خبرآنلاین: به اعتقاد من حامیان دولت در این مجلس اکثریت مطلق را دارند. این هدفی بوده است که در واقع اصلاحطلبان دنبال تحقق آن بودهاند؛ که یعنی دنبال این نبودند مجلس صد درصد اصلاحطلب یا با اکثریت اصلاحطلبان تشکیل بدهند. اصلاحطلبان میگفتند ما مجلسی میخواهیم که دولت را از این مشکلات کنونی و مخالفتهای افراطی در امان بدارد. به اعتقاد من این کار را کردهاند و در این هدف خود با تعقل موفق شدهاند، اما باید این هدف را نگه داشته و سعی کنند اتحاد طرفداران دولت را با همان قدرت حفظ کنند. معتدلین هم باید همین حالت را داشته باشند. اگر این روحیه ادامه پیدا کند، مجلس خوبی خواهیم داشت. *با مجلسی روبهرو هستیم که دارای سه ضلع اصلاحطلب، اصولگرا و افراد مستقل است. این مجلس از سه ناحیه ممکن است دچار مشکل شود. یکی از ناحیه افراطیون و بقایای آنها که هنوز در این مجلس هستند. ممکن است شرایطی پیش آید که این مجلس نتواند به خاطر برخوردهای افراطی و خشن، کار خود را ادامه دهد. تجربه مدیریتی این دو بزرگوار به ما نشان میدهد آقای لاریجانی بهتر میتواند با این گروه کنار بیاید. چون اصلاحطلبان که اهل ایندست از ناسازگاریها نیستند.
ولی این گروهی که از آنها صحبت شد، تعدادی از نیروهایی هستند که قبلا هم در این مجلس بودهاند و همین کارها را انجام دادهاند. تجربه به ما میگوید آقای لاریجانی بهتر میتواند از عهده این گروه در جهت اداره صحیح مجلس برآید. یک زمانی هم هست که فشارهای بیرونی از ناحیه نهادهای خارج از مجلس درباره برخی از لوایح و... پیش میآید که باز هم به نظر من ارتباط آقای لاریجانی به لحاظ سوابق و فعالیتهای گذشته او در رابطه با این نهادها بسیار بیشتر است. لاریجانی منطق آنها را درک میکند و حتی ارتباط شخصی با برخی از آنها دارد. او بهتر میتواند مجلس را اداره کند به گونهای که این تضادها منجر به گرفتاری نشود. مهم نیست امثال ما ایشان را قبول داشته باشیم یا نداشته باشیم. مهم این است که کشور از دعوا و مرافعه به جایی نمیرسد. ما باید با یک مفهومی به ملاکهایی برای تفاهم ملی برسیم. اگر بنا باشد کسی تفاهم ملی ایجاد کند، شخصیتی مثل ایشان بهتر میتواند در این جهت حرکت کند. *جریان افراطی الان متحد شدهاند به ایشان رأی دهند. حرفها و مصاحبههای آنها موجود است. قطعا آنها با آقای لاریجانی در این زمینه که او حامی دولت است، زاویه دارند. اما
اگر امر دائر شود که بین عارف و لاریجانی کدام را انتخاب میکنند، قطعا لاریجانی را انتخاب میکنند. بنابراین نقطه قوت دوم این است که ایشان میتواند با مجموعههایی که میتوانند موانعی را از بیرون درست کنند، تعامل کند. مسئله سوم، آقای لاریجانی هشت سال است که در مجلس حضور داشته و تجربه ریاست دارد. مجلس هم که ریاست آن دورهای و سالانه است، چهارساله که نیست. همه اذعان دارند اصولا سنخ برخورد داخل مجلس و نمایندگان با آنچه بیرون از مجلس و وزارتخانهها میگذرد، متفاوت است. به نظرم این تجربه مدیریتی را نباید نادیده گرفت. *(در پاسخ به این سوال: اما اگر مجلس بخواهد وارد مطالبات مغفولمانده بهویژه در بحث سیاست داخلی شود، آقای لاریجانی ممکن است حامی این منویات اصلاحطلبانه نباشد. فکر نمیکنید بسیاری معتقدند بايد همهچیز را در عملکرد لاریجانی درباره برجام و آن ٢٠ دقیقه خلاصه کنیم؟)اینکه بیانصافی است. ٢٠ دقیقه نبوده است. درباره موضوعات سیاست داخلی، نه علی لاریجانی آن فاصله صفر تا صدی را با این اهدافی که شما میگوید دارد و نه این مجموعهای که شما فکر میکنید درباره این اهداف صدردصد هستند. آقای لاریجانی سلایق خود را دارد.
اما آقای عارف هم، اینچنین شعاری به این اهداف نگاه نمیکند. اینکه درون مجلس بخواهیم طرح و لایحه دهیم که حصر برداشته شود و زندانیان سیاسی آزاد شوند، اینگونه نیست. باید رفتار حسابشده، معقول و درستی داشته باشیم. * مناسبات سیاسی و روابط سیاسی کشور اینگونه نیست که شما فکر میکنید. آقای عارف نمیتواند همه آنچه اصلاحطلبان دوآتشه فکر میکنند را محقق کند. *تا جایی که مطلع هستم، آقای لاریجانی در رابطه با ماجرای خانم خالقی نقش تعیینکننده داشته است که موضوع به هیأت حل اختلاف قوا رفته است.
دیدگاه تان را بنویسید