پیش‌بینی کولایی از گزینه مطلوب اصلاح‌طلبان در انتخابات ۹۶

کد خبر: 542005

اصلاح‌طلبان از حسن روحانی عبور می‌کنند؟ این سؤالی است که در پس خبرهای دلواپسان مبنی ‌بر «اختلاف اصلاح‌طلبان با حسن روحانی» در فضای رسانه‌ای کشور بارها از سوی تحلیلگران سیاسی، غیرواقعی و شایعه خوانده شده و این تحلیل آنان در رسانه‌ها انعکاس می‌یابد.

روزنامه شرق: اصلاح‌طلبان از حسن روحانی عبور می‌کنند؟ این سؤالی است که در پس خبرهای دلواپسان مبنی ‌بر «اختلاف اصلاح‌طلبان با حسن روحانی» در فضای رسانه‌ای کشور بارها از سوی تحلیلگران سیاسی، غیرواقعی و شایعه خوانده شده و این تحلیل آنان در رسانه‌ها انعکاس می‌یابد. اینکه هدف از طرح چنین شایعاتی چیست و این شایعات چه چیزی را نشانه گرفته‌اند، از جمله موضوعاتی است که تحلیلگران سیاست داخلی به آنها پاسخ می‌دهند. البته پاسخشان هم مشترک است و کوتاه: «رقیب از موفقیت دوباره ائتلاف خرداد ٩٢ می‌ترسد». آنها بر این باورند که تجربه انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٢ و انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان اسفند گذشته، جناح راست را آن‌چنان هراسان کرده است که برای جلوگیری از ثبت رکورد جدید حضور مردمی در انتخابات ٩٦ یا همان «گام سوم ائتلاف امید» نقشه می‌کشند و شایعه می‌بافند. الهه کولایی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفت‌وگو با «شرق» درباره چرایی طرح چنین شایعاتی و تأثیر طرح آنها بر پشتوانه مردمی و بدنه اجتماعی حامی حسن روحانی در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری ارزیابی خود را ارائه کرد. به عقیده کولایی طرح چنین شایعاتی برآمده از خواب آشفته محافظه‌کاران برای به‌درکردن روحانی از قدرت است. او می‌گوید: «طرح شایعات برای تک‌دوره‌ای‌بودن ریاست‌جمهوری روحانی و حمایت‌نکردن مجدد اصلاح‌طلبان از او برای ایجاد شکاف بین ائتلاف اصلاحات - اعتدال‌گرایان است».

‌ مدتی است برخی گروه‌های وابسته به اصولگرایان و رسانه‌های پرشمارشان بحث نارضایتی مردم از عملکرد دولت روحانی را مطرح کرده و روی آن مانور می‌دهند. آنها تلاش دارند القا کنند حسن روحانی یک رئیس‌جمهور تک‌دوره‌ای است و دیگر قدرت رأی‌آوری مجدد را ندارد اما وقتی خیلی بازخورد مثبتی ندیدند به‌تازگی شایعه عبور اصلاح‌طلبان از حسن روحانی برای انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٦ را در فضای رسانه‌ای منتشر کرده‌اند. به نظرتان طرح چنین شایعاتی برای چیست؟
در انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٢ اکثریت مردم به گعده‌ها یا گروه‌های سیاسی جریان راست پشت و با رأی خود، اسباب پیروزی حسن روحانی را فراهم کردند. در کنار آن رفتار تاریخی محمدرضا عارف در کناره‌گیری از رقابت با روحانی به نفع ائتلاف اصلاح‌طلبان، فرایندی بود که سبب شکل‌گیری دولت اعتدال‌گرای یازدهم شد و این پیروزی اصلاحات - اعتدال‌گرایان در انتخابات بود. از سوی دیگر هم باید اشاره کنم رفتار معقول حسن روحانی در سیاست خارجی و آثار آن بر روابط بین‌المللی کشور که انصافا جایگاه بین‌المللی ایران را ارتقا داده است، سبب جذب اعتماد مجدد هواداران ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان شد. با وجود شرایط بسیار دشوار انتخابات مجلس و امکان حداقلی در زمینه نامزدهای تأیید‌صلاحیت‌شده برای بستن فهرست‌ها در مقایسه با جریان مقابل، پیروزی ائتلاف امید در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی که در اسفند ٩٤ و اردیبهشت‌ ٩٥ دوباره تکرار شد. تکرار این پیروزی به معنای شکست جریان راست در مقابل یکپارچگی ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان بود. حفظ این یکپارچگی از سوی هواداران ائتلاف که تغییر را در شرایط زندگی خود لمس کرده‌اند، باعث تعجب و حیرت مخالفان اصلاحات که درواقع مخالف عموم مردم هستند، شده است. به همین دلیل این طیف ناکام که به‌شدت مخالف خردورزی به‌کار گرفته‌شده در سیاست خارجی کشور و فضای آرام سیاست داخلی و رونق فرهنگی هستند، از ماه‌های گذشته ساز مخالف را کوک کرده‌اند و در هفته‌های گذشته در شکل و طرح‌های جدید آن را ادامه داده‌اند. این شایعات تلاش محافظه‌کاران برای جبران شکست‌های پیاپی‌شان از سال ٩٢ است.
‌ به نظرتان چه هدف بلندتری در پس طرح چنین شایعاتی است؟ چرا بحث عبور اصلاح‌طلبان از رئیس‌جمهور مانند دوران اصلاحات، دستاویز منتقدان دولت شده است؟
هرچند که معتقدم این مخالفت‌ها و طرح آنها از یکپارچگی برخوردار نیست اما حفظ این رویکرد برای گروه‌های سیاسی جریان محافظه‌کار ضرورت دارد چون آنها می‌خواهند در انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٦ باز هم با همان روش همیشگی خود یعنی «تخریب» نامزد ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان، خواسته‌هایشان را تأمین کنند. هدف آنها از طرح شایعه عبور اصلاحات و رئیس‌جمهور دوران اصلاحات از حسن روحانی، فقط برای القای شکاف بین ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان است. آنها می‌خواهند هواداران این ائتلاف را دلسرد کنند تا در انتخابات سال آتی شاهد یکپارچگی حامیان اصلاحات و اعتدال‌گرایان نباشند. البته این امیدواری و تلاش‌ها به عقیده من تنها برآمده از خواب آشفته محافظه‌کاران است و شایعه‌سازی‌ها‌یشان در عمل تأثیری بر رفتار ائتلافی اصلاح‌طلبان - اعتدال‌گرایان ندارد.
‌ انتشار چنین شایعاتی می‌تواند به پشتوانه مردمی دولت روحانی و شخص او برای رقابت‌های ریاست‌جمهوری آتی ضربه بزند؟

