دروغ های بزرگ پذیرفتنی تر هستند/ دروغ شهران خیلی بزرگ‌تر از دستور گازانبری است

سرویس اجتماعی فردا: این روز‌ها از تکنیک دروغ بزرگ که یکی از تکنیکهای جنگ روانی است برای متقاعد کردن مردم زیاد استفاده می‌شود. انگار همه مسولین از بی‌بی سی یا من و تو گواهی آموزش جنگ روانی دریافت کرده‌اند.

من به عنوان یک آدم ارتباطی که معتقدم همه می‌رویم وکسی نیست که تا آخر عمر در مسندی باقی بماند روزی که دروغ آقای ریس جمهور را در مناظره سیاسی انتخاباتی دیدم تعجب نکردم وباخودم گفتم همه می‌دانند که ایشان حقوقدان گازانبری بوده است اما الان اقتضاء زمان است که خیلی‌ها این دروغ را به روی خودشان نیاورند. آن روز‌ها نامه دستوری آقای دبیر شورای عالی امنیت ملی به اقتضاء کار انتخاباتی که می‌کردم دست من رسیده بود، اما چون طبقه بندی داشت اجازه انتشار بنا به مصلحت نداشتیم.

الان هم اگر کسی بگوید این نامه را دارید به طورمشخص می‌گویم نه چنین چیزی را ندارم. اما دروغ آن روزهای آقای ریس جمهور مانند حرکت پیش افکنی ایشان درمورد فیشهای حقوقی است. یکی نیست به آقایان وخصوصا حقوقدان گازانبری بگوید چرا از خانواده‌های خودتان شروع نمی‌کنید؟ مگر آقای ٢۴٠میلیونیِ ماهیانه شریک آقای صراف خانواده نیست؟ چرا پس این تصفیه را از خودتان آغاز نمی‌کنید؟!

مردم بدانید، این روز‌ها برای سرپوش گذاشتن روی خیلی چیز‌ها دروغ بزرگ تازه‌ای درحال شکل گیری است.

من اسم این دروغ بزرگ را می‌گذارم دروغ بزرگ شهران: این دروغ خیلی بزرگ‌تر و عمیق تراز دستور گازانبری آقای ریس جمهور است. مردم همه روی بمب بزرگی خوابیده‌ایم که باید فوری خنثی شود. تهران روزی از بی‌تدبیری این بمب منفجر می‌شود. خانم لوس من و تو نیازی به این نیست که شما این یادداشت را تنظیم کنی و کاسه داغ‌تر از آش باشی، لندن خودش هزاران بمب دارد. گاز باید از شهر‌ها جمع شود. باید ورودی شهر‌ها گاز در نیروگاه تبدیل به برق شود و انرژی مصرفی تبدیل به برق شود. هزاران حسن دارد این کار، ضمنا اگر اینگونه باشد نیازی نیست که وزیر راه وشهرسازی گزارش دروغ تحویل مردم بدهد. مردم دروغ می‌گویند باور نکنید، شهران یکی از هزاران مغاری بود که درطول زمان بمبش منفجر شد.

البته امروز هم در ماهشهر بمب دیگری از گاز منفجر شد. اطمینان دارم در آینده هزاران بمب منتظر انفجار در تهران است. تهران حتی کانال تاسیسات ندارد، البته قانون کانال را دولت سالهاست اجرا نکرده است. آقایان این یادداشت شخصی است و منتظرم تا به سمت کلاس هدایتم کنید. اخراج از هر کار دولتی کمترین ذهنیتی می‌تواند باشد برای یک معلم زبان دراز که در مقابل دروغهای بزرگ زبانش می‌جنبد.