مقصود ما رضایت امریکاست، بيلبورد بهانه بود!
بيلبوردهاي «حقوق بشر امريكايي» اگرچه به تعداد محدود در تهران نصب شدهاند، ولي آنقدر مورد توجه قرار گرفتهاند كه شهرتشان به آنسوي مرزها برسد...
شايد باورش سخت باشد كه در كشوري كه 37 سال است در جنگ نابرابر با امريكا است، عدهاي از اينكه واقعيتهاي زشت امريكايي برملا شود، برافروخته شوند و آن را فرصتي براي حمله به رقيب سياسي خود كنند؛ اتفاقي كه رسانههاي دولتي بدشان نميآيد به آن دامن بزنند.
ديروز آخرين روز از هفته حقوق بشر امريكايي بود، هفتهاي كه از ششم تيرماه مصادف با ترور ناكام حضرت آيتالله خامنه آغاز شد و با سالروز حمله تروريستي ناو امريكايي به هواپيماي مسافربري ايران در خليج فارس در روز 12 تيرماه به پايان ميرسد؛ هفتهاي كه در آن چند رخداد تروريستي عليه ملت ايران به ثبت رسيده كه ردپاي دولت امريكا در چند نمونه آن مشهود است. بيلبوردهايي هم كه توسط شهرداري در سطح شهر تهران نصب شدهاند، به اين مناسبت تهيه شدهاند. در اين بيلبوردها اطلاعاتي از آنچه در امريكا ميگذرد، وجود دارد. اطلاعاتي كه امريكاييها و دوستداران امريكا علاقهاي به افشاي آنها ندارند. براي همين بلافاصله بعد از نصب اين بيلبوردها اولين هجمهها از سوي شبكههاي اجتماعي آغاز شد.
اطلاعاتي كه در بيلبوردهاي «حقوق بشر امريكايي» به چشم ميخورد نه اطلاعات تاپ سكرت نظامي است، نه تحليلهاي سياسي، بلكه آمار و ارقامي است كه اثبات آنها بسيار راحت است. «در هر 9 ثانيه يك زن امريكايي مورد ضرب و شتم قرار ميگيرد»، «در امريكا از هر پنج نوزاد دو نوزاد به صورت نامشروع به دنيا ميآيند» و «از هر 110 شهروند امريكايي يك نفر در زندان است»؛ اطلاعاتي شرمآور از كشوري كه خود را مهد آزادي و حقوق بشر ميداند كه البته اطلاعات محرمانه هم نيست ولي در پروپاگانداي رسانههاي امريكايي كمتر پيش ميآيد كه اين اطلاعات در اختيار افكار عمومي قرار گيرد. حالا بيلبوردهايي در تهران وظيفه اطلاعرساني درباره واقعيتهاي نيمه پنهان امريكا را برعهده گرفتهاند و اين مسئله به مذاق دوستداران عمو سام در ايران خوش نيامده است.
دولت خود را منادي آزادي شبكههاي اجتماعي ميداند؛ مسئلهاي كه بيربط به استفادههاي تبليغاتي براي انتخابات نيست و تجربه انتخابات گذشته نشان ميدهد كه اين شبكهها چندان نيز بيتأثير نيستند. دولت تلاش ميكند در مقابل رفتار اعضاي شبكههاي اجتماعي تا جايي كه ميتواند به جنبههاي مثبت سياسياش توجه كند. براي همين نسبت به جوكهايي كه درباره شعارهاي دولت و كليد رئيسجمهور ساخته ميشود، از خود بيتفاوتي نشان ميدهد و در مقابل الفاظ و القابي چون «حسن كليدساز» از سياست لبخند مليح استفاده ميكند. دولتيها به خوبي ميدانند كه شبكههاي اجتماعي محلي است كه در آن جديترين مسائل به جوك و لطيفه تبديل ميشود و اصولاً خيلي از موضوعات اجتماعي در شبكههاي اجتماعي لوث شده و از بين ميروند. براي همين زماني كه جماعت جوكساز سراغ بيلبوردهاي شهرداري رفتند، از آب گل آلود به وجود آمده، شروع به ماهي گرفتن كردند. روزنامه ايران ارگان مطبوعاتي دولت و هم سايتهاي همسو با دولت نقدها و تمسخرهايي كه نسبت به بيلبوردها شده است، پوشش گسترده دادند و شروع به تخريب شهرداري كردند؛ نهادي كه مسئوليتش بر عهده رقيب سياسي و انتخاباتي رئيسجمهور است. قطعاً اين رفتار در زماني كه شبكههاي اجتماعي نقدهايي درباره عملكرد دولت داشته باشند، تكرار نخواهد شد و سياست بايكوت همان طور كه ابتدا در خصوص مسئله فيشهاي حقوقي نجومي مديران دولتي پيش آمد به كار گرفته ميشود و تا زماني كه مسئله به مطالبه عمومي تبديل نشود، دولت نسبت به آن بي تفاوت خواهد بود يا آن را به دولتهاي قبلي ربط ميدهد.
به نظر ميرسد در همسرايي داخلي و خارجي عليه بيلبوردهاي شهرداري تهران و برجسته كردن معضلات داخلي در مقابل افشاگريهاي صورت گرفته عليه امريكا، همزمان دو نيت از سوي گردانندگان اين هجمه به چشم ميخورد، ابتدا تطهير امريكا با لوثكردن و زير سؤال بردن بيلبوردها و در مرحله بعد، راهاندازي جنگ انتخاباتي و ضربه زدن به رقيب احتمالي حسن روحاني در انتخابات سال آينده رياست جمهوري است. از نظر حاميان دولت، قاليباف رقيب جدي است و از اين گونه فرصتها براي ضربه زدن به وجهه وي بايد كمال استفاده را كرد، حتي اگر نتيجه آن به نفع دولت متخاصم با ايران باشد.
دیدگاه تان را بنویسید