آنچه می‌تواند پایگاه اجتماعی روحانی را تضعیف کند، عملکرد دولت در پاسخ به هجوم تبلیغاتی است که علیه‌اش می‌شود. متأسفانه در برخی موارد مثل ماجرای فیش‌های حقوقی و حملات سنگینی که از سوی بانیان اتلاف ‌هزاران ‌میلیاردی بیت‌المال در سال‌های گذشته صورت گرفت، خیلی مناسب نبوده و دولت در این میان کمی منفع عمل کرده است. ‌ پیشنهاد شما به دولت روحانی برای مقابله با این هجمه‌های تبلیغاتی محافظه‌کاران چیست؟

دولت نباید این اشتباهات را بپوشاند، بلکه باید بیاید و مقابل این جریان بایستد و نگذارد مخالفان دولتش که مخالفان اصلاحات و عموم مردم هستند، فکر کنند که این ماجرا نقطه ضعف دولت است. خوشبختانه تا حدی در موضوع فیش‌ها، چنین رویکردی در دستور کار دولت قرار گرفته که البته باز هم اطلاع‌رسانی مطلوبی از آن نمی‌شود. دولت باید با برخورد جدی با چنین مسائلی مخالفانش را به حاشیه براند و اعتماد هوادارانش را حفظ کند. دولت باید قاطعانه با چنین موج‌آفرینی‌هایی برخورد کند و نشان دهد که هیچ ترسی از غارتگران بیت‌المال ندارد.
‌ به نظرتان پشتوانه مردمی و جایگاه اجتماعی روحانی و دولت امید نسبت به خرداد ٩٢ چه تغییری کرده است؟ آیا روحانی و تیمش توانسته این پایگاه اجتماعی را حفظ یا تقویت کند؟
تصور می‌کنم ملت ایران هشت سال دولت علم ستيز را در کشور تجربه و تحمل کردند و از به‌تاراج‌رفتن‌ میلیارددلاری بیت‌المال درس‌های خوبی گرفته‌اند. البته این به معنای این نیست که مردم با گروهی عهد و پیمان ناگسستنی دارند. دولت یازدهم و شخص رئیس‌جمهور که مورد تأیید ائتلاف اصلاح‌طلبان - اعتدال‌گرایان است، باید در نظر داشته باشد فرصت و مجال اندکی پیش‌رو دارد و باید در این مجال بتواند با همه ابزارهای نظارتی که در اختیار دارد، اعتماد مردم را به دستگاه اجرا جذب کند.
‌ به نظرتان در انتخابات اردیبهشت ٩٦ مردم بازهم به ائتلاف اصلاح‌طلبان اعتدال‌گرایان اعتماد می‌کنند؟
مردم می‌دانند که میراث به‌جامانده از دولت گذشته به این سادگی‌ها قابل‌جبران نیست. هرچند در این میان نباید خطر بروز مجدد پوپولیسم را اندک ارزیابی کنیم. در کنار همه اینها اما باید بگویم تجربه مجلس دهم نشان داد مردم هوشیارانه و آگاهانه گزینه‌ها را ارزیابی می‌کنند، به همین دلیل هم هست که من اعتقاد دارم دولت باید ماجرای افشای فیش‌های حقوقی را به فرصت تبدیل کند. حسن روحانی باید بداند که مردم ما به بلوغ سیاسی رسیده‌اند و فریب جریان‌سازی‌ها را نمی‌خورند، بنابراین باید تمام‌قد و با قدرت مقابل این غارتگری‌ها بایستد.
‌ به نظرتان اصلاح‌طلبان اگر قدرت انتخاب بیشتری داشتند، باز هم از حسن روحانی حمایت می‌کردند؟
