خبرگزاری فارس: مجتبی زارعی عضو هیأت علمی اندیشه سیاسی اسلام دانشگاه تربیت مدرس، در واکنش به سخنان هاشمی رفسنجانی مبنی بر اینکه «من موفق شدم در بدترین شرایط تا حدودی این وضع را عوض کنم، و اکنون دیگر میتوانم راحت بمیرم» اظهار داشت: تفاوت اظهار اطمینانها در پایان وصیتنامههای امام خمینی(ره) و هاشمی رفسنجانی برای خداحافظی با جهان، مبین دو سنخ از نگاه فلسفه تاریخی حکیمانه و تغییر سیاستمدارانه جهان کنونی و آخرت است.
وی با اظهار تعجب از بیان هاشمی رفسنجانی برای تلقی رضایتمندانه از کردارها و گفتارها برای کوچیدن از این دنیا گفت: این نوع سخن گفتن، نگاهی ماتریالیستی و سکولار به سیاست جهان و جهان سیاسی دارد و تقلیل زیست و حیات این جهانی و فلسفه معاد تا حد نزاع شخصی با رقبای انتخاباتی است که خود نقض فلسفه انقلاب اسلامی است.
زارعی در ادامه تصریح کرد: با این سنخ از اظهار اطمینانها که حاوی تکبر فرعونی و یادآور رفتارهای سلطنتی در مجاورت فلسفه معاد است، با اصالت خود آقای هاشمی رفسنجانی که خود را مفسر قرآن از زمان زندانی بودنش در رژیم گذشته و تاکنون میداند، در تضاد است.
این استاد دانشگاه با اشاره به وصیتنامه امام خمینی(ره)، اظهار داشت: اما امام خمینی(ره) در پایان وصیتنامهشان میگویند با روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل الهی به سوی جایگاه ابدی و معاد در حرکت است. همه میدانند که امام خمینی(ره) شیر روز و زاهد شب بوده است، نگاهش به این جهان و به سیاست، نگاهی گذرا و در اندازه حاکم، «ولیّ مسافر» و فقیه مهاجر در قدرت بود.
زارعی افزود: چون امام خمینی(ره) اسفار اربعه را در زیست سیاسی خود تجربه و به کار بسته بود؛ چون او سیاستمدار سکولار نبود و موسس سیاست متعالیه بود. امام خمینی(ره) هیچگاه سلطنت نکرد و با دسترد زدن به تفکر اشرافی همانند کوخنشینان زندگی کرد. فرزندانش را عزیزکرده قدرت و رقیب انقلاب نکرد، بلکه آنها را قربانی انقلاب کرد.
عضو هیأت علمی اندیشه سیاسی اسلام دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: به باور بنده هر سیاستمداری که از روی غرور و تکبر عملکرد خود را در آستانه سفر ابدی و خداحافظی با جهان از روی خودشیفتگی ستایش کند، معلوم میشود که هرگز همانند بزرگان سیاست متعالیه، آلودگی رایج سیاست و قدرت را در سفرهای چهارگانه عرفانیه مورد تأکید امام خمینی(ره) تصفیه نکرده است.
وی افزود: اگر مرحوم حاجاحمد آقا یعنی همان یادگار با صلابت امام خمینی(ره) آنگونه نقل کرد که آن راحل عظیمالشأن در عالم رویا به وی گفت که از فلسفه تکان دادن دستان برای مردم نیز پرسش کردهاند، اینجانب به خود و به خصوص هاشمی رفسنجانی که منصبهای بزرگ داشته و دارند، توصیه میکنم از تکانهایی که بعضا با دست، گفتار و کردار خود بر اسلام و ایران وارد کرده ، بسیار نگران باشد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه اتفاقا هاشمی رفسنجانی تا وقت دارد بیاید شجاعانه از غرس الگوی توسعه غربی در جمهوری اسلامی که اکنون همه را به دردسر انداخته، از ساحت اسلام، مردم، بزرگان انقلاب و شهدا عذرخواهی کند، گفت: خوب است هاشمی رفسنجانی به خاطر سیاستهای خانهخرابکن و مستضعفکش تعدیل و همسویی با مؤسسات جهانی و همچنین کیفیت خصوصیسازیها در ایران و استحاله واژگان مبنایی انقلاب عذرخواهی کند.
زارعی در ادامه گفت: هاشمی آنگونه که خود طرح کرده و میخواهد با اطمینانخاطر با جهان خداحافظی کند، به نظر میرسد قبل از آن، از اینکه مؤسس یا مقوّم پدیده آقازادگی در کشور بوده و مروج مدیریتهای دیوانسالارانه بوده و تبیینهای انقلاب را تا حد نَسَب و تغییرات ژنتیکی تقلیل داده، از انقلاب و مردم عذرخواهی کند.
وی تصریح کرد: هاشمی همچنین بهخاطر طرح واژگان تقلب در انتخابات ایران، از نظام عادل و دموکراتیک ایران عذرخواهی کند. از این که مخازن بنزین را در تهران 88 به شورشگران نشان داد و از طرح شورای رهبری که نه از موضع نظریهپردازی، بلکه از موضع سیاستمدارانه بوده، اظهار پشیمانی کند.
عضو هیأت علمی اندیشه سیاسی اسلام دانشگاه تربیت مدرس خطاب به هاشمی رفسنجانی گفت: به جای این همه اطمینانخاطر از خود، از مقاومت اسلامی و شهدای مدافع حرم ذریّه اهلبیت(ع) که به صورت صریح و آشکار در مراسم یادبود مرحوم صالحی مازندرانی، در شهرستان سوادکوه، بشاراسد را متهم به استفاده از بمبهای شیمایی علیه مردمان سوریه کرده، عذرخواهی و اظهار پشیمانی کند.
زارعی در پایان سخنان خود اضافه کرد: از خارج کردن روابط و مناسبات عقلی و شریعتمدارانه با آل بیکفایت سعودی و تقلیل آن به مناسبات خانوادگی، پوزش بطلبد که این روزها باعث تعطیلی حج ابراهیمی شده است و در سازمان کنفرانس اسلامی، کاری با ایرانیان شد که در طول 30 سال اخیر بیسابقه بوده است.
لازم به ذکر است چندی پیش هاشمیرفسنجانی اظهار داشت که «در دوره احمدینژاد بهویژه پس از سال ٨٨ انقلاب داشت منحرف میشد و به سمت اختناق میرفت، من موفق شدم در بدترین شرایط تا حدودی این وضع را عوض کنم و مردم با همان مردانگی که انقلاب کردند سال ٩٢ هم پیروز شدند. اکنون دیگر میتوانم راحت بمیرم زیرا مردم تصمیماتشان را خودشان میگیرند و در این نزدیکی پایان عمر که راه انقلاب را مسدود کرده بودند آن را باز کردم».
دیدگاه تان را بنویسید