امیدواریهای فیشگیتی
امید به همین رسانه هایی که در این سال ها با انواع فشار ها از احکام شورای عالی امنیت ملی و بخشنامه معاونت مطبوعاتی به سکوت در مورد موضوعات مهم و مختلف کشور مجبور شده اند و دامنه سکوتشان روز به روز بیشتر و بیشتر شده است. همین خبرنگارهایی که حتی نمیتوانند در چالش فیش حقوقی شرکت کنند؛ چون اصلا قرارداد و فیشی ندارند که در آن حقوق شان را نوشته باشد!
سرویس سیاسی فردا؛ محمد مهدی شیخ صراف*: این ماجرای فیش گیت هرچه نداشته باشد یک نتیجه مثبت با خود دارد: زنده شدن امید مردم به رسانه ها .
همین رسانه هایی که در این سال ها با انواع فشار ها از احکام شورای عالی امنیت ملی و بخشنامه معاونت مطبوعاتی به سکوت در مورد موضوعات مهم و مختلف کشور مجبور شده اند و دامنه سکوتشان روز به روز بیشتر و بیشتر شده است.
همین رسانه هایی که هردم ممکن است یکشبه با یک حکم ساده و یک صورت جلسه فلان شورا درشان تخته شود و خبرنگارشان بی کار و دست هیچ کسی هم به هیچ جا بند نباشد تا اینکه بروند تکلیفشان در دادگاه مطبوعات مشخص شود. بعد هم که کار از کار گذشت همه چیز را باید از نو شروع کنند.
همین رسانه هایی که آن یکی رسانه های مواجب بگیر دولت کاریکاتورشان را می کشند که مثل فلان چهارپا پاچه دولت را گرفته اند و در کاریکاتور دیگر جلسه شان را داخل مستراحی نشان می دهند که باید سیفون آن را کشید.
همین رسانه هایی که هر از گاهی «بی شناسنامه» و «بی سواد» و «عده ای معدود تغذیه شده از جاهای خاص» شان می خوانند که «بروند به جهنم».
همین رسانه هایی که جمع حقوق 5 سال یک خبرنگارشان اندازه حقوق یک ماه آقایان ماجرای فیش های آلوده نیست ولی جرآت و جسارت و دلسوزی شان برای بیت المال مسلمین چند برابر بیش از همان آقایانی است که در مقابل یک سوال ساده تهدید به «شکایت» و «پیگیری قضایی» می کنند. همین خبرنگارهایی که حتی نمیتوانند در چالش فیش حقوقی شرکت کنند؛ چون اصلا قرارداد و فیشی ندارند که در ان حقوق شان را نوشته باشد.
فارغ از آنکه ماجرا به چه نتیجه ای منجر شود واقعا این ماجرای فیش های حقوقی چند ده میلیونی و میلیاردی توانست امید مردم را به رسانه ها بازگرداند. حتی اعتماد به نفس را در رکن چهارم دموکراسی زنده کرد که اخیرا خطر بختک توقیف را سخت تر از گذشته بالای سر خود حس می کنند.
که مردم بدانند هنوز کسانی هستند که اطلاعات پنهان شده ای که حق دانستن آن را دارند برایشان منتشر می کنند. رسانه هایی که روابط عمومی دولت نیستند. کسانی که حتی اگر با انواع برچسب ها متهم شوند هم باز وظیفه اصلی خود را که اطلاع رسانی به مردم و پیگیری مطالبات مردم از مسئولان است را از یاد نبرده اند. همین رسانه هایی که با همه کاستی ها مهمترین ارکان شفافیت علملکرد مسئولان کشور هستند و همه ته دلشان آروز می کنند کاش چنین حقوق هایی هیچ وقت وجود نداشت و پرداخت نشده بود که حالا برملا شدنش اینطور دل مردم را به درد آورد.
مردم یادشان نمی رود آقای رئیس جمهور سال 92 در تبلیغات انتخاباتی خود گفت: «اساساً اولین شرط دولت شایسته و کارآمد در کنار شفافیت پاسخگویی است؛ دولت باید ضمن شفافیت در همه امور به مردم پاسخگو باشد . »
این چالش بزرگ افکار عمومی دیگر چیزی نیست که مثل هسته ای، برجام و مسکن مهر بشود با مکتب ماله کشی و انداختن به گردن دولت چهارسال قبل از آن فرار کرد. نکند در بقیه فیش ها نیز ردیف هایی مثل: کمکهزینه اوقات فراغت فرزندان، کمکهزینه خرید لباس، کمکهزینه خرید کتاب، کمکهزینه سفر، کمکهزینه ورزش و کمکهزینه تحصیلی از جیب مردم پرداخت شده باشد؟
چرا مسئولان رده بالای دولتی که اینقدر عاشق شفافیت هستند و رفع ابهام، هنوز هیچ کدام داوطلبانه فیش حقوقی خود را منتشر نکرده اند؟ بهتر نیست، مثل همان ماجرای انصراف از دریافت رایانه نقدی، آقای رئیس جمهور این چالش را از خودشان شروع کنند؟
*دبیر سرویس فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی فردا
دیدگاه تان را بنویسید