این واقعیت که حسن روحانی، یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب نیست، به اشکال گوناگون از سوی جریان اصلاحات و حتی خود حسن روحانی تأیید شده است. من فکر می‌کنم شرایط کنونی کشور شرایطی نیست که گروه‌های سیاسی بخواهند با توهم‌پردازی سال‌های گذشته، درصدد احیای جایگاهشان برآیند چراکه با درنظرداشتن واقعیات، چنین فرصتی از سوی سطوح دیگر هرگز به آنها داده نخواهد شد. بنابراین هواداران اصلاحات باید بدانند همه تلاش این جریان سیاسی آن است که براساس واقعیت تصمیم بگیرند و گزینه‌های عملی را بیشتر مورد توجه قرار دهند. رؤیاگرایی و توهم‌بافی نمی‌تواند منجر به تغییرات قابل‌قبولی شود. به عقیده من حمایت از روحانی درحالی‌که او مقابل جریان محافظه‌کار قرار گرفته است، به‌عنوان یک گزینه مقدور، قابل‌چشم‌پوشی نیست، البته باید اضافه کنم که عالم سیاست، عالم قطعیت نیست و همیشه نباید انتظار حماسه را داشت.
‌ نقدی به دولت مطرح می‌شود که به برخی شعارهای انتخاباتی‌اش از جمله گشایش فضای سیاست داخلی کشور عمل نکرده است. برخی حامیان دولت بر این باورند فرصت اجرای برخی شعارها برای دولت پیش نیامده وگرنه آقای روحانی به شعارها پشت نکرده است. تحلیل شما از این انتقاد‌ها چیست؟
وقتی روحانی را از منظر سیاست داخلی و خارجی مورد نقد و ارزیابی قرار می‌دهیم، این نقد را نیز باید با توجه به موقعیت و شرایط او مطرح کنیم و واقع‌بینانه درباره عملکرد او سخن بگوییم. به عقیده من رأی به روحانی بیشتر رأی به گزینه شرایط موجود است. من باز هم تأکید می‌کنم با یادآوری اینکه برخی تصمیمات توهم‌زده، منابع عظیم ملی را در دوره‌های گذشته حتی در دوره اصلاحات به باد داد، درک شرایط سهل‌تر می‌شود. به همین دلیل دیگر فرصت آزمون و خطا نیست. باید واقع‌بینانه شرایط را بپذیریم و برای بهترشدن شرایط قدم برداریم.
‌ رأی روحانی در انتخابات سال آینده را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
رأی‌آوردن روحانی موکول به یکپارچگی جریان تحول‌خواه در کشور است. جریان‌های اصلاح‌طلب اعتدال‌گرا و حتی راست معتدل اگر باز هم یکپارچه در انتخابات حاضر شوند، رأی روحانی کمتر از خرداد سال ٩٢ نخواهد بود. البته این موفقیت در حالی قابل‌پیش‌بینی است که روند تحولات کشور و منطقه به همین شکل استمرار یابد. بنابراین فکر می‌کنم اگر شرایط را بدون تحول اساسی و جدی در نظر داشته باشیم، رأی حسن روحانی در انتخابات سال ٩٦ کمی بیشتر از خرداد ٩٢ خواهد بود.
‌ اگر بخواهید به کارنامه حسن روحانی نمره بدهید، چه نمره‌ای برای او در نظر می‌گیرید؟
به عقیده من فرصت‌های بسیاری برای اصلاح حوزه‌های داخلی کشور وجود داشت و دارد که به‌خوبی مورد توجه و بهره‌برداری حسن روحانی و تیمش قرار نگرفت. البته در این نگاه انتقادی نباید خرابی‌های به‌ارث‌رسیده از دولت هشت سال قبل از اين دولت را نادیده گرفت و مضاف بر آنها باید شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای ایران را برای اصلاح برخی امور در نظر داشت که انصافا تابع شرایط است. با همه این ایرادات اما تلاش روحانی در سیاست خارجی و ترمیم روابط ایران با جوامع بین‌المللی قابل‌توجه است. بنابراین با درنظرگرفتن مجموعه شرایط ایران، چه در داخل کشور و چه در عرصه بین‌المللی، به‌راستی حسن روحانی بهترین گزینه برای ریاست‌جمهوری است.
