خبرگزاری مهر: با نزدیک شدن به زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، تب و تاب تبلیغات در استان هایی که تکلیف کرسی نمایندگی آنها در مجلس هنوز روشن نشده داغ ترشده است.
انتخاباتی که سرانجام ترکیب نهایی مجلس دهم را تعیین کرده و سکان قوه قانون گذاری کشور را به دست ۲۹۰ وکیل منتخب ملت خواهد داد تا برای چهار سال آینده مسئولیت قانون گذاری و نظارت را به عهده داشته باشند.
اگرچه این مرحله از انتخابات برای جریانات و گروه های سیاسی از حساسایت بالایی برخوردار است اما بدون شک مشقت رقابت و دلنگرانی از نتیجه آن بیش از همه برای جناحی خواهد بود که در مرحله اول موفق به پیروزی ولو نسبی نشده و نتوانسته است که حداکثر کرسی های مجلس را از آن خود کند.
از فردای اعلام نتایج مرحله اول انتخابات در فضای سیاسی شاهد اعلام موضع جریانات حاضر در انتخابات بودیم که هریک خود را پیروز بلامنازع مرحله اول می دانست. این فضاسازی های رسانه ای تا جایی ادامه یافت که برخی فعالان سیاسی نه تنها از پیروزی قاطع خود سخن گفتند بلکه توفیق رقیب را هم بسیار حداقلی دانستند. اما تحلیل واقعیت نتایج انتخابات و برگزیدگان ملت کار دشواری نبوده و نیست، چرا که هریک از جریانات شناسنامه دار، لیست خود برای سراسر کشور را علنا اعلام کرده و تنها کافی است نتیجه هر حوزه را با فهرست های موجود مقایسه کرد تا سهم هرکدام از رای مردم عیان شود.
براساس آنچه به عنوان نتیجه برگزاری انتخابات در مرحله اول از سوی وزارت کشور اعلام شده و مطابقت با فهرست های انتخاباتی، ۹۱ اصلاحطلب توانستند وارد مجلس شوند این در حالی است که اصولگرایان ۹۶ کرسی مجلس را از آن خود کردند و ۳۴ صندلی هم به مستقلین رسید.
از سوی دیگر مستندات موجود حاکی از آن است که در مرحله دوم دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ۵۳ اصولگرا، ۳۸ اصلاح طلب و ۴۵ مستقل وارد عرصه رقابت خواهند شد. براین اساس در ۱۵ حوزه انتخاباتی در سراسر کشور رقابت بین جریان اصولگرا و اصلاح طلب، در ۱۳ حوزه انتخاباتی اصولگراها با مستقلین و در ۹ حوزه انتخاباتی نیز اصلاح طلبان با مستقلین رقابت خواهند کرد.
اصولگرایان در ۴ حوزه انتخاباتی بدون رقیب از جناح اصلاح طلب و یا مستقلین وارد مرحله دوم انتخابات شده و مستقلین هم در ۷ حوزه انتخاباتی در سراسر کشور به تنهایی بدون حضور اصولگرایان و اصلاح طلبان رقابت می کنند. این در حالی است که اصلاح طلبان در هیچ حوزه انتخاباتی به تنهایی پیش تاز نبوده و چاره ای جز رقابت با اصولگرایان یا مستقلین ندارد.
با مروری اجمالی بر اعداد و ارقامی که در بالا ذکر شد، به سادگی می توان به این مسئله پی برد که اگرچه تا اینجا هیچ یک از جریانات سیاسی اکثریت مطلق را در اختیار ندارند اما کفه ترازو به نفع اصولگرایان سنگینی می کند.
