منتجبنیا رسماً رئیسجمهور را تهدید کرد!
«قرار نيست كه هميشه اصلاحطلبان بيدريغ از دولت حمايت كنند وطرف مقابل« تره هم خورد نكند». «اگر آقاي روحاني در جريان اصولگرايي ذوب شود به صورت طبيعي بين آقاي روحاني و جريان اصلاحات فاصله ايجاد ميشود. در چنين شرايطي اصلاحطلبان از آلترناتيو خود استفاده خواهند كرد».
روزنامه آرمان: «قرار نيست كه هميشه اصلاحطلبان بيدريغ از دولت حمايت كنند وطرف مقابل« تره هم خورد نكند». «اگر آقاي روحاني در جريان اصولگرايي ذوب شود به صورت طبيعي بين آقاي روحاني و جريان اصلاحات فاصله ايجاد ميشود. در چنين شرايطي اصلاحطلبان از آلترناتيو خود استفاده خواهند كرد». «براي برخي فراحزبي و فراجناحي عمل كردن نوعي افتخار است.» جملات بالا سخنان حجتالاسلام رسول منتجب نيا نماينده سابق مجلس و قائم مقام حزب اعتماد ملي در گفتوگو با «آرمان» است. جملاتي كه براي نخستين بار از زبان يكي از چهرهای شناخته شده جريان اصلاحطلبي به زبان آورده ميشود. به نظر ميرسد جريان اصلاحات در آستانه انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ در انديشه بازنگري در برخي رويكردهاي گذشته خود نسبت به دولت است. بدون شك سخنان منتجب نيا ميتواند آغازگر فصل جديدي از ارتباط اصلاحطلبان با دولت حسن روحاني باشد. در ادامه متن گفتوگوی حجتالاسلام والمسلمین رسول منتجب نيا را با«آرمان» می خوانید: برخي از اصلاحطلبان حمايت اين جريان از آقاي روحاني در انتخابات۹۶ را قطعي ميدانند و از سوي ديگر برخي عنوان ميكنند حمايت اصلاحطلبان از آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري آينده مشروط است. ديدگاه شما دراين زمينه چيست؟ در اين زمينه بايد دو مساله را از هم جدا كنيم؛ نخست چرايي و چگونگي حمايت جريان اصلاحات از آقاي روحاني در سال ۹۲ بود. در اين زمينه هيچ شك وشبههاي وجود ندارد كه اصلاحطلبان تا پايان دولت اول آقاي روحاني به صورت كامل و قاطع از ايشان حمايت خواهند كرد. اين مساله اي خدشه ناپذير است و هيچ ترديدي در آن وجود ندارد. آقاي روحاني كانديداي جريان اصلاحات درانتخابات رياستجمهوري سال۹۲ بوده و با شعارهاي اصلاحطلبانه روي كارآمده است. اين در حالی است كه آقاي روحاني خاستگاه اصلاحطلبي ندارند و برآمده از جريان اصولگرايي هستند. با اين وجود تفكرات ايشان با گفتمان اصلاحات در يكسو قرار گرفته و هر دو يك مسير واحد را در پيش گرفتند. مساله دوم به حمايت جريان اصلاحات از آقاي روحاني در دولت دوم ايشان بازميگردد. بنده با رويكرد هر دو گروهي كه از هماكنون و بدون مشورت با بزرگان جريان اصلاحات عنوان ميكنند حمايت اصلاحطلبان از آقاي روحاني قاطع يا مشروط است موافق نيستم. ما در انتخابات۹۶ به هيچ كس چك سفيد امضا نميدهيم. حمايت اصلاحطلبان از آقاي روحاني در سال۹۲ براساس يك رويكرد متعارف نبود بلكه به دليل شرايط نامتعارف انتخابات بود. اصلاحطلبان در سال ۹۲ بدون اينكه با آقاي روحاني مفاهمه و مذاكره داشته باشند پشت سر ايشان ايستادند و از ايشان حمايت كردند. در انتخابات سال۹۲ با عدم تاييد صلاحيت آيتا... هاشمي و انصراف دكتر عارف از انتخابات بهترين گزينه پيش روي اصلاحطلبان آقاي روحاني بود. شايد براي برخي اين سوال مطرح باشد كه چرا آقاي روحاني به جاي آقاي عارف كنارهگيري نكردند. در پاسخ بايد عنوان كرد براساس صحبتهايي كه صورت گرفت آقاي عارف آمادگي كنارهگيري داشت اما آقاي روحاني چنين آمادگي را از خود نشان ندادند. با اين وجود در سال۹۶ ما فرصت كافي براي برنامهريزي و تعيين استراتژي در اختيار داريم و برخلاف سال ۹۲ كه با يك رويكرد نامتعارف مواجه بوديم در سال۹۶ با يك رويكرد متعارف روبهرو هستيم. اگر آقاي روحاني يك شخصيت اصلاحطلب بود و ساحت سياسي ايشان درون گفتمان اصلاحات تعريف ميشد ما ميتوانستيم از هماكنون اعلام كنيم كه از ايشان به صورت قاطع حمايت خواهيم كرد. اين در حالي است كه آقاي روحاني تعلق خاطر خاصي به هيچ كدام از جريانهاي سياسي كشور ندارد. به همين دليل اصلاحطلبان براي انتخابات سال۹۶ با آقاي روحاني در زمينه برنامهريزيها و همچنين انتصابات در دولت مذاكره و مفاهمه خواهند كرد. اصلاحطلبان در زمينه انتصابات مديران در دولت چه انتظاري از آقاي روحاني دارند؟ اصلاحطلبان وآقاي روحاني بايد در زمينه انتصابات در دولت آينده مذاكره كنند. اين خلاف رويه است كه جريان اصلاحات به صورت كامل از آقاي روحاني حمايت كنند، اما ايشان پس از اينكه به پيروزي رسيدند به هر شكل كه تمايل داشتند در زمينه انتصابات عمل كنند و از هر تفكر و جرياني كه خود تشخيص دادند در دولت آينده استفاده كنند. انتصابات آقاي روحاني در دولت اول براساس انتظار جريان اصلاحات نبوده و با آنچه ما تصور ميكرديم فاصله داشته است. دولت اول ايشان به صورت ائتلافي و براساس سليقه شخصي آقاي روحاني تعيين شده است. بدون شك اصلاحطلبان به عنوان مهمترين جريان حامي آقاي روحاني بايد در انتصابات دولت دوم ايشان دخالت داشته باشند. ما در اين زمينه با آقاي روحاني مذاكره خواهيم كرد. اصلاحطلبان بايد در دولت آينده سهم بيشتري داشته باشند و درصد قابل توجهي از كابينه ايشان را تشكيل بدهند. اين مساله شامل وزرا، معاونان و همچنين استانداران ميشود و در همه اين زمينهها بايد تغييرات جدي صورت بگيرد. به همين دليل ما در انتخابات رياستجمهوري آينده با آقاي روحاني مذاكره و مفاهمه انجام خواهيم داد. در انتخابات مجلس شوراي اسلامي نيز ما با وجود مخالفتهاي برخي از دوستان اصلاحطلب با حاميان دولت مذاكره و مفاهمه انجام داديم و در نهايت نيز به يك جمعبندي مناسب دست پيدا كرديم. در انتخابات رياستجمهوري ما نه بدون قيد و شرط از آقاي روحاني حمايت خواهيم كرد و نه اينكه تصميم داريم گزينه ديگري در مقابل آقاي روحاني معرفي كنيم. ما تلاش ميكنيم با مذاكره و مفاهمه با آقاي روحاني و دولت ايشان به يك جمعبندي مناسب برسيم. درسه سال گذشته اصلاحطلبان در مقابل مخالفان دولت سينه سپر كردند و به خوبي از دولت آقاي روحاني حمايت كردند. بدون شك حمايت اصلاحطلبان از آقاي روحاني در سه سال گذشته بيشتراز اعضاي دولت بوده