‌ تحلیلگران می‌گویند مهم‌ترین فاکتور در موفقیت یا عدم موفقیت دولت‌ها به اراده شخص رئیس‌جمهور‌ها ارتباط مستقیم دارد، به نظرتان نقطه ضعف و قوت روحانی در رأس دستگاه اجرائی چه بوده است؟
من بر این باور هستم که حسن روحانی بسیار بهتر و قابل‌قبول‌تر می‌توانست در اصلاح امور کشور نقش‌آفرینی کند. او می‌توانست در چرخش نخبگان و به‌کارگیری متخصصان حلقه بسته مدیریت قبیله‌ای را بشکند، اما این اتفاق رخ نداد. البته همان‌طورکه قبل‌تر اشاره کردم، به‌ناچار باید عملکرد حسن روحانی را در ظرف منطقه‌ای از جهان که در آن ساکن هستیم، بسنجیم، آن وقت است که می‌شود به عملکرد او نمره قابل‌قبولی داد.
‌ محافظه‌کاران در حالی برای فضا‌سازی علیه دولت و کابینه حسن روحانی به تکاپو افتاده‌اند که خود کاندیدای واحدی که بتواند مورد اجماع تمام احزاب اردوگاهشان باشد، ندارند و هنوز نتوانسته‌اند فردی را بیابند که قدرت رقابت با حسن روحانی را داشته باشد. می‌دانیم که روحانی از اعتماد و حمایت جریان اصلاحات و میانه‌روها برخوردار است و حتی بعید نیست برخی اصولگرایان نیز در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم از او حمایت کنند، پس چرا می‌خواهند روحانی کنار برود و فرد دیگری بیاید؟
این حقیقت است که اقلیتی در بین محافظه‌کاران در سال‌های گذشته همه امکانات را در دست داشته و حالا از آنها بی‌نصیب مانده‌اند، پس به طور طبیعی می‌خواهند بازی روحانی را به نفع خود برهم بزنند. این حقیقت تلخی است که منافع ملی در آن قربانی می‌شود. هیاهوی آنها غوغاسازی برای تسلط بر امکانات اقتصادی کشور است. آنها با هیاهو می‌خواهند تصمیم‌گیری‌های خردورزانه و رفتار‌های عقلانی مردم را به ‌نفع خودشان تحت الشعاع قرار دهند، اما دولت باید با ایستادگی مقابل آنها و شفاف‌سازی این هیاهو‌ها برای مردم، آنها را خلع سلاح کند.
‌ مدتی است که شایعه حضور احمدی‌نژاد با پرداخت یارانه ٢٥٠‌هزارتومانی مطرح است و برخی محافل و چند سایت حامی او تبلیغ می‌کنند که او با موج‌آفرینی، عامه مردم را جذب خواهد کرد. به نظرتان با توجه به استمرار رکود اقتصادی کشور، حضور انتخاباتی احمدی‌نژاد و یارانه پیشنهادی‌اش می‌تواند زنگ خطری برای روحانی باشد؟

تصورم این است که شیوه عمل احمدی‌نژاد در هشت سال قدرت‌داشتن او در کشور آن‌چنان صدمات جبران‌ناپذیری به مردم تحمیل کرد و خرابی‌های جدی بر جا گذاشت که دیگر عقلای نظام حاضر نخواهند شد فرصت حضور مجدد چنین تفکری را در کشور فراهم کنند. البته این نافی خطر ظهور پوپولیسم در کشور نیست بلکه بروز این خطر می‌تواند بسیار جدی‌تر از گذشته باشد، چراکه تجربه دولت اصلاحات در بی‌توجهی به نیازهای روزمره مردم، زمینه‌ساز بروز تفکر احمدی‌نژاد در کشور شد. به همین دلیل به دولت روحانی توصیه می‌کنم از مشکلات معیشتی و روزمره مردم غافل نشود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت