در رذیلت سکولار‌های هیپوکرات

کد خبر: 552398

سرکار خانم فائزه هاشمی اخیرا فرموده‌اند «مخالف حکومت دینی هستم».

روزنامه وطن امروز: سرکار خانم فائزه هاشمی اخیرا فرموده‌اند «مخالف حکومت دینی هستم». تا اینجای کار اشکال چندانی ندارد. خیلی‌ها مخالف اصل دین بوده‌اند و هستند، حکومت دینی که جای خود دارد! هر کسی حق دارد مستدل از عقیده‌اش دفاع کند. البته استدلال حلقه مفقوده بیانات خانم هاشمی بود. اگر بیم بدنامی دین، نافی حکومت دینی باشد، بر همین منهاج نمی‌توان اصل دینداری را زیر سوال برد؟ سلوک فردی دینداران هم ممکن است به بدنامی دین بینجامد و گناه مسلمین به پای اسلام نوشته شود. آیا باید اصل دینداری را نفی کرد یا باید آن سلوک و رفتار اشتباه را اصلاح کرد. بگذریم...! خود خانم هاشمی هم می‌دانند قصد بحث نظری نداشته‌اند و اساسا از نظر بنیه علمی در قواره چنین کاری نیستند، اگرنه می‌شد از ایشان پرسید «بر فرض حکومت دینی منتفی شد. به چه نام و بر چه بنیانی بر مردم حکومت کنیم؟ به نام قانون خوب است؟ می‌دانید کشتاری که هیتلر در آلمان به راه انداخت کاملا قانونی بود؟ قانون بدنام نمی‌شود؟ به نام مردم، به نام آزادی، به نام چه حکومت کنیم؟ باید این مفاهیم متعالی و ارزشمند را همه روی تاقچه گذاشت و نگاهش کرد و کیِفَش را برد. مبادا از ترس بدنامی هیچ یک را وارد عرصه عمل کنیم. بگذریم....
علی‌الاصول خانم هاشمی در اعتقاد به حکومت سکولار یا لائیک آزادند. آزادی ارزشمند‌ترین موهبت الهی است و عقیده هم جبربردار نیست ولی سرکار خانم هاشمی! آزادگی نیز موهبت و گوهری است بی‌نهایت ارزشمند. آزادگی حکم می‌کند به لوازم اعتقادمان پایبند باشیم. این طور نباشد که به زبان مخالف حکومت دینی باشیم و کف و سوت عده‌ای را برای خودمان دشت کنیم و در عمل از مواهب و مزایای حکومت دینی بهره‌مند شویم. نمی‌شود که سری در آخور داشت و سری در توبره. می‌شود البته ولی رذیلتی است مشمئزکننده.
اولا امروز که خانم هاشمی‌رفسنجانی بعد از قریب به 40 سال برخورداری از مواهب حکومت دینی از سوی ایشان و خانواده محترم‌شان و در دست داشتن سمت‌های ریز و درشت در این کشور، به این نتیجه رسیده‌اند که حکومت دینی امری است باطل؛ پیش از هر کاری لازم است از گذشته‌ای که به‌زعم‌شان به باطل گذشته است توبه کنند و یافته‌های مادی این دوران را به مردم بازگردانند.
ثانیا لازم است زین پس در عرصه سیاست ایران، از پس پرده نفاق درآمده و در انتخابات‌هایی که نامزد‌ها باید در چارچوب قانون اساسی به رقابت بپردازند، خود کاندیدا نشوند و از کسی هم حمایت نکنند. نمی‌شود که با ادعای قبول قانون اساسی وارد عرصه انتخابات شد و بعد دم از نفی حکومت دینی که از بنیان‌های قانون اساسی است زد. می‌شود البته ولی رذیلتی است آشکار.
ثالثا بر ایشان واجب است بنا بر سنت رسول خدا- که درود خداوند بر او و خاندان پاکش باد- و به حکم آیه «واَنذِر عَشیرَتَکَ الاَقرَبین» ابتدا نزدیکان و خویشان خویش را انذار دهند. بعد اگر خواستند می‌توانند پشت تریبون‌ها آمده و با سخنان غریب خود در پی کف و سوت حضار باشند. اگر ایشان امروز واقعا بر این عقیده‌اند که «حکومت دینی باطل است» بهتر است ابتدا پدر و برادران و خواهر خود را انذار دهند. آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی از کسانی بودند که برای برپایی حکومت دینی کوشیدند. امروز هم به حکم ولی فقیه بر مسند ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام تکیه زده‌اند. اگر فائزه هاشمی این حکومت را از اساس باطل می‌داند، چرا ابتدا از حضرت پدرشان نمی‌خواهند که از گذشته در راه باطل به هدر رفته ابراز ندامت و مسند به باطل به دست آمده را رها کنند؟ آن هم نه مطالبه‌ای در خفا و خفیه. فائزه هاشمی اگر بویی از حریت برده و بر اعتقاد خویش استوار است، پشت تریبون‌ها آمده و تیغ نقد بر دیروز خود و امروز اقربای خویشتن بکشد، همانگونه که بر دیگران صدا بلند می‌کند. از پدر بخواهد این حکومت دینی را به حال خویش رها کند.خود نیز چشم طمع از مناصب این حکومت بپوشد. به پدر بگوید منصبش باطل است و حقوق و مزایایی هم که دریافت می‌دارد بالباطل. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ... نمی‌شود که از قِبل انتساب به دولتمرد یک حکومت دینی، صید دنیا کرد و بعد منکر آن حکومت شد.می‌شود البته ولی رذیلتی است نابخشودنی.
خانم هاشمی اگر امروز به نفی حکومت دینی رسیده‌اند، خودشان می‌دانند و بنیان‌های نظری اعتقادشان لیکن باید بدانند که حق ژست طلبکار گرفتن ندارند. از عهده بدهی‌شان به ملت و باری که در این دوران بسته‌اند به درآیند، ابتدا خویشان خویش را انذار دهند و اگر کارگر نشد از ایشان برائت بجویند، بعد هر چه خواستند ادای اپوزیسیون را دربیاورند.

دست آخر اگر این چنین شد، مایه خوشحالی است که هیپوکرات‌های بی‌اعتقاد به حکومت دینی که به نام دین بر گرده بیت‌المال سوار شده بودند یک به یک عرصه را خالی خواهند کرد و در غیاب این الیگارشی شاید بتوان بهتر به مردمان محروم و مستضعف رسیدگی کرد!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت