امام و حمایت نظامی از جریانهای اسلامی
نمیتوان امام خمینی(ره) را شخصیتی معرفی کرد که فقط در پی روشهای نرم و فرهنگی و نظری بوده و از حرکتها و جهتگیریهای نظامی و سخت، پرهیز میکردهاند. درواقع، نسبت انقلاب اسلامی ایران با جریانها و جنبشهای آزادیخواه و ضد سلطه، فقط نسبت معنوی و نرم نیست، بلکه هواداری نظامی و سخت از آنها را نیز شامل میشود.
یکی از سخنرانان همایش «گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی رحمهالله علیه و جهان معاصر» که دوازدهم خردادماه سال جاری برگزار شد، حجتالاسلام والمسلمین سید حسن خمینی بود. تفاسیر وی از امام خمینی (ره)، از جهت نسبت شخص ایشان با امام راحل اهمیت دارد و از همین زاویه نیز در رسانهها برجسته میشود. بر این اساس، تأمل درباره پارهای از نکاتی که وی مطرح کرده است، ضروری به نظر میرسد و از این جمله، مقولهای است که در ادامه بیان میشود. اینکه مقصود امام خمینی(ره) از «صدور انقلاب» بسط و نشر اندیشههایی بود که در بستر انقلاب اسلامی شکل گرفتند، سخن صحیحی است؛ چنانکه ایشان خود بیان کردهاند که انقلاب اسلامی را با جنگ نظامی و سخت نمیتوان صادر کرد و انقلاب نیز چنین قصدی ندارد اما از طرف دیگر، نمیتوان امام خمینی(ره) را شخصیتی معرفی کرد که فقط در پی روشهای نرم و فرهنگی و نظری بوده و از حرکتها و جهتگیریهای نظامی و سخت، پرهیز میکردهاند. درواقع، نسبت انقلاب اسلامی ایران با جریانها و جنبشهای آزادیخواه و ضد سلطه، فقط نسبت معنوی و نرم نیست، بلکه هواداری نظامی و سخت از آنها را نیز شامل میشود: «من بهصراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران، با تمام وجود، برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند و دلیل هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی و فزونخواهی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. [...] ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ایران بهعنوان یک دژ نظامی و آسیبناپذیر، نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد.» بنابراین، نظام اسلامی باید بهعنوان یک اصل بنیادین، قواعد قدرتیابی را به مسلمانان جهان بیاموزد و به دوران فرودستی و ذلت آنان پایان دهد. اسلام، مسلمانان را به تحصیل «قدرت» فرا میخواند، اما قدرت باید از حقیقت تبعیت کند و به خدمت آن درآید، نه اینکه بهصورت مستقل، نگریسته شود و آدمی قدرت را برای قدرت و بهمنظور برآورده ساختن غایات نفسانی و شیطانی طلب کند و قدرت نیز، در قدرت فکری منحصر نمیشود، بلکه قدرت سیاسی و اقتصادی را نیز شامل میشود. عبارت صریحتر اینکه امام خمینی(ره) مینویسند ایران بهمثابه یک «دژ نظامی» از سربازان اسلام دفاع میکند و «روشهای مبارزه» را به آنان آموزش میدهد. این سخن با شفافیت کامل، رسالت نظام اسلامی را در زمینه «کمک نظامی و سخت» به جنبشهای آزادیبخش اسلامی بیان میکند و نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران باید غیرمستقیم و بهواسطه حمایت و هواداری از نیروهای جهادی و مبارزه غیرملی، نظام سلطه را به چالش بکشد. شرع و عقل نیز، هیچیک، توصیه نمیکنند که نظام اسلامی از جنبشهای اسلامی مبارزه، طرفداری نظامی و مادی نکند و آنها را به امکانات جنگی و سخت مجهز نسازد؛ چراکه غلبه آنان بر نظام سلطه، دفاع از حیثیت و شرافت مسلمانان است و قلمرو اسلامی را از تسلط بیگانگان و اجانب، محفوظ نگاه میدارد. همان دلیل که مساعدت فکری نظام اسلامی به سایر مسلمانان را تجویز میکند، قابل تعمیم به حمایت نظامی و سخت نظام اسلامی از آنها نیز هست و این ۲ از مسوولیت اسلامی مسلمانان نسبت به یکدیگر ناشی میشود و بر سرنوشت مشترک و واحد آنان اثر میگذارد. از سوی دیگر، هواداری نظام سلطه از نیروها و متحدان خود، به هواداری فرهنگی و فکری محدود نیست و چون ما باید متناظر و متناسب با فعالیتها و نقشههای جبهه دشمن مهاجم، برنامهریزی کنیم، نباید از ایجاد و تقویت یک «سنگر دفاعی و نظامی» در سطح امت اسلامی غفلت کنیم. در غیر این صورت، چنین خلأ و نقصانی در جبهه خودی و اسلامی، بهمثابه یک فرصت، موجب پیشروی جبهه دشمن مستکبر میشود و عزت و مصالح عالی مسلمانان از دست میرود. اسلام امام خمینی(ره) ،«اسلام رحمانی» نیست که با «جهاد» و «مبارزه» و «شهادت» بیگانه باشد و مذاکره و تسلیم و سازش و گفتوگو از موضع ضعف و ذلت را توجیه کند که زبان صریح و گزنده ایشان در مواجهه با ابرقدرتها و نظام استکبار گویای این مطلب است. امام خمینی(ره) بهعنوان یک شخصیت اصیل اسلامی و انقلابی که سرآمد جهاد و مبارزه و انقلابیگری بودند، از «رویارویی سخت و نظامی» با مستکبران و جهانخواران استقبال میکردند و هیچگاه بر این باور نبودند که مباحثه و مذاکره با آنها، شرشان را دفع و هدفهای اسلامی را محقق خواهد ساخت. *-عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منبع: صبح نو
دیدگاه تان را بنویسید