از سوی دیگر اصلاح طلبان و رسانه های پرشمار آنها تلاش می کنند با بزرگنمایی رای لیستی مردم تهران و انتخاب تمامی نامزدهای فهرست امید در این حوزه انتخابیه، آنرا به سراسر کشور تعمیم داده و توفیق اصلاحات را کشوری جلوه دهند. یا به بیان دیگر اهمیت این یک حوزه انتخابیه را مساوی با تمامی حوزه های دیگر ایران اسلامی معرفی می کنند. اگرچه تردیدی در اهمیت حوزه انتخابیه پایتخت و جایگاه منتخبین آن در خانه ملت وجود ندارد، اما بدیهی است که تهران تمام ایران را شامل نمی شود درحالی که به نظر می رسد بزرگان اصلاحات و مشاوران رسانه ای آنها یا تهران را تمام ایران تصور کردند و یا ارزش هرتک رای شهروند تهرانی را برابر با رای تمام جمعیت یک روستا یا شهرستان می دانند، این همان دلنگرانی سابقه دار از دسته بندی کردن شهروندان به درجه یک و درجه دو است.
اما باید بدون درنظر گرفتن مردم تهران به عنوان شهروند درجه یک در مقابل هموطنان ایرانی سایر استان ها با عنوان شهروند درجه دو، بر تارک زمان هک کرد که تمام ملت ایران یک رنگ و یک دست بدون اینکه قوم یا گروهی خود را بر قومی دیگر برتر دانسته همواره پشتوانه عظیم نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه بوده و در مواقع حساس و تعیین کننده تصمیم قاطع و اثربخش خود را بدون واهمه از جریانات معاند داخلی و خارجی اتخاذ کرده است.
در همین زمینه این نکته قابل اشاره و تاکید است که براساس قانون اساسی نمایندگان مجلس جملگی با هم برابر بوده و هر یک تنها یک حق رای دارند بویژه که پس از تصویب اعتبارنامه شان در مجلس، بعنوان نماینده تمام ملت ایران تلقی شده و در همه مسائل ملی و منطقه ای صلاحیت ورود و پیگیری را دارند.
همچنین لازم است که نگاهی آماری هم به حوزه های انتخابیه سراسر کشور داشته باشیم تا ببینیم هر یک از جریانات سیاسی براساس تقسیم بندی حوزه های انتخابیه چه توفیقی کسبب کرده اند. بر این اساس از بین ۲۰۱ حوزه انتخابیه در سراسر کشور، تکلیف ۱۴۶ حوزه در مرحله اول کاملا مشخص شده است که در برخی از آنها ترکیبی از اصلاح طلبان و اصولگرایان رای آورده اند اما در ۷۱ حوزه انتخابیه تنها اصولگرایان موفق به پیروزی در رقابت انتخاباتی در مرحله نخست شده و به مجلس راه یافتند و در مقابل اصلاح طلبان تنها از ۳۷ حوزه انتخابیه توانستند به مجلس آینده راه یابند.
اگرچه این ارقام شاید از نظر فعالان رسانه ای اصلاح طلب دور مانده چرا که ترجیح این جریان تاکید بر رای آوری بین تهرانی ها باشد اما این آمار نشان دهنده فراگیری اقبال به اصولگرایان در سراسر کشور است. امری که می تواند در مرحله دوم انتخابات نیز برای این جریان قابل اتکا بوده و از سوی دیگر دلنگرانی اصلاح طلبان را تشدید کند.
برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار است چرا که تعیین کننده نهایی ترکیب مجلس قانون گذار برای چهال سال آینده، شهرها و روستاهایی هستند که هنوز منتخب خود را راهی مجلس نکرده اند.
براساس آمار منتشر شده از سوی وزارت کشور در این مرحله ۱۳۶ نفر کاندیدا برای تکیه بر ۶۸ کرسی مجلس در ۵۵ حوزه انتخابیه سراسر کشور با هم رقابت خواهند کرد.
این ارقام گویای آن است که موفقیتی و پیروزی که بزرگان اصلاحات از آن سخن می گویند و بر لزوم تکرارش در مرحله دوم انتخابات تاکید و اصرار می کنند، بهره ای از واقعیت ندارد و تنها برای روحیه بخشی به اردوگاه اصلاحات است تا سرپوشی بر اختلافاتی باشد که هنوز مجلس دهم کار خود را آغاز نکرده، در میان آنها سر باز کرده است، اختلافاتی از جنس انتخاب رئیس مجلس، هیئت رئیسه و اعضا کمیسیون ها.
دیدگاه تان را بنویسید