مثلا محمود احمدینژاد قبل از تصدی پست شهرداري تهران و متعاقب آن بهدستآوردن کرسی ریاستجمهوری، در انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره ششم از حوزه انتخابیه تهران نامزد شد و در ردیف بالاتر از ٨٠ قرار گرفت.
یا افراد شناختهشدهای مانند احمد توکلی، اسماعیل کوثری و حدادعادل که از رفتن به مجلس محروم شدند، نمونه دیگری از نوع رویکرد رأیدهندگان به افراد و اشخاص هستند. امروزه در جهان، انتخابات بهاصطلاح- آنلاین- است.
لحظهبهلحظه نتیجه انتخابات را میتوان از طریق اینترنت دنبال کرد. فاصله زمانی پایانیافتن رأیگیری و اعلام نتایج، چنددقیقهای بیش نیست و اشتباه انسانی نمیتواند و نباید جایی در اعلام نتایج داشته باشد.
در انتخابات خبرگان رهبری دوره قبل که همانند دوره جدید، آیتالله هاشمیرفسنجانی نفر اول تهران با اختلاف آرایی یکمیلیونی از نفر آخر تهران به مجلس خبرگان راه یافتند، نمایندگان ایشان در پای صندوقهای رأی از نوعی نرمافزار تجمیع استفاده کردند و دقیقترین نتیجه قبل از اعلان نتایج به دست آمد. همین نتیجه و اختلاف میلیونی آن با نفرات بعدی هم مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفت زیرا به صورت علمی و واقعی نتایج صندوقها با هم جمع شده بودند.
انتخابات سال ٩٦ را پیشرو داریم؛ سالی که روز ٢٩ اردیبهشت آن در تقویم تاریخی جمهوری اسلامی، روزی ماندگار خواهد شد. بعد از بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی و حذف پست نخستوزیری و تجمیع اختیارات و وظایف نخستوزیر در ریاستجمهوری، چهار رئیسجمهور با رأی مستقیم مردم انتخاب شدند و آیتالله هاشمیرفسنجانی در هر دو انتخابات نوبت اول و دوم رقیب غیرجناحی نداشت.
در انتخابات دوم خرداد سال ٧٦ مردم بین علیاکبر ناطقنوری اصولگرا و اینکه ظاهر امر نشان از انتخاب قطعی ایشان داشت، در حماسهای بهیادماندنی رقیب کمترشناختهشده اصلاحطلب او را بر کرسی ریاستجمهوری نشاندند.
در انتخابات ریاست جمهوری هشتم نیز رئیسجمهور دوران اصلاحات رقیبی جدی نداشت و اتفاقا با آرای بیشتری از دور اول، مجددا انتخابات را برد.
انتخابات سال ٨٤ در نوع خود بینظیر یا کمنظیر بود. تشتت در اردوگاه اصلاحطلبان و حضور چندین اصلاحطلب در کنار هم بر نتیجه نهایی انتخابات اثر گذاشت و آرای معتدلین و اصلاحطلبها را ناباورانه تقسیم کرد و در سبد متشتت اصولگرایان ریخت و آیتالله هاشمیرفسنجانی که میتوانست تداومبخش برنامه اصلاحطلبانه خاتمی باشد را در مصاف با رقیبی از جناح اصولگرا اما گمنام به نام محمود احمدینژاد ناکام کرد. چهارسال اول دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد تلنگری بود به خواب کسانی که باور و اعتقادی به صندوقهای رأی نداشتند و در انتخابات سال ٨٨ بعد از مناظرات بحثانگیز کاندیداها که شوروشوقی میان مردم به وجود آورد، اما نتایج آن انتخابات با مسائل بهوجودآمده همراه شد. اگر در آن سال شیوه رأیگیری الکترونیکی بود، شاید شاهد آن حوادث نبودیم.
انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢ را نمیتوان با انتخابات سال ٧٦ و ٨٤ و ٨٨ محک زد بلکه انتخاباتی است خاص خود که آن را از دیگر انتخابات متمایز میکند. سال ٩٦ هم ادامه آن است؛ رئیسجمهوری در معرض انتخاب مردم است که هم اصلاحطلبان او را میخواهند و هم بخشی از اصولگرایان بهجز گرایش معروف به دلواپس این جناح. انتخابات سال ٩٦ هنوز همه مردان حاضر در خود را نمیشناسد، معتقدم که وزارت کشور باید همه هموغم خود را صرف این موضوع کند تا حداقل در کلانشهرهایی مانند تهران، تبریز و اصفهان شمارش آرا به طریق الکترونیکی انجام شود تا با شفافیت، اعتمادبهنفس در مقابل رقبا و اطمینانبخشی به مردم در مورد آرای خود را نشان داده و افتخاری دیگر برای دولت اعتدال در راستای منسوخکردن روشهای قدیمی و استفاده از ابزارهای جدید و روزآمد را به ثبت برساند.
دیدگاه تان را بنویسید