است. ما انتظار داريم به همان اندازه كه از دولت حمايت ميكنيم دولت نيز گوشه چشمي به اصلاحطلبان داشته باشد. روحانی نبايد از اينكه از اصلاحطلبان حمايت كند واهمهاي داشته باشد. براي برخي فراحزبي و فراجناحي عمل كردن نوعي افتخار است. به نظر من در شرايط كنوني اين رويكرد افتخارآميز نيست بلكه اشتباه است. وقتي يك جريان يا حزب به صورت كامل نيروي انساني و امكانات خود را در جهت حمايت از يك نفر به كار ميگيرد انصاف حكم ميكند كه آن شخص نيز از پشتوانه اجتماعي و سياسي خود حمايت كند و كوتاهي نكند. اصلاحطلبان براي حمايت از برخي افراد كه خود را فراجناحي معرفي ميكنند كتك و فحش خوردهاند و هزينههاي بسياري دادهاند. در همه كشورهاي جهان كسي كه در انتخابات رياستجمهوري به پيروزي ميرسد نسبت به پشتوانه اجتماعي و سياسي خود تعلق خاطر دارد. متاسفانه اين وضعيت در سه سال گذشته وجود نداشته است. در انتصابات صورت گرفته در دولت مانند انتخاب وزرا و استانداران نيز آقاي روحاني حمايت اصلاحطلبان را در حد انتظار در نظر نگرفت و براساس مصلحت فردي عمل كرد. چه اشكال دارد آقاي روحاني به صراحت عنوان كند با حمايت كامل جريان اصلاحات و در رقابت كامل با اصولگرايان به رياست جمهوي رسيده است. آقاي روحاني بايد به صراحت از اصلاحطلبان حمايت كنند و در اين زمينه هيچ گونه ملاحظه ای نداشته باشد. بنده با آقاي روحاني دوستي ديرينه دارم و با ايشان در زمينههاي مختلف همكاري داشتهام. به همين دليل از ايشان درخواست ميكنم باب مفاهمه را با جريان اصلاحات باز بگذارند و براي تعامل و همكاري بيشتر با این جريان برنامهريزي كند. از بزرگان جريان اصلاحات نيز درخواست ميكنم به هيچ عنوان در انتخابات آينده به كسي چك سفيد امضا ندهند و دولت را به همكاري و تعامل بيشتر دعوت كنند. در سه سال گذشته در برخي مقاطع جريان اصلاحات به حمايت آقاي روحاني و دولت تدبير و اميد نياز داشته است. با اين وجود اين حمايت يا صورت نگرفته يا به صورت كمرنگ بوده است. به همين دليل نوعي ترديد در بين پشتوانه اجتماعي آقاي روحاني در حمايت از ايشان در انتخابات۹۶ به وجود آمده است. آيا پشتوانه اجتماعي آقاي روحاني به همان شكل كه در سال۹۲ از ايشان حمايت كرد حاضر خواهد بود در سال۹۶ نيز از ايشان حمايت كند؟ بنده به دليل سخنراني به مناطق مختلف كشور سفر ميكنم و با نزديك با اصلاحطلبان مناطق مختلف گفتوگو و رايزني ميكنم. متاسفانه در بسياري از اين سفرها متوجه شدهام كه برخي از اصلاحطلبان از آقاي روحاني رنجش خاطر دارند و آقاي روحاني موفق نشده رضايت آنها را جلب كند. اغلب اين افراد نسبت به منصوبين آقاي روحاني و مديراني كه ايشان انتخاب كرده گلايه دارند و اعتقاد دارند آقاي روحاني در انتخاب مديران خود دقت لازم را نداشته است. برخي از اين افراد عنوان ميكنند در حالي كه سه سال از عمر دولت آقاي روحاني ميگذرد اما بسياري از مديران استانها و شهرستانها هنوز تغيير نكردهاند و همچنان همان رويكرد گذشته را دنبال ميكنند. اين مساله يك هشدار جدي براي آقاي روحاني است كه ممكن است در سال۹۶ پشت خود را خالي ببيند. با توجه به اتفاقات رخ داده بين اصلاحطلبان و حاميان دولت در انتخابات مجلس شوراي اسلامي آيا جريان اصلاحات حاضر خواهد بود در انتخابات رياستجمهوري نيز دوباره با حاميان دولت ائتلاف كند و در يك جبهه قرار بگيرد؟ جريان اصلاحات با توجه به شرايط خاص انتخابات مجلس شوراي اسلامي تصميم گرفت با حاميان دولت ائتلاف كند و در يك جبهه قرار بگيرد. بدون شك حزب اعتدال و توسعه جدا از جريان اصلاحات نیست. نزديكي اعتدال و توسعه به جريان اصلاحات باعث شده كه مردم براي اين حزب احترام قائل شوند. اگر اصلاحطلبان از آقاي روحاني حمايت نكنند حزب اعتدال و توسعه نميتواند به تنهايي بار حمايت از آقاي روحاني را به دوش بكشد. بنده به برخي از دوستان هشدار ميدهم كه نه خود دچار توهم شوند و نه آقاي روحاني را دچار توهم كنند. جريان اصلاحات يك حزب نيست بلكه يك انديشه، تفكر و گفتمان سيال و مواج است كه در ميان اقشار مختلف مردم داراي جايگاه و ارزش دارد. هنگامي كه اصلاحطلبان از آقاي روحاني حمايت كنند به معناي اين است كه اكثريت مردم از آقاي روحاني حمايت ميكنند. به همين دليل اگر آقاي روحاني از فرصت حمايت اصلاحطلبان از خود استفاده نكند دچار يك اشتباه تاريخي شده است. متاسفانه آقاي روحاني دراغلب استانها حداقل انتظارات اصلاحطلبان بومي را محقق نكرده است. از سوي ديگر برخي از وزراي كابينه ايشان عملكرد قابل قبولي نداشتهاند. برخي از وزراي دولت كه خاستگاه اصلاحطلبي داشتند پس از اينكه از مجلس شوراي اسلامي راي اعتماد گرفتند به همهچيز و از جمله دوستان خود پشت كردند و پس از مدتي پشت سر خود را نيز نگاه نكردند. در نتيجه آقاي روحاني بايد يك ارزيابي و تجديد نظر جدي و جسورانه در رويكرد مديريتي خود انجام دهد و يك خانه تكاني جدي در دولت به وجود بياورد. در دولت اول آقاي روحاني اصلاحطلبان به جاي قوه عاقله دولت قرار گرفتند و بدون هيچ چشمداشتي در مقابل مخالفان دولت سينه سپر كردند. آيا در دولت دوم آقاي روحاني نيز اين اتفاق خواهد افتاد يا اينكه شرايط به گونه ديگري خواهد بود؟ بدون شك اين اتفاق نخواهد افتاد و شرايط ايجاب ميكند كه اصلاحطلبان رويكرد خود را در اين زمينه تغيير دهند. در دولت دوم آقاي روحاني حمايت اصلاحطلبان يك طرفه نخواهد بود و بايد شكل دو طرفه و تعاملي به خود بگيرد. قرار نيست كه هميشه اصلاحطلبان بيدريغ از دولت حمايت كنند و در طرف مقابل« تره هم خورد نكند». آقاي روحاني بايد تلاش كند ارتباط بيشتري با پشتوانه اجتماعي خود و همچنين نخبگان جامعه با سلايق مختلف برقرار كند. آقاي روحاني به دليل دغدغههاي اجرايي زيادي كه در دولت وجود دارد فرصت تشكيل اتاق فكر و انديشه را كمتر پيدا ميكند. به همين دليل بايد از نخبگان موجود در جريان اصلاحات كه حامي دولت هستند افرادي را انتخاب كنند كه براي دولت توليد فكر و انديشه كنند. به نظر من دولت آقاي روحاني در اين زمينه در سه سال گذشته موفق عمل نكرده است. در ماههاي اخير گمانه زنيها براي حمايت اصولگرايان از آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري بيشتر شده است. آيا اين احتمال وجود دارد كه در صورت حمايت اصولگرايان از آقاي روحاني، ايشان تمايل بيشتري نسبت به اصولگرايان نشان دهد؟ در چنين شرايطي واكنش صلاح طلبان چه خواهد بود؟ در شرايط كنوني اصولگرايان دچار سرگرداني هستند و آشفتگي و پراكندگي در بين آنها مشهود است. در بين اصولگرايان يك طيف معتدل وجود دارد كه با وجود اينكه آقاي روحاني گزينه مطلوب آنها نيست اما به صورت نسبي با رويكرد ايشان همراهي ميكنند. از سوي ديگر در جريان اصولگرا طيف تندرويي حضور دارد كه شمشير را از رو بسته و به شكلهاي مختلف با آقاي روحاني مخالفت ميكند. نكته قابل تامل اين است كه جريان اصولگرايي جسارت لازم را براي طرد افراطيون ندارد. اين جريان حتي حاضر نيست آقاي احمدينژاد را با آن پرونده قطور خارج از دايره اصولگرايي تعريف كند و همچنان احمدينژاد را جزئي از جريان اصولگرايي معرفي ميكنند. به همين دليل جريان اصولگرايي بايد تكليف خود را مشخص كند كه آيا طرفدار روحاني است يا طرفدار احمدينژاد و اصولگرايان تندرو. امكان اين وجود ندارد كه جريان اصولگرايي هم از آقاي روحاني حمايت كند و هم پشت سر آقاي احمدينژاد بايستند و همچنان او را در ليست خود قرار بدهد. اصولگرايان بايد تكليف خود را مشخص كنند كه «يا رومي روم يا زنگي زنگ». مساله مهم درباره سوال شما اين است كه آيا آقاي روحاني به سمت اصولگرايان گرايش پيدا كرده يا اينكه اصولگرايان به سمت ايشان تمايل نشان دادهاند. ما آقاي روحاني را حد وسط جريان اصلاحطلبي و جريان اصولگرايي ميدانيم. در نتيجه بايد بين اين دو وضعيت تفاوت قائل شويم و هر كدام را به صورت جداگانه مورد تحليل و بررسي قرار بدهيم. اگر اصولگرايان حاضر باشند آقاي روحاني را با همين گفتمان و هويت بپذيرند و از وي حمايت كنند آقاي روحاني يك گام بلند در جهت گفتمان اصلاحطلبي برداشته است. بدون شك ما براي اصولگرايان در چنين شرايطي فرش قرمز پهن ميكنيم و از اين رويكرد استقبال ميكنيم. حالت دوم زماني است كه آقاي روحاني دست از شعارهاي خود مانند آزادي سياسي، عقلانيت و اعتدال بردارد و از شعارهاي اصولگرايي استفاده كند و خود را در آن گفتمان تعريف كند. اگر آقاي روحاني در جريان اصولگرايي ذوب شود به صورت طبيعي بين آقاي روحاني و جريان اصلاحات فاصله ايجاد ميشود. در چنين شرايطي اصلاحطلبان از آلترناتيو خود استفاده خواهند كرد. جريان اصلاحات مدعي نخبهسازي و نخبه پروري است و همواره از نيروهاي انساني كارآمد سرشار و لبريز بوده است. در سال۹۲ شرايط ايجاب ميكرد كه اصلاحطلبان از آقاي روحاني حمايت كنند. با اين وجود اين حمايت به منزله اين نبود كه آقاي روحاني بهترين گزينه جريان اصلاحات به شمار ميرود. در سال۹۲ ما «خيرالموجودين» را در نظر گرفتيم و براساس آن عمل كرديم. با اين وجود با شناختي كه بنده از آقاي روحاني دارم، بعيد ميدانم ايشان اقدامي انجام دهد كه نظم و آرايش سياسي كنوني جامعه به هم بخورد.
دیدگاه تان را بنویسید